اقدام هوشمندانه آيت الله هاشمي رفسنجاني در انتخابات مجلس خبرگان با خشم و عقده گشايي رسانه هاي ضد انقلاب مواجه شد. اين در حالي است كه همين رسانه هاي زنجيره اي، در مقاطع حساس تحرك فتنه سبز مي كوشيدند آقاي هاشمي را خرج اين فتنه كنند.
در ميان صدها مقاله و تحليلي كه عليه هاشمي رفسنجاني در رسانه هاي ضد انقلاب منتشر شد، نوشته رسانه رسمي دولت انگليس قابل توجه است. بي بي سي با حمله شديد به وي به خاطر وارد نشدن در سناريوي مورد علاقه دشمنان انقلاب نوشت: سوابق اكبر هاشمي رفسنجاني نشان مي دهد كه اميد بستن به او به عنوان پل پيروزي جنبش سبز و يا نيروي مدافع اصلاح طلبان گره زدن بر باد است. وي در ساخت قدرت بازي خودش را مي كند و به نظر مي رسد تعلقي به جنبش دموكراسي خواهي ندارد هرچند كه موضع گيري هاي متفاوت وي مي تواند فضاي تنفس و تحرك براي مخالفان ايجاد كند و به لحاظ تاكتيكي به نفع جنبش باشد.
بي بي سي همچنين هاشمي را قدرت طلب، محافظه كار، بي اعتقاد به مردم سالاري معرفي كرد تا عصبانيت خود را عليه تدبير آقاي هاشمي رفسنجاني خالي كرده باشد.
از سوي ديگر و در حالي كه هاشمي رفسنجاني در جلسه رسمي خبرگان اعلام كرد شخصا از آيت الله مهدوي كني براي رياست خبرگان دعوت كرده، محسن كديور از مهره هاي سازمان سيا كه بارها به اسرائيل سفر كرده است، طي مقاله اي در «جرس» ادعا كرد هاشمي رفسنجاني از مجلس خبرگان حذف و پاكسازي شده است!

 
 
 


آينده خاورميانه چه خواهد شد؟ طوفاني كه از 2 ماه پيش راه افتاده، وقتي فرو بنشيند، كدام چهره را به خاورميانه خواهد داد؟ در واشنگتن و اغلب در اورشليم به اين سوال ها چنين پاسخ مي دهند كه اين شرايط به نفع ايران است.
نشريه فرانسوي لوموند با انتشار اين مطلب نوشت: تحليل هايي از اين دست بدين معناست كه رويدادهاي منطقه براي آمريكا بد و براي اسرائيل بدتر است. استدلال ها روشن است. سقوط حسني مبارك باعث شده تا جبهه رژيم هاي محافظه كار كه نقطه مقابل نفوذ جمهوري اسلامي در منطقه بودند، متزلزل شود. آمريكا براي رويارويي با نفوذ ايران روي حكومت مصر حساب باز كرده بود اما به نظر مي رسد مصر جديد به چنين قصد استراتژيكي تن ندهد.
لوموند افزود: قاهره اخيراً مجوز عبور 2 ناو جنگي ايران از كانال سوئز را صادر كرد. مقصد اين دو ناو سواحل سوريه بود. حسني مبارك هرگز چنين چراغ سبزي را نشان نمي داد. در زمان مبارك، زيردريايي هاي اسرائيل با توافق ضمني قاهره از اين كانال براي رفتن به درياي سرخ استفاده مي كردند. دومين ستون عربي براي مهار جمهوري اسلامي نيز در شرايط خوبي قرار ندارد. عربستان سعودي نيز به دليل شورش هايي كه در اميرنشين كوچك بحرين روي داده، متزلزل شده است. بندر ارتباطي ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا در خليج فارس در اين كشور قرار دارد. اين در حالي است كه در بحرين، حمدبن عيسي آل خليفه، امير اين كشور، با شورش شهروندان مواجه شده است. ممكن است حتي شيعيان و شهروندان عربستان سعودي نيز كه در مناطق نفت خيز عربستان مستقرند از شورش هاي بحرين الهام بگيرند. ممكن است كاخ سعودي دشمن ديرينه آيت الله ها در تهران، به نوبه خود به بي ثباتي برسد و بدين ترتيب دومين نقطه اتكا در برابر تهديدهاي ايران نيز از دست برود. سومين نقطه تدافعي كشورهاي عربي پادشاهي اردن است. اين كشور نيز تا حدودي متزلزل به نظر مي رسد و موج طوفان هاي قاهره و تونس به آنجا نيز رسيده.
لوموند تصريح كرد: به طور خلاصه، آمريكا سه يا چهار دوست خود در منطقه را تضعيف شده و در خطر مي بيند. از ميان اين كشورها، مصر و اردن از امضاءكنندگان پيمان صلح با اسرائيل هستند، و همه آنها از دوستان نزديك واشنگتن محسوب مي شوند. اين كشورها در مقايسه با سوريه و ايران جبهه «ميانه رو» منطقه را تشكيل مي دهند. جهان عرب در هرج و مرج است، نفوذ ايران در حال پيشرفت و قدرت سعودي ها در حال افول به نظر مي رسد.


گزارشگر اعزامي يك روزنامه انگليسي در بازگشت از تهران اعلام كرد هيچ اثري از حركات اپوزيسيون ديده نمي شود.
گزارشگر اينديپندنت با اشاره به تبليغات اپوزيسيون مبني بر راه اندازي تظاهرات زنجيره اي پس از ماجراي 25 بهمن نوشت: تلاش هاي گروه هاي مخالف حتي نتوانست حكومت را در موضع ضعف قرار دهد چه رسد به براندازي. مركز شهر تهران آرام بود و هيچ اثري از تحركات اپوزيسيون ديده نمي شد. حكومت در مهار بدون تلفات اپوزيسيون تجربه بسياري اندوخته است. اكنون كمتر كسي در تجمع اعلام شده از سوي اپوزيسيون شركت مي كند.
خبرنگار اينديپندنت در عين حال با اشاره به سقوط رژيم هاي غربگرا بر اثر انقلاب ملت هاي منطقه نوشت: تشديد جنبش ها در كشورهاي عرب و سقوط رژيم مبارك و امثال آن باعث تقويت اعتماد به نفس حكومت ايران شده است. حكومت هاي عربي مثل عربستان يا مصر در سال هاي اخير موضع خصمانه اي عليه حكومت ايران داشتند. پيام هاي ديپلماتيك دولت آمريكا كه توسط وب سايت ويكي ليكس برملا شد نشان داد شدت اين خصومت تا حدي بود كه آنها سعي داشتند آمريكا را براي حمله نظامي به ايران قانع كنند.
روزنامه انگليسي تاكيد كرد: اگرچه آمريكا تلاش مي كند مدل انقلاب ايران را منسوخ معرفي كند اما واقعيت اين است كه جمهوري اسلامي يكي از برندگان اصلي تغييرات بنياديني است كه در عرصه سياست خاورميانه و تعادل قوا در منطقه پديد آمده است.
خاطرنشان مي شود حضور خبرنگار ياد شده در تهران مربوط به زماني است كه جريان هاي ضد انقلاب تاريخ هاي اول، دهم و هفدهم اسفندماه را به عنوان روزهاي راهپيمايي اعلام كرده بودند.
 
 


دبير كل جبهه خط امام و رهبري تأكيد كرد كه جرياناتي را كه موسوي و كروبي در فتنه 25 بهمن هدايت كردند مستقيماً از بيگانگان دستور گرفته بودند.
حبيب الله عسگراولادي دبير كل جبهه پيروان خط امام و رهبري در اجلاس دبيران استاني حزب مؤتلفه اسلامي به تشريح موضوع نفاق و شرايط منافقين براساس آياتي از قرآن كريم پرداخت و گفت: بدترين روش عملي را منافقين انجام مي دهند، چرا كه با تزوير طوري عمل كرده و سخن مي گويند كه باعث مي شوند افراد را به گمراهي بياندازند.
وي با بيان اينكه منافق شناسي كاري بسيار سخت است، افزود: يكي از وظايف اهل ايمان دشمن شناسي است؛ دشمني كه در عمق جبهه حق نفوذ كرده و با پوشش ايمان از هر كاري براي فريب استفاده مي كند.
عسگراولادي، شهيد لاجوردي و شهيد مطهري را از منافق شناس ترين افراد زمانه خود توصيف كرد و افزود: بايد خط نفاق جديد را شناخت.
دبير كل جبهه خط امام و رهبري در ادامه در خصوص فتنه 88، خاطرنشان كرد: در فتنه 88 تلاش هاي زيادي براي بازگرداندن موسوي و كروبي از اشتباهاتشان انجام شد و در اين زمينه فرصت كافي به آنها داده شد تا سران فتنه و افراد غافل به دامان نظام و انقلاب برگردند؛ اما اينها با پررويي خودشان را حق مطلق معرفي كردند.
وي افزود: جرياني را كه موسوي و كروبي در فتنه 25 بهمن هدايت كردند، مستقيماً از بيگانگان دستور گرفته بودند. چرا كه اين جريان منحرف قصد داشت جريان اسلام خواهي و خيزش مردم مسلمان منطقه را كه از انقلاب اسلامي ايران الگو گرفته شده است را تحت تأثير قرار دهند.
وي همچنين با توضيح روند انتخابات اخير هيأت رئيسه مجلس خبرگان، ضمن بيان اينكه آقاي هاشمي رفسنجاني در اين دوره خبرگان سخنان خوبي را ايراد كردند، خاطرنشان كرد: دشمنان كه قصد داشتند از اين منفذ سوء استفاده كنند با ناكامي مواجه شدند.

 
 
 


گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: ضدانقلابيون فراري بدجوري به جان هم افتاده و همديگر را مسخره مي كنند.
گفت: خب! مبارك باشه! بالاخره خودكفا شدند و به جاي اينكه ديگران آنها را مسخره كنند، خودشان يكديگر را مسخره مي كنند.
گفتم: يكي از آنها در سايت گويانيوز نوشته؛ آخه اينهم شد كار؟ اينجا در شهرهاي آمريكايي و اروپايي پشت كامپيوتر نشسته ايم و دستور راهپيمايي صادر مي كنيم و بعد كه مي بينيم هيچكس نيومده، اعتراض مي كنيم كه چرا نيومديد؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: همين سايت در ادامه نوشته، مگه قرار بود كسي بياد؟ مگه غير از ما كه توي اروپا و آمريكا لم داده ايم كس ديگري هم گفته بود ميام كه اعتراض مي كنيم چرا نيومده؟!
گفت: حيوونكي راست ميگه! چند هفته ميگن بيا بيا بيا و چند هفته ديگه داد مي زنن چرا نيومدي؟ چرا نيومدي؟...
گفتم: از يارو پرسيدند صبحونه چي مي خوري؟ گفت؛ تيليت! پرسيدند ناهار چي؟ گفت تيليت! پرسيدند عصرونه چي؟ گفت تيليت! پرسيدند شام چي؟ گفت تيليت! گفتند بي خيال! اصلا از اين موضوع بگذريم، حالا بگو ببينيم اوقات فراغت رو چطوري مي گذروني؟ گفت؛ نون خرد مي كنم واسه تيليت!

 
 


فقط كافي است كمي به گذشته برگرديم و به ياد بياوريم كه هدف راهبردي آمريكا در قبال ايران ظرف حدود يك سال گذشته چه بوده است؛ آن وقت روشن خواهد شد كه سخنان روز پنج شنبه جيمز كلاپر مدير اطلاعات ملي آمريكا در كميته نيروهاي مسلح سنا چه زلزله بزرگي است. كلاپر كه رييس جامعه اطلاعاتي آمريكاست، روز پنج شنبه در سنا گفت كه عقيده ندارد وارد كردن فشار اقتصادي به ايران از طريق تحريم، كمكي به تغيير رفتار هسته اي و منطقه اي آن خواهد كرد. وي كه سخنان او احتمالا گزارشي غير رسمي از برآورد اطلاعات ملي سال 2011 بوده -برآوردي كه مدت هاست آماده شده ولي مقام هاي آمريكايي از انتشار نسخه طبقه بندي شده آن جلوگيري مي كنند- در ادامه مي گويد كه به همين دليل توصيه مي كند هيچ تحريم جديدي عليه ايران اعمال نشود. اما اين هنوز پايان كار نيست. جمله شگفت انگيز كلاپر تازه بعد از اين سر مي رسد. او نه تنها مي گويد كه طرفدار اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران نيست بلكه تاكيد مي كند برعكس آنچه ممكن است موضع ايران را اندكي نرم تر كند اين است كه «روابط اقتصادي با آن حفظ شود». بيان اين جمله از زبان عالي رتبه ترين مقام اطلاعاتي آمريكا، نه به عنوان نظر شخصي بلكه به مثابه خلاصه اي از برآورد سالانه 16 سازمان عضو جامعه اطلاعاتي آمريكا كه مهم ترين سند اطلاعاتي آمريكا محسوب مي شود، داراي معاني بي پاياني است كه اعتراف رسمي و صريح به شكست پروژه تحريم تنها يكي از آنهاست.
اجازه بدهيد به عقب برگرديم. به اوايل سال 2010 ميلادي زماني كه آمريكايي ها تصميم گرفتند پس از حدود دو سال دوباره از گزينه تحريم عليه ايران استفاده كنند. قطعنامه 1929 كه بدون شك شديد ترين قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران است در بهار 89 فقط به اين دليل صادر شد كه آمريكايي ها احساس مي كردند پس از حوادث مابعد انتخابات رياست جمهوري در ايران استراتژي خود را به طور كامل بازنگري كرده اند و يك ديد روشن در اين باره در اختيار دارند كه «چه چيزي محاسبات ايران را تغيير خواهد داد». اين تصميم چند پيش فرض داشت:
پيش فرض اول اين بود كه آمريكايي ها دريافته بودند تمركز روي اينكه ايران امكانات يا دانش لازم براي هدفي كه پي گيري مي كند را به دست نياورد يك راهبرد اشتباه است چرا كه هر چقدر هم محدوديت ها شديد باشد باز ايران راهي براي به دست آوردن آنچه از آن دريغ مي شود به دست خواهد آورد. بنابراين آمريكايي ها فرض را بر اين گذاشتند كه ايران تحريم ها را دور خواهد زد و به همه اقلام تحريم شده دست خواهد يافت. سوالي كه از ديد استراتژيست هاي آمريكايي ارزش بحث داشت اين بود كه «با فرض اينكه ايران همه امكانات لازم را دارد، چه بايد كرد كه ايران تصميم خطرناكي عليه آمريكا نگيرد»؟ در واقع نقطه تمركز در اينجا تاثير گذاري بر «اهداف و انتخاب» هاي ايران بود نه «امكانات» آن. اين چيزي است كه آمريكايي ها به طور خلاصه آن را «تلاش براي تاثيرگذاري بر محاسبات ايران در حوزه اهداف» مي خوانند و عقيده دارند تنها راهي است كه باعث مي شود برنامه هسته اي ايران تبديل به يك تهديد براي آمريكا نشود.
پيش فرض دوم آمريكايي ها اين بود كه محاسبات ايران تغيير پذير است منتها به اين شرط كه ايراني ها احساس كنند اولا فشار سنگيني بر آنها وارد مي شود و ثانيا اين فشار تصميم انفرادي آمريكا يا چند كشور متحد آن نيست، بلكه تصميم دستجمعي همه جامعه جهاني است.
و پيش فرض سوم- كه از همه مهم تر است- اين بود كه آمريكايي ها احساس مي كردند حوادث بعد از انتخابات در ايران، توان نظام اسلامي را براي تصميم گيري درامور مهم امنيت ملي مختل كرده و قدرت آن براي مقاومت در مقابل فشارها را به طور اساسي كاهش داده است. در نتيجه آمريكايي ها به اين نتيجه رسيدند كه «بهترين زمان» براي اعمال تحريم عليه ايران را در اختيار دارند و لذا بهتر است ارزيابي خود در اوايل سال 2008 (پس از صدور قطعنامه 1835) را كه مي گفت تحريم قادر به تاثيرگذاري بر محاسبات ايران نيست ،كنار بگذارند و يك بار ديگر اين گزينه را امتحان كنند به اين اميد كه اين بار و در اثر شرايط جديد، اين گزينه قديمي به نتايجي متفاوت منجر شود.
اين البته تمام داستان نبود. آمريكايي ها براي اينكه به خيال خودشان بتوانند از فرصتي كه سران فتنه در داخل ايران براي آنها فراهم آورده بودند بيشترين استفاده را ببرند تصميم گرفتند اين بار به جاي استفاده از راهبردي كه تحريم را به عنوان تنها شيوه مفيد فشار بر ايران در نظر مي گرفت، از استراتژي استفاده كنند كه تلاش مي كرد تحريم را با ساير گزينه هاي اعمال فشار مانند ايجاد يك تهديد معتبر نظامي (كه با خود حمله نظامي متفاوت است)، عمليات اطلاعاتي (كه خود را به صورت تلاش براي خرابكاري هاي نيمه سخت مانند بمب گذاري، ترور دانشمندان هسته اي ايران و انتشار ويروس استاكس نت نشان داد)؛ و عمليات سنگين رسانه اي تلفيق كنند. قريب به اتفاق تحليلگران آمريكايي مرتبط با دولت، در آن مقطع باور داشتند كه اگر آمريكا بتواند گزينه هاي فشار بر ايران را به خوبي با هم تلفيق كند و بعد اين تلفيق را در زماني به مدت چند ماه و در حالي كه اجماع جهاني را پشت سر خود دارد اعمال نمايد، «حتما» محاسبات استراتژيك ايران تغيير خواهد كرد و برنامه هاي هسته اي، موشكي و منطقه اي ايران تحت تاثير قرار خواهد گرفت.
استراتژي تلفيق گزينه هاي فشار عليه ايران كه البته همچنان تحريم در مركزيت آن قرار داشت، بنا بود چند هدف كليدي را براي آمريكايي ها محقق كند كه هيچ كدام از آنها محقق نشد.
1- آمريكايي ها توقع داشتند اين احساس به ايران دست بدهد كه همه كشورها از جمله كشورهايي كه ايران آنها را دوست خود مي پنداشت به اردوگاه غرب پيوسته اند و ايران كاملا در جهان تنها مانده است. اين اتفاق كاملا برعكس شد چرا كه تنها اتفاقي كه با اعمال تحريم ها عليه ايران رخ داد اين بود كه چند شركت بزرگ اروپايي از ايران خارج شدند و در عوض ده ها شركت كوچكتر -اما با توانايي فني بالاتر- كه پيش از آن به دليل حضور شركت هاي بزرگ توان حضور در بازار ايران را نداشتند، وارد پروژه هاي ايران شده و جاي آنها را گرفتند. اين موضوع آنقدر واضح و براي آمريكايي ها غير قابل تحمل بود كه استورات لوي مسئول پروژه تحريم ايران پس از ماه ها دوره گردي و از اين كشور به آن كشور رفتن، از اينكه بتواند كشورها را به كاهش روابط تجاري با ايران متقاعد كند نااميد شد و استعفا داد.
2- اتفاق دومي كه آمريكايي ها انتظار داشتند رخ بدهد اين بود كه تحريم ها اگر برنامه هسته اي ايران را متوقف نمي كند لااقل سرعت آن را كاهش بدهد. گزارش اخير يوكيا آمانو مدير كل آژانس كه در 6 اسفند ماه منتشر شد به وضوح نشان داد كه اين هدف گذاري هم بر باد رفته است. همانطور كه كلاپر هم در نطق خود تاكيد كرده ايران اكنون چيزي بيش از 9000 ماشين سانتريفيوژ نوع اول دارد، حدود 3600 كيلو گرم اورانيوم كم غني شده (5/3 درصد) ذخيره كرده و حدود 40 كيلوگرم هم اورانيوم بسيار غني شده (20 درصد) در اختيار دارد. همين گزارش بدون نياز به هيچ عنصر كمكي ديگر نشان مي دهد كه پروژه بسيار گران قيمت و دهان پر كن استاكس نت، تاثيري بر توان غني سازي ايران نگذاشته است. البته ظاهرا آقاي مدير اطلاعات ملي درباره ماشين هاي نسل بعدي ايران كه مطابق اعلام آژانس به زودي در نطنز نصب خواهد چيزي نمي دانسته است والا بيشتر متعجب مي شد چرا كه توسعه نسل جديدماشين ها -كه آژانس آن را تاييد كرده- دقيقا مستلزم دست يابي به همان مواد و قطعاتي است كه 1929 مي خواست از رسيدن آنها به ايران جلوگيري كند.
3- و نهايتا تحريم از ديد آمريكايي ها بنا بود پس از تلفيق با مشكلات ناشي از هدفمندي يارانه ها كه آمريكايي ها آن را بسيار فاجعه بار تخمين زده بودند به بروز يك نابساماني وسيع اقتصادي در ايران منجر شود و اين نابساماني صداهاي اعتراض در ايران را بلند كند كه فناوري هسته اي ارزش اين همه هزينه كردن را ندارد. در واقع تحليل همكاران آقاي كلاپر اين بود كه اين بار فشار اقتصادي از درون، نخبگان و مردم را عليه نظام بسيج خواهد كرد و نظام ناچار خواهد شد كوتاه بيايد. پاسخ ايران به اين مورد آخر واقعا شوك آور بوده است. در حالي كه آمريكايي ها فكر مي كردند مهم ترين عامل كمك كننده به تحرم ها در ايران سوء مديريت دولتي خواهد بود، دولت در اجراي هدفمندي يارانه ها چنان دقيق و مدبرانه عمل كرد كه حتي برخي دوستان و دلسوزان در داخل هم تصورش را نمي كردند و به اين ترتيب فشار و محدوديت ناشي از تحريم با «حسن مديريت اقتصادي» جبران شد و هدفمندي يارانه ها به جاي اينكه مردم و دولت را رويارو قرار دهد به نمادي از همكاري و مشاركت ملي بدل گشت.
به نظر مي رسدحالا بتوان وضع و حال آقاي كلاپر را بهتر درك كرد و فهميد كه چرا او مي گويد از تحريم بيشتر كاري ساخته نيست و تازه تحريم هاي قبلي را هم بايد كنار گذاشت. تحريم ها و فشارها بنا بود محاسبات ايران را عوض كند اما ظاهرا آن چيزي كه عوض شده محاسبات آمريكاست!
مهدي محمدي

 
 
 

 
 
 
عباس‌زاده مشكيني تأكيد كرد: تمام جريانات سياسي مقيد به قانون مي‌توانند در انتخابات‌ها شركت كنند اما واضح است كه هيچ ملتي اجازه حضور به براندازان نمي‌دهد.

 

هامون نیوز به نقل ازفارس: محمود عباس‌زاده مشكيني مديركل سياسي وزارت كشور  در خصوص حضور جريان اصلاح‌طلب در انتخابات آينده گفت: تمام جريانات سياسي قابل تعريف در چارچوب ساختار و قانون اساسي چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا به صورت طبيعي مي‌توانند در انتخابات شركت كنند.

وي ادامه داد: تمام جريانات قابل تعريف در چارچوب و ساختار يك نظام سياسي نسبت به هم پوزيسيون - اپوزيسيون هستند و اين يك امر طبيعي است.

دبير كمسيون ماده 10 احزاب با بيان اينكه صرف‌نظر از برخي چهره‌هاي افراطي و استحاله شده اصلاح‌طلب، غالب اصلاح‌طلباني كه ما مي‌شناسيم هم در عرصه نظري و گفتماني و هم در آن مدتي كه عملا مسئوليت قوه مجريه را عهده‌دار بودند به نوعي سعي داشتند خود را در چارچوب قانون و ساختار نظام مقيد كنند، تصريح كرد: اما جريان فتنه ‌از قالب اپوزيسيون خارج و در نقش‌ برانداز ظاهر شد. البته اين يك واقعيت است كه جريان فتنه از متن جريان اصلاحات زائيده شده و دايه‌اش نيز بيگانگان بودند كه جريان اصلاحات در قبال مولود خويش يك مسئوليت تاريخي دارد.

عباس‌زاده پايبندي به تمام اصول قانون اساسي، قاعده مردم‌سالاري، اصول نظام سياسي و منافع ملت را مرز بين جريان اصلاحات و جريان فتنه دانست و در توضيح تفاوت ميان اپوزيسيون و جريان براندازانه يادآور شد: بديهي است كه در تمام دنيا گروه‌هاي مختلف كه در چارچوب نظام سياسي نسبت به هم نقش پوزيسيون و اپوزسيون را دارند، مي‌توانند با هم رقابت كنند اما در هيچ‎يك از كشورهاي دنيا به گروهي كه خارج از چارچوب قانون اساسي و ساختار نظام بخواهد در نقش برانداز ظاهر شود، به طور طبيعي فاجازه رقابت نمي‌دهند.

وي افزود: كساني كه پيش از انتخابات به ظاهر خود را پايبند به قاعده مردم‌سالاري نشان مي‌دادند، اگر بعد از انتخابات چه راي بياورند و يا راي نياورند، بخواهند در هر صورت نقش برانداز را بازي كنند، طبيعي است كه هيچ ملتي آنها را برنمي‌تابد.

مديركل سياسي وزارت كشور با بيان اينكه فتنه مولود اصلاحات و محصول وصلت با بيگانگان است، تفاوت بين جريان اصلاحات و جريان فتنه را تفاوت بين اپوزيسيون و برانداز عنوان كرد.

عباس‌زاده در پايان نيز با اشاره به اينكه اپوزيسيون به‏خلاف جريان برانداز امكان حضور در رقابت انتخاباتي را دارد، اظهار داشت: جريان برانداز از رقابت عبور كرده است.


 
 
برنامه ریزی برای پایان سال
اعزام تروریست به ایران برای ایجاد ناامنی در پایان سال
برای انجام این فعالیت ها برخی عناصر گروهك تروریستی موسوم به جبهه التحریر از خاك عراق و با هدایت نیروهای فرامنطقه ای قصد نفوذ به ایران را دارند
 
"عماریون"- ، بدنبال شكست پروژه اغتشاش خیابانی در ایران ، سرویس های امنیتی برخی کشورها برنامه ریزی جدیدی برای خرابكاری و اقدامات تروریستی طراحی كرده اند. شنیده هاحاکی از آن است که سرویس های جاسوسی برخی کشورهای منطقه برنامه ریزی جدیدی برای اقدامات تروریستی و ایجاد ناامنی در روزهای پایانی سال در ایران طراحی کرده اند.

بنابراین گزارش به تازگی سرویس اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس با نزدیک شدن به چهارشنبه آخر سال و برنامه ریزی سران فرقه سبز برای اغتشاش در این روز فعالیت های تخریبی خود را علیه افزایش داده است.
بر همین اساس موساد با همکاری سرویس اطلاعاتی برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی در صدد انتقال مقادیر زیادی مواد منفجره به منظور انجام عملیات خرابکارانه در مراکز هسته ای؛ اخلال در سیستم الکترونیکی رادارها و فرودگاه های کشور می باشند.
گفتنی است جهت انجام این فعالیت ها تعدادی از عناصر گروهگ تجزیه طلب موسوم به جبهه التحریر که آموزش های خاص نظام و خرابکاری را زیرنظر نیروهای فرامنطقه ای طی نموده اند ، قصد دارند در فرصت مناسب برای اقدام به انفجار در مخازن و لوله های انتقال نفت و گاز و همچنین جایگاه های عرضه سوخت وارد کشور شوند.
 
 
شبكه عنكبوت تا اطلاع ثانوي تعطيل است!
بیانیه پشت بیانیه برای آبروریزی!
غوغاسالاران شبكه عنكبوت پس از چند سه شنبه افتضاح در لاك سكوت مطلق فرو رفته اند.
 
"عماریون"-مجموعه جريان هاي ضدانقلاب فعال در شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي به همراه گروهك خلق الساعه اي به نام شوراي هماهنگي راه سبز، پس از نمايش لكه اي در 25 بهمن، تاريخ هاي اول اسفند، 10 اسفند و 17 اسفند را براي راهپيمايي اعلام كردند و آخرين بار سه شنبه گذشته را هدف تبليغات قرار دادند.
شوراي ياد شده در كمتر از 2 هفته 5 بيانيه و اطلاعيه صادر كرد تا شايد حرارتي به اجاق كور فتنه بدمد. اما پس از سپري شدن موعد كذايي، ظاهرا شوراي هماهنگي نيز دچار نوعي مرگ شيرين شده و سكوت اختيار كرده است. همچنين صداي آمريكا، دويچه وله، راديو فرانسه، بي بي سي، راديو زمانه، فيس بوك، روزنت، راديو فردا، جرس و دهها سايت و شبكه وابسته به گروهك هاي مختلف ضدانقلاب كه به كار داغ كردن غوغاي ياد شده اهتمام داشتند، به حالت نيمه تعطيل درآمده و كمترين خبر و تحليلي درباره وعده هاي داده شده راهپيمايي آن هم از امام حسين(ع) تا آزادي! منتشر نمي كنند. در اين ميان و نوعي از يأس و سرخوردگي در قبال اين خيالپردازي جديد در محافل ضدانقلاب ديده مي شود. از طرف ديگر سايت هايي نظير بالاترين و خودنويس به طور محدود، برخي شكايت ها را از وضعيت پيش آمده منتشر كرده اند كه مي خوانيد:
- آخه اين چه وضعشه؟ معلوم نيست ما تظاهرات مي كنيم يا چند سرباز نيروي انتظامي؟ جماعت غيور! به جاي اينكه هي لينك آموزشي بديم، بادكنك هوا كنيم، تخم مرغ سبز درست كنيم و قاشق زني كنيم، يك فكري بكنيم. با شل كن سفت كن كه نميشه جنبش راه انداخت.
- آقا هشت مارس، خريد مريد چه خبر؟ در راستاي اينكه امروز هشت مارس (سه شنبه) بود و اتفاقا 17 اسفند هم بود و دست بر قضا هر دوي اينها زرتي افتاده بود سه شنبه، خريد در سه شنبه ها بر هر نامسلماني واجب است، لذا ما ضمن حمايت از هرگونه اينترنت، صرفا به خاطر حمايت از زنان و كلا... اي تف به قبر هرچي آدم دروغگو.
- دست مريزاد آقاي جمهوري اسلامي. امروز روز جهاني زن بود ولي مرد باشيم و اعتراف كنيم كه در بازي سه شنبه هاي حكومت گرفتار شديم. هدف حكومت اين بود كه اين بازي رو آنقدر به درازا بكشونه تا خستگي و نااميدي بر جنبش سبز چيره بشه كه شوربختانه شد. ما فريب خورديم.
- نتيجه اين سه شنبه هاي اعتراضي چي بود؟ اصلا كي ها بودند كه دعوت كردند و ما نمي شناسيمشان؟ من متاسفم كه هميشه همه چيزو دير مي فهميم بابا دارند ما رو اسگل مي كنند كه نااميد بشيم. يكبار در بالاترين يكي لينك زده بود اين سه سه شب هر سه سه شب سه شنبه است. ميدونين اين يعني چي؟ چرا نمي خواين بفهمين اصلاح طلبها خود نظامن آخه بايد بازي جديد راه مينداختن.
- آقا اين پروژه هم شكست خورد. آخريش همين 17 اسفند و 8 مارس. ما به بي عملي محض پس از عاشوراي سال گذشته رسيده ايم.
- همين يك ماه از عرش به فرش سقوط كرديم. شوراي محترم هماهنگي! تاريخ هايي هم كه اعلام كرده بوديد گذشت، متاسفانه بعد از 3 هفته هيچ قدم روشني برنداشتيد هيچ، كه هويت خود شما هم در ابهام است. آن هم كه وضع موسوي و كروبي است.
- به هوش باشيد اين فيلم هايي كه منتشر مي كنند، تكراري و آرشيوي است براي تحريك آدم هايي مثل من احساساتي. آخه چرا با احساسات ما بازي مي كنن. خواهشا فيلم هايي كه حقيقت داره رو بذارين.
- مبارز خارج نشين! يهو نيفتي توي گود! دوستان خارج نشين خوش نشين كه در كنار گود نشسته و لنگش كن لنگش كن راه انداخته ايد، شما اگر مردي از پاي كامپيوتر بلند شو برو دم سفارت چند تا داد بزن صواب [ثواب] داره.
 
 
راز مواضع دوگانه خاتمی
از محکومیت25 بهمن تا تماس با خانواده موسوی
پس از انتشار این اظهارات خاتمی علیه عملكرد موسوی و كروبی در 25 بهمن ، مشاوران او نسبت به خدشه دار شدن پایگاهش در بین حامیان این دو هشدار دادند
 
"عماریون"-در شرایطی که سید محمد خاتمی اخیرا" در تماس یا خانواده های میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حصر آنها ابراز ناراحتی كرده ،اخباربدست آمده از یک واقعیت پنهان دراین زمینه حکایت دارد.
چندی پیش سید محمد خاتمی در جلسه ای ضمن انتقاد از دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای راهپیمایی 25 بهمن گفته بود که این اقدام «بدون در نظر گرفتن کمترین تعقل» صورت گرفته است.
وی همچنین ضمن محکوم کردن رفتاری که در روز 25 بهمن توسط فتنه گران صورت گرفت،تصریح کرده بود که با اقدام «عجولانه» و«بی منطق» موسوی و کروبی آنان جمعیتی را خیابان ها آوردند که خود مدیریتی روی آنها نداشتند و تنها زمینه ای را فراهم کردند تا یک عده ضد انقلاب که نه به امام اعتقاد دارند و نه به نظام به خیابان بیایند و آب به آسیاب دشمن بریزند.
خاتمی همچنین با بیان اینکه دعوت به راهپیمایی 25 بهمن و اول اسفند اقدامی در راستای اهداف ضد انقلاب بوده ،اظهار گلایه کرده بود که چرا موسوی و کروبی چنین اقدامی را انجام داده اند.
گفته می شود بعد از این اظهارات خاتمی بوده که مشاوران وی نسبت به بیان عمومی این قبیل اظهارات خاتمی به وی هشدار داده و با تاکید بر اینکه وی در صورت عدم انتقاد از حصر موسوی و کروبی پایگاه اجتماعی خود را در حامیان این جریان از دست خواهد داد،وی را مجاب به تماس تلفنی با دختران موسوی وانتشار خبر آن کردند.
در همین زمینه شنیده شده که فرآیندی که برای این سناریو فراهم شده بود حاصل پی گیری های یک هفته ای مشاوران خاتمی بوده به شکلی قسمت اعظم این تلاش مصروف هماهنگی با خانواده میرحسین موسوی بوده است.




تاریخ: یک شنبه 22 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

بازيگران يكي از سناريوهاي جنگ رواني كه توسط سرويس هاي جاسوسي غرب به خدمت گرفته شده بودند، به تيپ هم زدند و تمام رشته هاي اين سرويس ها را پنبه كردند.
سال گذشته در بحبوحه فتنه سبز، ستاد مشترك سرويس هاي جاسوسي سه گانه (ام آي6، سيا و موساد) كوشيدند با به خدمت گرفتن 5 كارمند دون پايه چند سفارت ايران در اروپا، گروهي موسوم به «كمپين سفارت سبز» را علم كرده و چنين القا كنند كه دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران دچار ريزش شده است. طيف گسترده اي از رسانه هاي آمريكايي و اروپايي نيز براساس يك سفارش بسيج شدند تا خط القايي ستاد مشترك سرويس هاي سه گانه را پيش ببرند و باعث ريزش در سفارتخانه هاي ايران شوند.
اما با شكست مفتضحانه فتنه سبز و از آن مهمتر بدبياري هاي غرب هم در چالش هسته اي با ايران و هم انتفاضه اسلامي در خاورميانه، اكنون 5 كلاهبردار ياد شده به تيپ هم زده و عليه همديگر افشاگري مي كنند. ماجرا از آنجا علني شد كه 4 عضو كمپين كذايي (به نام هاي درويش رنجبر، حسين عليزاده، فرزاد فرهنگيان و ابوالفضل اسلامي) ضمن انتشار بيانيه اي اعلام كردند محمدرضا حيدري را از سخنگويي «كمپين» خلع كرده اند. آنها در اين بيانيه تأكيد كردند: «متأسفانه جرياني موسوم به موج سبز اخيراً با اعلام برقراري ارتباط با آقاي محمدرضا حيدري سخنگوي سابق كمپين مدعي شده كه موج سبز مسئول گسستن ديپلمات ها از ايران بوده است. با كمال تأسف آقاي حيدري نيز بدون اطلاع اكثريت اعضاء، ارتباط سازماني نزديكي با تشكل مذكور برقرار نموده است. با كمال تأسف به رغم تلاش اعضاي كمپين جهت احتراز آقاي حيدري از هرگونه همكاري با جريان موج سبز، تذكرات اكثريت اعضاء مورد توجه نامبرده قرار نگرفت و تماس با آن جريان همچنان از سوي ايشان ادامه داشته است. از اين رو با توجه به وقايع پيش آمده و همچنين با عنايت به بيانيه قبلي كمپين، محمدرضا حيدري براساس يك تصميم درون سازماني از سخنگوي كمپين سفارت سبز خلع گرديد و از اين پس بيانيه هاي صادره بدون ذكر نام اكثريت اعضاي كمپين فاقد هرگونه اعتبار مي باشد.»
متقابلاً حيدري هم كه قصد داشته به تنهايي طرف غربي را سركيسه كند و اين استعفاي 5 نفره! از سفارت هاي ايراني را به نام خود فاكتور كند، بيكار ننشسته و برخي موارد مگو را فاش كرد. وي با انتشار اطلاعيه اي در حالي كه همچنان خود را متولي كمپين كذايي معرفي مي كرد، نوشت: پيرو بيانيه قبلي اين كمپين در خصوص نفوذ اصلاح طلبان در ميان اپوزيسيون خارج از كشور به استحضار مي رساند؛ محمدرضا حيدري همكار سفارت ايران در نروژ هفتم ژانويه 2010 از دولت نروژ پناهندگي سياسي دريافت نمود[!] و از ديپلمات هاي شاغل در سفارتخانه هاي ايران خواست بعنوان سفير سبز به اين كمپين بپيوندند. 24 ساعت بعد علي اكبر اميدمهر كه قبلا با اسناد اتمي و پاسپورت سياسي از آخرين محل ماموريت خود گريخته و به غرب پناهنده شده آمادگي خود را براي پيوستن به اين كمپين اعلام نمود. سپس شخصي به نام درويش رنجبر كه مدعي بود ديپلمات بوده تقاضاي عضويت در كمپين را نمود. دو ماه بعد فرد ديگري از دوستان خود به نام ابوالفضل اسلامي را معرفي نمود. اين كمپين بنابه اصل حقوقي برائت درخواست، اين دو را به علت مبتدي بودن كار كمپين و نداشتن تجربه و امكانات پذيرفت.
اين شياد حرفه اي با كلاهبردار توصيف كردن ديگر هم قطاران نوشت: بعدا حسين عليزاده و فرزاد فرهنگيان به كمپين پيوستند. به تدريج شناسايي بيشتري از سوابق اعضاي جديد به عمل مي آمد. براي مثال معلوم گرديد آقاي رنجبر از 1987 تا 1995 كارمند وزارت خارجه بوده و پس از استعفا از وزارت خارجه، در تاريخ مزبور از مرز شرقي كشور را ترك كرده است و سرانجام از آمريكا سر در آورده است. آقاي اسلامي نيز در پي خاتمه ماموريتش در ژاپن به ايران بازگشته و در سال 2004 پس از استعفا از شغل خود در وزارت خارجه با پاسپورت عادي رژيم جمهوري اسلامي و اخذ ويزا از سفارت ژاپن در تهران و تبديل به احسن نمودن اموال منقول و غيرمنقول جهت ادامه زندگي به توكيو بازگشته است. ايشان تا يكي دو ماه قبل از سفر اخيرشان به آمريكا پاسپورت ايراني خود را حفظ نموده و هر بار لازم بوده بعنوان يك ايراني مقيم ژاپن پاسپورت خود را با مراجعه به سفارت تمديد مي نموده است. آقايان رنجبر و اسلامي تا آخرين روزهاي پيوستنشان به كمپين، كوچكترين سابقه فعاليت سياسي عليه رژيم نداشته اند.
حيدري اضافه كرد: بارها به آقاي اسلامي اخطار انضباطي داده شد تا به خاطر مسايل شخصي و خانوادگي و تحبيب قلوب نئوكانهاي آمريكايي كه خواهان جنگ عليه ايران هستند خود را به آنان نفروشد كاري كه سرانجام انجام گرفته و از ايشان قول گرفته شده در صورت مجاب كردن كمپين به پروسه جنگ با رژيم و بمباران مراكز اقتصادي و تاسيسات اتمي رژيم كاري در حد اداره يك مهد كودك در اختيار وي در آمريكا به وي داده شود و اعضاي خانواده وي نيز به آمريكا منتقل شوند. آقاي حسين عليزاده با برنامه از پيش تدارك ديده شده و نه بخاطر دلسوزي براي ايران و در پايان ماموريت خود در فنلاند و نيز فروش اموال منقول و غيرمنقول، خود را در ايران به عضويت كمپين تحميل نموده بود. اين كمپين بارها در جلسات خود به ايشان اخطار انضباطي داده و درخواست شده بود، كمپين سفارت را قرباني مطامع شخصي و جاه طلبانه خود ننمايد. ايشان نه دلشان به حال مردم سوخته و نه عضو صالح و پاكي براي اين كمپين به شمار مي رود.

 

 

 


«ضربه اصلي را به جنبش سبز كي زد؟ از وقتي كه سايت هايي مثل كلمه و جرس و راه سبز درست شدند، جنبش ضربه اصلي رو خورد».
يكي از مخالفان مقيم خارج كشور با طرح مسئله فوق يادآور شده است: اين قدر كه ما از رسانه ها و شبكه ها و سايت هاي خودمان ضربه خورديم، از اطلاعات رژيم ضربه نخورديم. جنبش كه تازه راه افتاده بود، خوب بود. بعدش يك سايت هايي درست شد. يكي اسمش جنبش راه سبز، يكي كلمه، يكي جرس، يكي راه سبز... خلاصه 500 تا اسم درآمد. يك سايت با عده اي نويسنده شروع كردند به نوشتن مطالبي و نسبت دادن آن به سران جنبش. از وقتي كه رسانه هاي غربي مانند بي بي سي گفتند «به گزارش سايت مخالفان دولت»، هر روز خبرها مزخرف تر از ديروز شد. به جاي گير به نظام شروع كرديم به گير دادن به مهران مديري و كارگردان اخراجي ها و ساير چيزها.
اين عنصر ضدانقلاب در «بالاترين» نوشت: فلان سايت موثق جنبش سبز ديروز داره ميگه هيچ ارتباطي با سران جنبش نداره، فرداش مياد خبر ميده كه نسخه دوم منشور رو از اين دوتا گرفته!! روز سوم ميگه كه اونا رو كردن تو كيسه و در حالي كه جلوي چشم چند نفر كه هيچ موبايلي! نداشتن كه فيلم بگيرن، كتك زنان بردن تو زندان... بعد فرداش دوباره ميگه نه بابا! تو خونه نشستن و هيچ خبري نيست و حكومتي ها راست ميگفتن!! كار به جايي كشيده كه از ديروز كه يه جاسوس رو گرفته بودن و ميگفتن بابا جاسوسه و كسي باور نمي كرد، حالا رسيديم به اونجايي كه حرف راست رو بايد از اونا بشنويم!
اين ضد انقلاب عصباني مي افزايد: حالا قسمت بعدي رو نيگا كن!! رفتن حرف هاي فلان آدم اطلاعاتي [طائب] رو شنود كردن! كه گفته، بياين براي اينكه ميرحسين طرفدارهاش رو از دست بده، دست بذاريم رو دهه 60!! اين هيچ چيزي رو به ذهن شما نمياره؟! چرا بايد يه سايت اصلاح طلب، يه همچين مطلبي بگه؟ راستش من كه فكر ميكنم تنها دليل يه همچين حرف هايي، اينه كه بگن بله!! اونايي كه دارن از ميرحسين انتقاد ميكنن، با ما هستن و نمايش ميدن!!
وي ادامه داد: به نظر من، جمهوري اسلامي ديگه اصلا ماها رو جدي نميگيره!! و فقط محض احتياط چارتا سرباز مي فرسته تو خيابون... مثلا الان كلي آدم هستن كه تو اينترنت، با اسم واقعي فعاليت ميكنن توي ايران. و به شدت و علني دارن از حكومت انتقاد ميكنن و كسي هم كاريشون نداره... يه جاي كار داره مي لنگه! اين وسط يه بازي در كاره و من مي ترسم. مي ترسم از اينكه توي يه بازي اطلاعاتي خارج از حد تصورات گير افتاده باشيم. باز هم شك هاي پارسالي به سراغم اومده.

 
 

 

 

غوغاسالاران شبكه عنكبوت پس از چند سه شنبه افتضاح در لاك سكوت مطلق فرو رفته اند.
مجموعه جريان هاي ضدانقلاب فعال در شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي به همراه گروهك خلق الساعه اي به نام شوراي هماهنگي راه سبز، پس از نمايش لكه اي در 25 بهمن، تاريخ هاي اول اسفند، 10 اسفند و 17 اسفند را براي راهپيمايي اعلام كردند و آخرين بار سه شنبه گذشته را هدف تبليغات قرار دادند.
شوراي ياد شده در كمتر از 2 هفته 5 بيانيه و اطلاعيه صادر كرد تا شايد حرارتي به اجاق كور فتنه بدمد. اما پس از سپري شدن موعد كذايي، ظاهرا شوراي هماهنگي نيز دچار نوعي مرگ شيرين شده و سكوت اختيار كرده است. همچنين صداي آمريكا، دويچه وله، راديو فرانسه، بي بي سي، راديو زمانه، فيس بوك، روزنت، راديو فردا، جرس و دهها سايت و شبكه وابسته به گروهك هاي مختلف ضدانقلاب كه به كار داغ كردن غوغاي ياد شده اهتمام داشتند، به حالت نيمه تعطيل درآمده و كمترين خبر و تحليلي درباره وعده هاي داده شده راهپيمايي آن هم از امام حسين(ع) تا آزادي! منتشر نمي كنند. در اين ميان و نوعي از يأس و سرخوردگي در قبال اين خيالپردازي جديد در محافل ضدانقلاب ديده مي شود. از طرف ديگر سايت هايي نظير بالاترين و خودنويس به طور محدود، برخي شكايت ها را از وضعيت پيش آمده منتشر كرده اند كه مي خوانيد:
- آخه اين چه وضعشه؟ معلوم نيست ما تظاهرات مي كنيم يا چند سرباز نيروي انتظامي؟ جماعت غيور! به جاي اينكه هي لينك آموزشي بديم، بادكنك هوا كنيم، تخم مرغ سبز درست كنيم و قاشق زني كنيم، يك فكري بكنيم. با شل كن سفت كن كه نميشه جنبش راه انداخت.
- آقا هشت مارس، خريد مريد چه خبر؟ در راستاي اينكه امروز هشت مارس (سه شنبه) بود و اتفاقا 17 اسفند هم بود و دست بر قضا هر دوي اينها زرتي افتاده بود سه شنبه، خريد در سه شنبه ها بر هر نامسلماني واجب است، لذا ما ضمن حمايت از هرگونه اينترنت، صرفا به خاطر حمايت از زنان و كلا... اي تف به قبر هرچي آدم دروغگو.
- دست مريزاد آقاي جمهوري اسلامي. امروز روز جهاني زن بود ولي مرد باشيم و اعتراف كنيم كه در بازي سه شنبه هاي حكومت گرفتار شديم. هدف حكومت اين بود كه اين بازي رو آنقدر به درازا بكشونه تا خستگي و نااميدي بر جنبش سبز چيره بشه كه شوربختانه شد. ما فريب خورديم.
- نتيجه اين سه شنبه هاي اعتراضي چي بود؟ اصلا كي ها بودند كه دعوت كردند و ما نمي شناسيمشان؟ من متاسفم كه هميشه همه چيزو دير مي فهميم بابا دارند ما رو اسگل مي كنند كه نااميد بشيم. يكبار در بالاترين يكي لينك زده بود اين سه سه شب هر سه سه شب سه شنبه است. ميدونين اين يعني چي؟ چرا نمي خواين بفهمين اصلاح طلبها خود نظامن آخه بايد بازي جديد راه مينداختن.
- آقا اين پروژه هم شكست خورد. آخريش همين 17 اسفند و 8 مارس. ما به بي عملي محض پس از عاشوراي سال گذشته رسيده ايم.
- همين يك ماه از عرش به فرش سقوط كرديم. شوراي محترم هماهنگي! تاريخ هايي هم كه اعلام كرده بوديد گذشت، متاسفانه بعد از 3 هفته هيچ قدم روشني برنداشتيد هيچ، كه هويت خود شما هم در ابهام است. آن هم كه وضع موسوي و كروبي است.
- به هوش باشيد اين فيلم هايي كه منتشر مي كنند، تكراري و آرشيوي است براي تحريك آدم هايي مثل من احساساتي. آخه چرا با احساسات ما بازي مي كنن. خواهشا فيلم هايي كه حقيقت داره رو بذارين.
- مبارز خارج نشين! يهو نيفتي توي گود! دوستان خارج نشين خوش نشين كه در كنار گود نشسته و لنگش كن لنگش كن راه انداخته ايد، شما اگر مردي از پاي كامپيوتر بلند شو برو دم سفارت چند تا داد بزن صواب [ثواب] داره.

 

 

 
 
 

 

 


گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: سايت گويانيوز- معروف به سيانيوز- بدجوري از دست موسوي و كروبي و خاتمي عصباني شده و اين سه تفنگدار بي فشنگ را به باد تمسخر گرفته.
گفت: چرا؟! اين سايت كه از حاميان سينه چاك سران فتنه بود.
گفتم: خطاب به آنها نوشته؛ وقتي مي دانيد هيچ كس به فراخوان شما محل نمي گذارد و اعتنايي نمي كند چرا فراخوان مي دهيد كه هيچ كس نيايد و باعث آبروريزي شود.
گفت: حيوونكي حق داره!
گفتم: گويانيوز با تمسخر خطاب به آنها نوشته؛ «وقتي مي توانيد با فراخوان خود از سرخه حصار تا كرج را پر از جمعيت كنيد، چرا فقط به ميدان امام حسين تا آزادي اكتفا مي كنيد»؟!
گفت: خودمونيم ها! اين سايت سيانيوز هم كلك مرغابي ميزنه! و به جاي اعتراف به اينكه ديگر هواداري باقي نمانده، مي خواهد وانمود كند كه هنوز هواداران وجود دارند ولي به فراخوان توجه نمي كنند!
گفتم: اي ول! يارو يك بال مگس را كند و بعد گفت بپر! مگسه به زور پريد. بال ديگرش را هم كند و بعد گفت؛ بپر! ولي مگس ديگر نتوانست بپرد و بعد يارو گفت؛ از اين آزمايش نتيجه مي گيريم كه اگر بالهاي مگس را بكنيم، مگس كر مي شود و ديگر گوشش نمي شنود!

 

 

 
مركز مطالعات امنيت ملي دانشگاه تل آويو:
اسرائيل در محاصره انقلاب هاي منطقه و ايران هسته اي خفه مي شود

يك مركز مطالعات راهبردي در تل آويو نسبت به تهديدهاي جدي امنيت ملي براي رژيم اشغالگر قدس كه در اثر فشار دوجانبه از سوي انقلاب هاي منطقه و برنامه هسته اي ايران بوجود آمده، به طور جدي هشدار داد.
مركز مطالعات امنيت ملي در دانشگاه تل آويو در گزارشي نوشت: «مقامات اسرائيلي بايد تصميمات تعيين كننده اي بگيرند زيرا تحولات در جهان عرب بر تهديدات راهبردي عليه اسرائيل خواهد افزود، علاوه بر اين كه ايران هسته اي نيز تل آويو را تهديد مي كند.»
اين مركز در گزارش خود با بيان اين كه اوضاع راهبردي اسرائيل وخيم شده براي اين موضوع دو دليل مي آورد. اين مركز در گزارش خود مي نويسد: «تحولات تعيين كننده در خاورميانه و عرصه بين الملل و نبود پاسخ مناسب از سوي نهاد سياسي در اسرائيل به اين تحولات، دو دليل اصلي وخيم شدن وضع راهبردي اسرائيل است.»
اين گزارش مي افزايد: «دولت ائتلافي اسرائيل از ارائه يك سياست مشخص با اهداف روشن مرتبط با وضع اسرائيل و خطرات پيرامون آن خودداري كرده و در مقابل شيوه به تاخير انداختن تصميم گيري ها را در پيش گرفته و از برداشتن گام هاي مرحله اي كه فشارهاي بين المللي فوري را مهار كند خودداري كرده است.»
تهيه كنندگان اين گزارش تصريح كرده اند در داخل دولت اسرائيل ديدگاه هاي متفاوتي درباره تعامل با مذاكرات براي تدارك يك راهكار سياسي ميانه و منطقه اي وجود دارد.
اين گزارش سپس به شكل گيري يك ديدگاه مسالمت جو درون سيستم سياسي اسرائيل اشاره مي كند كه عقيده دارد الان وقت امتياز دادن است. در گزارش آمده است: «برخي در دولت اسرائيل معتقدند تلاش براي امضاي توافقنامه جزء منافع درجه يك اسرائيل است. اين دسته از مقامات اسرائيلي معتقدند اگر اسرائيل نتواند با فلسطينيان و سوريه به توافقاتي دست يابد در كوتاه مدت بهاي سنگيني پرداخت خواهد كرد و روابط تل آويو با شماري از بازيگران بين المللي مهم بيش از پيش به تيرگي خواهد گرائيد و از طرف ديگر براي سلب مشروعيت از اسرائيل تلاش خواهد شد علاوه بر اين كه خطرات امنيتي بزرگي براي تل آويو خواهد داشت.»
اين گزارش در ادامه با هشدار درباره به خطر افتادن جايگاه محمود عباس نوشته است: «عده اي از مقامات اسرائيلي معتقدند چالش ديگري وجود دارد كه تل آويو بايد براي آن چاره انديشي كند. اين چالش نيز آن است كه روند كنوني ممكن است موقعيت تشكيلات خودگردان فلسطيني را با تركيبي كه هم اكنون دارد به خطر بياندازد و از بين ببرد كه در آن صورت تمام دستاوردهاي اسرائيلي ها در ساختن نيروهاي امنيتي جديد براي تشكيلات خودگردان فلسطيني به رياست محمود عباس كه با كمك آمريكا اتحاديه اروپا و اردن به دست آمده است بر باد رود.»
اين گزارش به نشانه هاي زيادي مبني بر انزواي فزاينده اسرائيل در عرصه منطقه اي و بين المللي اشاره كرده است به ويژه آن كه اين انزوا باعث مي شود مقابله با چالش هاي پيش رو به تنهايي براي اسرائيل بدون همكاري و هماهنگي بين المللي دشوار شود.
اين گزارش اضافه مي كند: «اين موضوع به صورت ويژه اي با دو چالش امنيتي اساسي كه تل آويو با آنها مقابله مي كند ارتباط دارد. يكي تبديل شدن ايران به يك قدرت هسته اي و ديگري منازعه با طرف هايي كه كشور نيستند مانند حزب الله و حماس. اگر تلاش ها براي متوقف كردن طرح هسته اي ايران شكست بخورد نياز به همكاري هاي بين المللي براي مهار تهديد ايران افزايش خواهد يافت. اسرائيل به تضمين هاي هسته اي از آمريكا نياز دارد تا بازدارندگي اش را عليه ايران تقويت كند. تل آويو همچنين به تضمين هايي براي كسب كمك آمريكا نياز دارد تا اين كمك ها را به كشورهاي عرب خليج فارس بكند.»
گزارش مركز مطالعات امنيت ملي دانشگاه تل آويو ادامه مي دهد: «مقامات اسرائيلي اين موضوع را قبول دارند. هرگونه حمله اسرائيل يا آمريكا به تاسيسات هسته اي ايران مي تواند به فشار تهران به حزب الله لبنان براي مشاركت در نبرد و ناآرام كردن مرزهاي شمال اسرائيل منجر شود.»
 

 

 

«اسلام» مهمترين نقطه مشترك كشورهاي شمال آفريقا و كشورهاي آسياي جنوب غربي است و نيز جذاب ترين عنصر تعريف كننده فرهنگ و تمدن مردم در اين دو منطقه است. اسلام از آغاز در اين دو منطقه نشو و نما كرده و در طول قرن ها ماندگار بوده است.
قرن ها اين مناطق با هويت اسلامي شناخته شده اند و قرن ها با همين هويت در برابر هجوم نظامي، سياسي و فرهنگي دشمنان خود ايستاده اند.
در طول 14 قرن گذشته، جهان اسلام در دو مقطع در معرض هجوم متراكم تر و متمركزتري قرار گرفت. يكي از اين دو مقطع حمله مغول است كه در سال 618 هجري قمري به وقوع پيوست و بيشترين خسارات را در پي داشت، حمله مغول ها به جهان اسلام و بخصوص حمله آن به ايران در شرايطي صورت گرفت كه از قرن پنجم هجري، غرب جنگ صليبي را عليه مسلمانان شروع كرده بود اين حملات 180 سال يعني نزديك به دو قرن به درازا كشيد و در نتيجه آن، بخش هاي حساسي از جهان اسلام شامل فلسطين، سوريه، لبنان و اردن به تصرف آنان درآمد.
حمله مغول ها در اين شرايط به منزله «ضربه آخر» بود و پس از آن با حمله تاتارها، بيم آن مي رفت كه جهان اسلام به كلي دچار فروپاشي شود اما عليرغم آنكه نزديك به 500 سال، جهان اسلام در اين شرايط سنگين بسر برد دچار فروپاشي نشد البته بسياري از فرصت ها را از دست داد و ويراني هاي بعضاً جبران ناپذيري به آن تحميل گرديد.
جهان اسلام بار ديگر در قرن هاي 19 و 20 ميلادي-13 و 14 قمري- مورد حمله شديد غرب قرار گرفت. فروپاشي امپراتوري عظيم عثماني كه بر بخش وسيعي از جهان اسلام سيطره داشت و نفوذ جدي در اركان دولت هاي جهان اسلام و ايجاد تقابل جدي ميان دولت ها و مردم محصول سياست هاي استعماري در اين دوره بود. غرب در اين دوره دوبار به بهانه جنگ هاي جهاني اول و دوم بخش وسيعي از كشورهاي شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي را به تصرف خود درآورد. مراكش، الجزاير، تونس، ليبي، مصر، فلسطين، لبنان، سوريه، اردن و عراق مستقيماً توسط ارتش هاي انگليس، فرانسه و ايتاليا به اشغال درآمدند و با پيدايي «جامعه ملل» كه بعداً به «سازمان ملل» تبديل شد، عنوان اشغالگري به قيمومت تغيير كرد تا انگليسي هاي اشغالگر بتوانند فلسطين را به صهيونيست ها تحويل دهند.
جنگ جهاني دوم و ضربات سنگيني كه به انگليس، فرانسه، ايتاليا و آلمان وارد كرد مانع تداوم اشغال پرهزينه جهان اسلام توسط قدرت هاي اروپايي گرديد و لذا از آغاز دهه 1950 تا اواسط دهه 1970 كشورهاي اسلامي يكي پس از ديگري به استقلال رسيدند و از اشغال مستقيم نظامي رها شدند اما اين يك فريب و اغوا بيشتر نبود چرا كه آمريكايي ها كه از پايان جنگ جهاني دوم به خاورميانه و شمال آفريقا پا گذاشتند، سياست اشغال مستقيم كشورها كه بسيار پرهزينه و كمرشكن بود را به سلطه غيرمستقيم و برپايي رژيم هاي وابسته و مزدور تغيير دادند. از اين به بعد رژيم هايي نظير رژيم پهلوي در ايران، نميري در سودان، آل صباح دركويت، آل خليفه در بحرين، سادات و مبارك در مصر، بورقيبه و بن علي در تونس به ميدان آمدند تا كشورهايشان را بدون نياز به نيروي نظامي آمريكا تسليم ايالات متحده و غرب نمايند.
غرب در فاصله سالهاي 1945 تا 1979 يعني بمدت 35 سال سيطره مطلقي بر كشورهاي شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي داشت.
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در پايان دهه 1970 دگرگوني آغاز شد. رژيم هاي غربي حاكم بر جهان اسلام يكي پس از ديگري در معرض فروپاشي قرار گرفتند. اركان نظاميان وابسته به آمريكا در تركيه متزلزل شد، جعفر نميري در سودان سقوط كرد، انورسادات ترور شد، پيشروي اسرائيل كاملا متوقف و سپس معكوس گرديد و در ساير كشورهاي اسلامي رخدادهاي مهمي نظير اكثريت يافتن اسلام گراها در كشورهايي كه انتخابات و پارلمان داشتند، روي داد.
با پيروزي انقلاب ايران بار ديگر «اسلام» موفقيت خود را در انديشه، تمدن و حاكميت جهان اسلام نشان داد و «حكومت اسلامي» به يك مطالبه عمومي در خاورميانه و شمال آفريقا تبديل گرديد از اين مرحله غرب خود را در برابر وضعيتي حساس ديد و اين در حالي بود كه حالا درجه نفرت كشورها و ملت هاي مسلمان از غرب به خصوص در خاورميانه به اوج خود رسيده و ابزارهاي غرب براي اثرگذاري بر جهان اسلام كارآيي خود را از دست دادند. غرب چاره اي جز اين نديد كه بر چهره زيباي اسلام و حكومت اسلامي رنگي از خون و خشونت بكشد آنان از يك سو به تبليغات شديداً منفي عليه جمهوري اسلامي و اهداف و دستاوردهاي آن روي آوردند تا مسلمانان رغبتي به تكرار تجربه ايران پيدا نكنند از سوي ديگر با برجسته سازي فعاليت ها و افكار گروههاي سلفي نظير القاعده و معادل خواندن آنان با اسلام، انقلاب اسلامي و «اسلام سياسي» درصدد برآمدند تا مبارزه با اسلام و مسلمانان را مخفي و موجه گردانند. اما اشغال افغانستان و عراق توسط آنان و تهديد بقيه كشورهاي اسلامي و به ميان كشيدن پاي خاورميانه جديد كه در واقع تجزيه و تكه پاره كردن جهان اسلام بود، چهره واقعي غرب را در مواجهه با مسلمانان آشكار كرد.
جنگ 33 روزه عليه حزب الله لبنان و 22 روزه عليه مقاومت فلسطين در غزه، ماهيت ضداسلامي و ضدعربي غرب را كاملا برملا كرد. در اين ميان همراهي سران بسياري از رژيم هاي عربي شمال آفريقا و خاورميانه عربي با رژيم صهيونيستي و يا سكوت آنان در اين دو جنگ اثر رواني زيادي در كشورهاي اين دو منطقه برجاي گذاشت هم زمان با توسل غرب به خشونت و جنگ عليه جهان اسلام كه به عمومي شدن خشم مسلمانان نسبت به غرب مي انجاميد، در كشورهاي اسلامي، تجربه هاي گرانقيمتي به وجود آمد. ايران عليرغم فشار بسيار سنگين سياسي، امنيتي، اقتصادي، ديپلماتيك و رسانه اي ماندگار شد و به مراحل بسيار بالايي از علم، امنيت، پيشرفت اقتصادي و بسط تجربه مدني دست پيدا كرد پيشرفت علمي ايران و ارتقاء آن به موقعيت هاي 5 تا 16 در رشته هاي مختلف، اجراي طرح هاي بزرگ اقتصادي در ايران، روي كار آمدن دولتي عميقا مردمي و برگزاري انتخاباتي حيرت انگيز با مشاركت 85 درصدي شهروندان و صيانت از آراء مردم عليرغم به هم پيوستگي صفوف مخالفان خارجي و داخلي بسيار توجه برانگيز بود.
در عين حال مقاومت 9 ساله افغان ها در جنگ با ارتش رعب انگيز سرخ در فاصله سالهاي 1357 تا 1366 و پيروزي بر صدها هزار نظامي مجهز شوروي (سابق) با حداقل امكانات در كشوري با اكثريتي سني، مقابله جانانه 25 ساله حزب اله با اشغالگران اسرائيلي در فاصله سالهاي 1361 تا 1385 و در نهايت وادار كردن نظاميان اين رژيم به عقب نشيني از لبنان در سال 2000 و شكست دادن ارتش افسانه اي اسرائيل در جنگ 33 روزه تجربه موفق ديگري از مقاومت اسلامي بود.
پيروزي جوانان مؤمن در يمن بر رژيم مسلح علي عبدالله صالح و شكست دادن نيروهاي نظامي مشترك يمن، عربستان، اردن و آمريكا در جريان 6 دور جنگ سنگين در فاصله سالهاي 1382 تا 1388 در حالي صورت گرفت كه جوانان گروه «شباب مؤمن» در آغاز راه از دويست نفر تجاوز نمي كردند و امروزه داراي بسيجي قوي مركب از حدود يكصدهزار رزمنده هستند. اين هم يك تجربه اسلامي ديگر بود.
تجربه مقاومت فلسطين در جنگ با رژيم صهيونيستي كه ابتدا در سال 2005 به صورت عقب نشيني ارتش اسرائيل از منطقه غزه جلوه گر شد، در سال 2009 با پيروزي در جنگ سنگين هوايي، زميني و دريايي 22 روزه به اوج خود رسيد و تصوير رژيمي شكست ناپذير را به رژيمي ناتوان تبديل كرد و تجربه ديگري از مقاومت پيروز اسلامي به ثبت رسيد.
غلبه مردم عراق بر اشغالگران آمريكايي در پروسه اي سياسي و واداشتن سران اين كشور به امضاي قرارداد خروج از عراق و سپس دست يافتن به دولتي اسلامي بومي و دگرگون كردن همه ساختارهاي رژيم گذشته و غلبه بر طرح هاي سياسي- امنيتي اشغالگران، تجربه تحسين برانگيزي بود به گونه اي كه آمريكايي ها با صراحت اعتراف كردند براي اولين بار پاي ورقه اي را امضا كرده اند كه بايد در موعدي مقرر سرزميني كه اشغال كرده اند را ترك كنند. البته پس از اين افغان ها نيز در آذر89 توانستند غرب را وادار به امضاي قرارداد خروج كامل از افغانستان تا سال 2014 نمايند.
اين تجربه هاي موفق جهان اسلام كه همه آن ها «تجربه اي اسلامي» به حساب مي آمد و به بلوك مقاومت تعلق داشت اين سؤال را پاسخ داد كه پس از به زير كشيدن رژيم هاي وابسته و اخراج غرب از كشورهاي اسلامي چه فرمول جايگزيني وجود دارد.
در واقع كنار هم قرارگرفتن دو تجربه و دو فضاي عيني، خاورميانه و شمال آفريقا را در شرايط ويژه اي قرار داد تجربه اول بيش از 200 سال استيلاي اسارت بار غرب بر جهان اسلام بود كه مهمترين نتيجه آن خدشه بر هويت اسلامي مردمي در اين كشورها و به تاراج رفتن فرهنگ و تمدن آنان بود تجربه دوم موفقيت هاي بسيار برجسته دنياي اسلام در اين هماوردي بود.
در واقع اين دو تجربه تلخ و شيرين بود كه كشورهاي اسلامي شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي را به صورتي پياپي وارد ميدان كرد و تاريخي ترين تحولات پرشتاب را به تصوير كشيد اين البته خود تجربه اي است كه وقتي موفق شد به بخش هاي غيرعرب جهان اسلام كه هنوز مستقيم يا غيرمستقيم در سيطره غرب قرار دارند، هم كشيده مي شود و از اين رو مي توان گفت جهان اسلام با سرعت حيرت انگيزي در حال بازيابي هويت خود و بازتعريف نظام ها و دولت هاي خود مي باشد اين روند قطعاً به پيدايي نظام ها و دولت هايي محبوب و قدرتمند در اين كشورها منجر مي شود نظام هايي كه در خارج از سيطره غرب آزادند و در داخل پيشرفته خواهند بود. در واقع جهان اسلام بعد از حدود 5 قرن هجران و فاصله گرفتن از سرچشمه اينك به وصل مي رسد و از سرچشمه زلال اسلام عزيز سيراب مي شود.
سعدالله زارعي

 

 

 
ر بيانيه پاياني اجلاس نهم دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري
اعضاي مجلس خبرگان خواستار محاكمه سران فتنه و عوامل اغتشاشات شدند

خبرگزاري فارس: اعضاي مجلس خبرگان رهبري در پايان اجلاسيه رسمي دو روزه خود، با تقدير از اقدامات نيروهاي امنيتي در برقراري امنيت شهروندان، خواستار محاكمه و مجازات قانوني سريع سران فتنه و عوامل اصلي اغتشاشات اخير شدند.


 

به گزارش خبرگزاري فارس، نهمين اجلاسيه رسمي دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري عصر امروز چهارشنبه با صدور بيانيه‌اي كه نسخه‌اي از ان در اختيار اين خبرگزاري قرار گرفت و متن آن در پي مي‌آيد، پايان يافت.

در اين بيانيه كه با آيه شريفه "الم تر كيف ضرب‌الله مثلا كلمه طيبه كشجره طيبه؛ اصلها ثابت و فرعها في ‌السماء توتي اكلها كل حين باذن ربها و يضرب‌الله الامثال للناس لعلهم يتذكرون " آغاز شده،‌ آمده است: شجره طيبه‌ انقلاب اسلامي كه به‌دست توانمند حضرت امام (ره) در دل‌هاي مستضعفان جهان غرس شد، هر لحظه به اذن خدا ثمره مي‌دهد و پيوسته آثار اين شجره طيبه و فرآورده‌هاي هدايت‌گرايانه آن شكوفاتر خواهد بود؛ چنانچه در آغاز سي و سومين سالگرد تولد اين حركت الهي بخش وسيعي از جهان اسلام عليه ظلم و ستم به پا خاسته و نداي آزادي طلبي و اسلام‌طلبي را فرياد مي‌زنند.

مجلس خبرگان رهبري با تقدير از حضور با صلابت و دشمن ‌شكن مردم خداجوي و بصير ايران اسلامي در راهپيمايي عظيم 22 بهمن در بيانيه خود تصريح كردند: خداوند را شاكريم كه افتخار نمايندگي كساني را داريم كه همواره با صبر و بصيرت فراگير و انقلابي خود توانسته‌اند پشتوانه عظيم انقلاب اسلامي باشند و مقابل فتنه آفريني‌هاي مستمر منافقان داخلي و هجمه‌هاي سنگين خارجي بهترين مواضع را اتخاذ كنند.

آنها در بيانيه خود متذكر شدند كه مردم انقلابي ايران اسلامي با حضور ميليوني خود در صحنه‌هاي مختلف، نشان داده‌اند كه پيشاپيش بسياري از نخبگان حركت مي‌كنند.

خبرگان ملت در بند ديگري از بيانيه پاياني اجلاسيه خود آورده اند: انقلاب اسلامي در عمر 32 ساله خود هيچ‌گاه از دشمني مستكبران و استعمارگران نياسوده است اما به لطف الهي از دسيسه‌ها و دام‌هاي آنان با موفقيت رسته است؛ به يقين سبب اين همه موفقيت جز لطف الهي، رهبري هوشمندانه نظام و بصيرت و استقامت مردم چيز ديگري نمي‌تواند باشد.

"مجلس خبرگان رهبري با رصد كردن هميشگي وضعيت داخلي و خارجي نظام، هر روز بيش از پيش صلاحيت و شايستگي رهبري را در مديريت جامعه اسلامي و به ويژه در خنثي سازي توطئه‌هاي دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنان مشاهده مي‌كند و به پاس نعمت گرانقدر مقام معظم انقلاب، خاضعانه خداوند منان را شكرگزار است و پيوسته به انتخاب شايسته خود مي‌بالد و ضمن بيعت مجدد با معظم‌له، طول عمر با عزت و موفقيت رهبري عاليقدر نظام اسلامي را از خداوند منان طلب مي‌كند و مردم خداجوي ايران را به قدرشناسي بيشتر اين نعمت الهي توصيه مي‌كند ".

خبرگان ملت در ادامه بيانيه خود همچنين مسئوليت روحانيت و حوزه‌هاي علميه را بعد از سفر پر خير و بركت مقام معظم رهبري به استان قم و فرمايشات داهيانه ايشان در راستاي تحول، رشد و بالندگي مضاعف يادآور ‌شدند.

در بند ديگري از بيانيه پاياني اجلاسيه دو روزه مجلس خبرگان رهبري آمده است: در موقعيت كنوني كه انقلاب اسلامي با صلابت تمام پنجه در پنجه استكبار انداخته و در بخش اسلامي عربي خاورميانه و شمال آفريقا عوامل بيگانه را به خاك مذلت مي‌كشاند، همگان را به وحدت و اخلاق سياسي دعوت مي‌كنيم.

"ايجاد هرگونه اغتشاش، بي‌نظمي و حرمت‌شكني چه به عنوان برخورد با بي‌بصيرتان جامعه و چه براي همراهي با فتنه‌گران جز همنوايي با دشمنان قسم خورده ملت ايران و جدايي از خيل عظيم مردم مومن و انقلابي معناي ديگري نمي‌تواند داشته باشد ".

خبرگان ملت با محكوم كردن حركت مذبوحانه عده‌اي عوامل بيگانه و خائن به وطن كه در روز 25 بهمن ماه سال جاري اتفاق افتاد، از اقدامات و تلاش نيروهاي امنيتي در برقراري امنيت شهروندان قدرداني كرده و از قوه قضائيه مصرا خواستند سران فتنه‌ و عوامل اصلي اغتشاشات را هر چه سريع‌تر محاكمه كرده و به مجازات قانوني برسانند.


در بياينه مذكور همچنين ضمن تقدير از خدمات سه قوه به خصوص دولت در اجراي موفق برنامه خطير هدفمند كردن يارانه‌ها، دقت و احتياط در نحوه اجراي طرح را خواستار و از حسن همكاري مردم صميمانه تشكر و به مردم اطمينان داده شده است كه هدفمند سازي يارانه‌ها، گامي اساسي در بهروزي زندگي آنان خواهد بود.

مجلس خبرگان رهبري با تقدير از همت بلند دانشمندان و نخبگان توانمند ايراني در فتح قله‌هاي رفيع علم و دانش و تبريك اين موفقيت‌ها، ترور ناجوانمردانه برخي دانشمندان اين عرصه به دست عوامل مزدور موساد و سيا را محكوم كرده و به سران استكبار هشدار داد كه با ارتكاب چنين اعمال زشتي نه تنها قادر نخواهند بود، ملت فهيم ايران را از راه خود باز دارند بلكه شهادت هر يك از انديشمندان ايراني رويش عظيم را در علم و تقوا به دنبال خواهد داشت كه جز شرمندگي دشمنان، دستاورد ديگري نخواهد داشت.

در بند ديگري از بيانيه خبرگان ملت آمده است: پيوستن موج عظيم ملت‌هاي مسلمان را به جنبش بيدارگرايي اسلامي تبريك گفته و آنان را به كسب بصيرت بيشتر و صبر و استقامت در برابر دشمنان دعوت كرده و به آنان توصيه مي‌كنيم كه "ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم‌الاعلون ان‌ كنتم مومنين " و آنان را مژده مي‌ دهيم كه "الا ان نصرالله قريب " و از استكبار جهاني اكيدا مي‌خواهيم از مداخله در امور كشورهاي به پا خاسته اسلامي پرهيز كند.

همچنين در اين بيانيه به انديشمندان جهان اسلام يادآوري ‌شده كه موقع امتحان آنهاست و آبرو و حيات‌شان در گرو سربلندي در اين امتحان و در ادامه اين بند خطاب به متفكران مسلمان آمده است: اين شماييد كه مي‌توانيد در كنار اسلام و مردم باشيد يا خداي ناكرده جانب حكومت‌گران ظالم و از خدا بي‌خبر را بگيريد؛ شرايط كنوني بهترين وقت است كه اتهام شعار "نحن مع من غلب " را از دامن خود پاك كنيد و در صف مردم قرار گيريد و خلاء رهبري را در بين آنان پر كنيد و با جمع كردن آنان زير پرچم توحيد، اجازه ندهيد عوامل استكبار ميوه‌ اين حركت‌هاي مبارك را بچينند و يا آنان را به سمت و سوي ديگري جهت دهند.

اعضاي مجلس خبرگان رهبري در فراز ديگري از بيانيه پاياني اجلاسيه اخير خود با تقدير از خدمات آيت‌الله هاشمي رفسنجاني طي سالها مسئوليت در مجلس خبرگان و اخلاق كريمانه و سعه‌ صدر وي، براي آيت‌الله مهدوي كني كه داراي سوابق درخشاني در عرصه‌ علم و عمل هستند، در سنگر رياست خبرگان آرزوي توفيق كردند.

در بند پاياني بيانيه خبرگان ملت نيز ياد و خاطره‌ امام بزرگوار، يادگاران امام و مرحوم دكتر بروجردي داماد ايشان و شهداي انقلاب اسلامي و همه‌ شهيدان جنبش بيدارگري اسلامي گرامي داشته و مسلمانان منطقه به پاسداري از اين خون‌هاي گرانبها توصيه شده اند.
 

 
 
یک روزنامه مصری ادعا کرد که حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر به منظور بازخواست درباره چندین قضیه،‌ هم اکنون در اختیار ارتش مصر بوده و در بازداشت بسر می‌برد.
فارس: یک روزنامه مصری ادعا کرد که حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر به منظور بازخواست درباره چندین قضیه،‌ هم اکنون در اختیار ارتش مصر بوده و در بازداشت بسر می‌برد.

روزنامه "الجمهوریه " چاپ مصر امروز اعلام کرد، حسنی مبارک به منظور تحقیق درباره چند قضیه از جمله دارای‌های خود و خانواده‌اش و دست داشتن در کشتن حدود ۳۰۰ شهروند مصری طی انقلاب ژانویه که منجر به سرنگونی رژیم وی شد،‌ هم اکنون در اختیار ارتش مصر بوده و در بازداشت بسر می‌برد.

الجمهوریه در شماره منتشره امروز خود نوشت که حسنی مبارک به همراه تمام اعضای خانواده‌اش هم اکنون در مکانی که در شرم الشیخ که به آنها اختصاص داده شده، بسر می‌برند و از هیچ یک از اقامتگاه‌ها و اماکن دولتی استفاده نمی‌کنند و این مکان توسط نیروهای امنیتی محافظت می‌شود.

الجمهوریه افزود: نیروهای امنیتی به شدت مراقب محل اقامت حسنی مبارک و خانواده‌اش و مناطق پیرامون آن هستند و دادگاه مصر در حال تحقیق و بررسی در پرونده‌های حسنی مبارک و خانواده‌اش از جمله دارایی‌های آنها می‌باشد.

این روزنامه در ادامه نوشت: در پی بازگشت هواپیمای ریاست جمهوری و هواپیمای مقامات بلند پایه نیروهای مسلح و هواپیمای اختصاصی خاندان سلطنتی مصر و توقیف آنها، هم اکنون فرودگاه بین المللی شرم الشیخ خالی از هرگونه هواپیمای اختصاصی یا دولتی است تا مبادا مبارک و خانوده‌اش از آنها برای خروج از کشور استفاده کنند.
 
 
 
وي با يادآوري موفقيت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران در آن برهه، ظرفيت‌هاي اقتدار كشورمان در منطقه و در تعامل با ساير كشورهاي جهان را بر شمرود.

دبير شوراي‌عالي امنيت ملي با استناد به شواهد موجود، اظهار داشت: كشورهاي غربي متقاعد شده بودند كه اين اقتدار و عظمت ايران به ويژه مشاركت مردم در سرنوشت خود در انتخابات بيشترين خطر براي آينده آنهاست.


جليلي با اشاره به ظهور و بروز برجسته جمهوريت نظام در جريان انتخابات سال گذشته رياست جمهورس گفت: ظلم بزرگ به نظام اين بود كه جرياني تلاش داشت موفقيت انديشه ديني در مديريت كارآي نظام اسلامي را ناكارآمد جلوه داده و به چالش بكشد.


وي ادامه داد: اقدامات جريان فتنه با تهمت زدن به سلامت انتخابات و سپس اردوكشي خياباني، غرب و استكبار جهاني را اميدوار كرد و ظلم بزرگ به نظام شكل گرفت؛ در اين فتنه غربي ها با يك چرخش كامل پس از انتخابات تلاش كردند قواعد دموكراسي در ايران را انكار كرده و خود را پشت سر جريان فتنه قرار دادند.


دبير شوراي‌عالي امنيت ملي كشورمان با اشاره به برنامه ريزي فتنه‌گران پس از انتخابات، اظهار داشت: فتنه‌گران از تقلب در انتخابات شروع كردند و كار را با انكار حمايت نظام از فلسطين و در 13 آبان با زير سئوال بردن ستيز ايران با آمريكا و جسارت به تصوير امام (ره) و زير سئوال بردن اصل ولايت فقيه پيش بردند و نهايتاً نيز اقدامات آنها به توهين در روز عاشورا كشيده شد.


جليلي افزود: كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا با حمايت از سران فتنه خواستار آزادي عمل جريان فتنه در ايران شدند و در همان وهله با تصويب 55 ميليون دلار براي از بين بردن سانسور در ايران و قراردادن ضرب‌الاجل 90 روزه براي اجراي آن و سرمايه‌گذاري در فضاي م


تاریخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

بعد از انتشار نامه‌ی یکی از دوستان حامد معصومی(داماد عبدالکریم سروش) توسط همین سایت، که در آن از واقعیت‌های زندگی این فرد و دروغ‌های سروش نسبت به شکنجه‌های حامد معصومی پرده برداشت. رسانه‌های ضدانقلاب با واکنش عجولانه همراه با دلایل جالبی به  تکذیب اصل این خبر پرداختند.
نامه‌ی عبدالکریم سروش که در آن مدعی شده بود، دامادش(حامد معصومی) توسط حکومت به شدت مورد شکنجه قرار گرفته شد، با واکنش یکی از دوستان حامد معصومی مواجه شد.

نویسنده این نامه  با بیان دلایل اصلی مشکلات روحی داماد سروش که می گوید: "اما مهم‌تر واقعیتی است که می‌خواهم شما را از آن مطلع کنم و آن اینکه اولا بنده هم دل خوشی از این رژیم ندارم اما اهل جنبش و خیزش هم نیستم همچنانکه حامد هم نبود اما به دلایلی اکنون به این ورطه افتاده است که بنده از آنها آگاهم و می‌خواهم سربسته به شما بگویم تمام آنچه حامد به شما گفته دروغ محض است و او به خاطر ندانم کاری‌هایش وارد یک بازی کثیف شد که فعلا و شاید هم برای همیشه از گفتن آن پرهیز کنم. "

اما مثل اینکه افشای دلایل اصلی مشکلات روحی حامد معصومی به مزاق اصلاح طلبان فراری خوش نیامد و با دلایل جالبی به تکذیب این خبر پرداخت.

سایت سحام نیوز متعلق به مهدی کروبی با واکنش به این خبر "خبرنامه دانشجویان ایران" این طور نوشته است: "دیروز بخش هایی از نامه شما را در خصوص نیات پنهانی حامد! به  دکتر سروش خواندم. چقدر عبارات آشنا بودند! اول فکر کردم همین عبارات را قبلا جای دیگری خوانده ام ولی بیشتر که فکر کردم یادم آمد همین عبارات و حرفها را حتی بدون تغییر در کلمات مورد تاکید مثل «سربسته گفتن»، «بازی کثیف»، «باند خطرناک»، «سرکوب وجدان » «اکس زدن» ، . . . در دوران بازجویی های سروش در ایران از دهان او شنیدم. به نظر شما اینهمه  تشابه کلمات و یکسانی اصطلاحات تعجب آور نیست؟! گویی بازجویی ها و نگارش نامه توسط یک نفر انجام شده است!"
این فرد با یک محاسبه‌ی علمی! و البته از جنس نظریه‌ی "داماد لرستان" زهرا رهنورد، با پیدا کردن واژه‌هایی نظیر سربسته و خطرناک به این نتیجه رسیده است که دوست داماد عبدالکریم سروش، همان بازجو پسر عبدالکریم سروش می باشد.

این فرد در ادامه‌ی مطلب متفکرانه خود، که بیشتر شبیه به ستون طنز سایت‌ها می باشد.اضافه کرده است:" به همین دلایل من واقعا شک کردم که شما دوست حامد باشید. خواستم از خود شما سوال کنم آیا شما و دوستانتان احیانا همان کسانی نیستید که چندین ماه سروش دباغ را بازجویی می کردید؟؟؟"
راستی آیا از کسانی که با بیان نظریه‌ی فرزند آذربایجان و داماد لرستان، انگیزه‌های انتخاب رئیس جمهور را از سطح ملی تا حد انگیزه‌های قومیتی پایین می آورند، جای تعجبی دارد که با پیدا کردن واژه‌های مشترک بین نامه دوست داماد سروش و شکنجه‌گر خیالی فرزند سروش، این دو را یکی پندارد؟


 
 

 

 

پس از آشوب اسرائیلی ۲۵ بهمن که با صحنه گردانی سران ضد انقلاب داخلی صورت گرفت برخی از مشاوران سید محمد خاتمی با اشاره به تلاش های صورت گرفته برای احیای جریان اصلاحات به وی توصیه کرده بودند که از هرگونه اظهار نظر در خصوص حمایت از موسوی و کروبی پرهیز کند که وی با عدم توجه به این موضوع اقدام به موضع گیری در این زمینه کرد.

درهمین راستا شنیده شده مشاوران خاتمی با یادآوری توصیه خود به وی گفته اند که با این اشتباه استراتژیک تمامی تلاش های آنان نقش بر آب شده است.

گفتنی است این شرایط در حالی بوقوع پیوسته که خاتمی با رد نگرانی های مشاورانش خود را مبرا از اشتباهات و جرایم موسوی و کروبی دانسته و گفته است که وی همچنان یک فعال سیاسی درون نظام بوده و قرار نیست بابت یک موضع گیری !،فتنه گر نامیده شود.در همین حال شنیده شده خاتمی با تاکید بر بی گناهی خود بر احیای جریان اصلاحات و تدوین چشم اندازها تاکید کرده و اقدام به تشکیل جلسات مختلف ، کارگروههای مختلف ، فعال نمودن موسسه باران ، امید و ... نموده بطوری که اینگونه وانمود می کند که می تواند بار دیگر به قدرت بازگردد.


 

 
سایت بالاترین در مطلبی با اشاره به روز زن، از زنان آشوبگر خواست که برای جلوگیری از وخیم‌تر شدن اوضاع جریان آشوب، از کشف حجاب در این روز پرهیز کنند.
 این سایت که به عنوان پایگاه اصلی ساماندهی آشوب‌ها و تحریک اغتشاشگران شناخته می‌شود، همچنین در عین حال رعایت حجاب را نشانه ترس کسانی نامید که آن‌ها را اصلاح‌طلب خوانده است!

گرچه کشف حجاب و اتخاذ مواضع ضداسلامی در روز ۸ مارس سال گذشته انجام شد اما به نظر می رسد اندک جمعیت آشوبگران به ضربه ای بزرگی که از حرکت ضد اسلامی خود خورده آگاه شده است و به همین دلیل درخواست کرده که فعلا کشف حجاب در دستور کار قرار نگیرد.

با این حال برخی معتقدند که احتمال کشف حجاب از سوی آشوبگران همانند آنچه در سال گذشته روی داد، وجود دارد


 

 


 

در حالیکه سایت مسجد مکی زاهدان پس از عدم برگزاری یک مراسم دانشجویی در این مرکز مذهبی پرحاشیه تلاش کرد با انتشار مطلبی دست به تشویش افکار عمومی بزند یک دانشجوی اهل سنت در گفتگو با زاهدان پرس از یک دروغگویی آشکار این سایت پرده برداشت.

 سایت مسجد مکی که توسط افراطیون و زیر مجموعه مستقیم مولوی عبدالحمید اداره می شود پس از عدم برگزاری مراسم دانشجویی در این مرکز مذهبی افراطی مدعی شده بود که این برنامه هر ساله به صورت خودجوش برگزار می شود.

این در حالیست که یک فعال دانشجویی اهل سنت دانشگاه آزاد زاهدان در گفتگو با خبرنگار زاهدان پرس اظهار داشت: از چندی قبل دست اندرکاران مسجد مکی با ارسال پیامک های گسترده به فعالین دانشجویی اهل سنت آنها را ترغیب به شرکت در این مراسم کردند.

این فعال دانشجویی اهل سنت که نخواست نامش فاش شود در ادامه افزود: در همین حال برخی از نزدیکان مولوی عبدالحمید همچنین با تشکیل جلساتی در بیرون دانشگاه با برخی فعالین دانشجویی بر ضرورت حضور پر شور دانشجویان اهل سنت در این مراسم تاکید ویژه می کردند.

وی تصریح کرد: نزدیکان مولوی عبدالحمید در این جلسات به  ددانشجویان اینگونه القا مطلب می کردند که اهل سنت در حال حاضر در شرایط سخت مذهبی قرار دارد و حضور پررنگ دانشجویان می تواند به نوعی فشار به دولت بیاورد و از این طریق فعالین سیاسی و مذهبی وابسته به مسجد مکی می توانند با چانه زنی در بالا امتیازاتی بگیرند.

این فعال دانشجوی اهل سنت افزود: نزدیکان مولوی عبدالحمید در این جلسات دستگیری برخی نزدیکان مولوی عبدالحمید را نشانه نبود آزادی اهل سنت عنوان می کردند و حضور پررنگ دانشجویان را چنین تحلیل می کردند که می تواند نشانه حمایت دانشجویان اهل سنت از عبدالحمید باشد.

وی در ادامه افزود: نزدیکان مولوی عبدالحمید همچنین در این جلسات بر جذب دانشجویان ترکمن ، کرد و.. تاکید ویژه ای داشتند و معتقد بودند مسجد مکی اگر بزرگترین مسجد اهل سنت ایران می باشد پس باید محوریت تجمع دانشجویان اهل سنت سراسر کشور نیز باشد.

این دانشجوی اهل سنت افزود: نزدیکان عبدالحمید همچنین با ذکر دستاوردهای سیاسی این جلسه حضور دانشجویان اهل سنت را به نوعی یک تکلیف دینی می دانستند.

وی خاطرنشان کرد: جای این گلایه نیز از مسئولین مسجد مکی وجود دارد که عدم برگزاری جلسه دانشجویی آنقدر نباید آنها را عصبانی کند که دست به درغگویی بزنند زیرا این موضوع دربلند مدت باعث بدبینی جوانان به مراکز مذهبی می شود.

این فعال دانشجویی اهل سنت در پایان تصریح کرد: متاسفانه برخی جریانات در اهل سنت بدون ملاحظه و مصلحت به صورت ناآگاهانه اهل سنت را قانون گریز نشان می دهند در حالیکه بی شک قوم بلوچ و اهل سنت سیستان و بلوچستان همواره نشان داده اند که به قانون کشور احترام می گذارند.
 

 


 

به گزارش  سایت women deliver موسسه آمریکایی نجات زنان، به مناسبت صدمین سالگرد روز جهانی زن، این موسسه فهرستی صدنفره از زنان و مردانی را منتشر کرده که طی سال‌های گذشته برای بیداری زنان سراسر جهان و همچنین آگاهی دادن به آن‌ها برای احقاق حقوق خود تلاش کرده‌اند.!

 بر اساس گزارش موسسه نجات زنان، هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه امریکا، لورا بوش همسر رئیس‌جمهور سابق امریکا، کریستین امان‌پور خبرنگاراز آمریکا، نبیل اسپانیولی رئیس بخش مرکزی زنان اسرائیل و چهره هایی دیگر از کشور های اروپایی به ویژه انگلیس در این  فهرست 100 نفره معرفی شده اند.

 این موسسه آمریکایی، زهرا رهنورد را "هنرمند و فعال اجتماعی ایرانی و رئیس سابق دانشگاه الزهرا" معرفی کرده و او را به دلیل دفاع از حقوق زنان در جریان جنبش سبز شایسته انتخاب دانسته است.

 همچنین این موسسه، شیرین عبادی، ضد انقلاب و فمینیست معروف را چهره‌ای جهانی، وکیل و فعال حقوق بشر معرفی کرده که چندین دهه را به مبارزه برای احقاق حقوق زنان، کودکان و زندانیان سیاسی در ایران صرف کرده است.

 شایان ذکر است، زهرا رهنورد، در فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی به صراحت آیه قرآن را انکار کرده و پرده از چهره ضد اسلامی خود که در زیر چادر مخفی کرده بود برداشت. به نظر می رسد این هدیه آمریکایی ها برای اتخاذ چنین مواضع ضد اسلامی کمترین چیزیست که سردمداران استکبار جهانی می توانند به وی اهدا کنند.

گفتنی است، حضور برخی افراد در این لیست از جمله، کلینتون، بوش و شیرین عبادی نشانگر وابستگی این موسسه است  و احتمال صهیونیست بودن آن را بسیار بالا می برد.


 

بعد از این که همه خدم و حشم وابسته به سبزها مردم را به تظاهرات علیه جمهوری اسلامی دعوت کردند این بار شیرین عبادی، فمنیست فراری که در فضای رسانه ای به «شوهرآزار»، معروف است از مردم خواسته که در روز 8 مارس علیه نظام، تظاهرات خیابانی راه بیاندازند.

این پیرزن که پادوی جریان های ضد ایرانی است این درخواست خود را نه از نوع سیاسی که از نوع حقوقی می داند. البته وی این تظاهرات را برای شروع جنبش حقوق مدنی در ازای تقاضاهای سیاسی مطرح کرده است.

شیرین عبادی که با بکارگیری تلویزیون بی-بی-سی و همچنین صدای امریکا اعلام کرده در این روز "زنان ایرانی" شانه به شانه برادران خود به خیابانها آمده و تقاضاهای دمکراتیک خود را بیان کنند. زیرا بدست آوردن حقوق مساوی فقط در یک سیستم دمکراتیک امکان پذیر است و ما نباید این امکان را به دیگران بدهیم که آنها این تقاضاهای ما را نادیده بگیرند.

در همین حال "هادی قائمی" که از کارگزاران دولت هلند در راه اندازی برخی مراکز جهت بکارگیری پروژه "حقوق بشر غربی" علیه ایران است می گوید که برای ما مشخص نیست چه تعداد افراد به خیابانهای ایران خواهند آمد اما می دانیم که تعداد زیادی از نیروهای پلیس به خیابانها سرازیر خواهند شد که از تظاهرات خودجوش مردم جلوگیری نمایند.

بازار فراخوانهای مختلف برای تظاهرات خیابانی اکنون داغ است و شیرین عبادی که رسما بنیاد جایزه نوبل اعلام کرده که او بخاطر اینکه یک "زن مسلمان ایرانی" است به او جایزه صلح نوبل را داده است اکنون در روز قیام زنان در امریکا در دهه 30 میلادی که برای برابری در تحصیل و آموزش و علوم و تکنولوژی جنبش زنان را در امریکا راه اندازی کردند به استقبال سالروز این جنبش می رود. این درحالیست که روز زن در ایران مصادف با ولادت دختر بزرگوار حضرت رسول الله، فاطمه زهرا (س) است.

از طرف دیگر معلوم نیست که بنیاد نوبل چگونه این پیرزن را مسلمان خطاب می کند در حالی که وی رسما از فرقه ضاله بهائیت و نیز حقوق همجنس بازان بارها و بارها دفاع کرده است.

به نظر می رسد با فرا رسیدن 8 مارس که فردا است و عدم استقبال مردم و به خصوص بانوان فهیم ایرانی از مهملات شیرین خانم، دوباره سوژه طنزی برای رسانه ها و سایت ها فراهم می شود.



 

 

اخیرا فصلنامه "فارین افرز" ارگان شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای ضمن اعتراف به مرگ جنبش سبز اعلام کرده است: "بسیاری از مقامات آمریکایی معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بیشتر از این ایران را با خود دشمن سازند. در واقع، ممکن است ایرانیان برای مقابله با رژیم خود خیلی بیشتر از مصریان نیازمند حمایت آمریکا باشند. امروز شاید تنها راه آمریکا راه اندازی جنش سبز2 باشد" .

این روش شیطان است که تا وقتی همه بنی بشر به غیر از مخلصین را گمراه نکند از پای نمی نشیند. وقتی شیطان قسم خورد که همه انسانها را گمراه خواهد کرد می دانست که همیشه با ضربه اول پیروز نخواهد شد و ناچارا می بایست به کمک اعوان و انصار خود نقشه های بعدی خود را طراحی و اجرا کند.

از طرفی، مهمترین وظیفه پیامبران و امامان و در امتداد آن زعمای شیعه، تنذیر امت خود از مسائلی است که ضمانت اجرای طرحهای شیطان را بالا می برد. مقام معظم رهبری نیز که به شهادت صلابت کنونی انقلاب اسلامی در جهان از این قاعده مستثنی نیستند همواره با رهنمودهای داهیانه خود سعی در بستن راه های نفوذ یاران شیطان در تمام زمینه ها داشتند. هرچند عده ای کوته فکر که توانایی درک این  نعمت را ندارند، خواسته یا ناخواسته، سعی در فراهم کردن موجبات این نفوذ می کنند.

رهبر انقلاب همواره دو مورد را جهت سربلندی ایران اسلامی متذکر می شوند و رعایت آن را ضامن پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی می دانند. "بصیرت" و "وحدت" دو مفهومی است که درک و عمل به آن توسط معظم له بارها مورد تاکید قرار گرفته است که به مثابه تار و پودی هستند که اگر همزمان وجود داشته باشند، انسجام نظام و به تبع آن ثبات جمهوری اسلامی تقویت خواهد شد.

"عزت و قدرت شما مردم در گرو تمسک به همین وحدت، همین بصیرت و روشن‏بینى است"(خطبه های نماز عید سعید فطر)

"شما جوان‏هاى عزیز بدانیدکه امروز وحدت ملت ایران، وحدت ملت و دولت، اتحاد میان مسئولان کشور، رمز پیروزى است" (در آستانه 13آبان در جمع دانشجویان)

جنبش سبز اول که در دو سال گذشته سعی کرد با حمله به یکی از دو مفهوم مورد تایید رهبر انقلاب یعنی بصیرت و با فراگیر کردن مبانی نظری خود، معیار و شاخص حق و باطل را در اذهان و افواه عمومی جابجا کند، به حول و قوه الهی و با بیداری مردم قبل از تبدیل آن به جریان به گل نشست و استراتژ یهای آن بارها توسط خواص با بصیرت برای مردم روشن و به کمک مردم مهار شد و بالاخره پس از اتفاقات 25 بهمن 1389 برای همیشه مرد.

اما از آنجایی که دشمن هرگز با یک بار شکست عقب نشینی نمی کند، این بار به گفته مقامات آمریکایی به دنبال راه اندازی جنبش سبز دوم است تا بلکه از این طریق بتواند ضربه خود را وارد برپیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد کند.

وحدت، مفهوم دیگری است که حضرت آیت الله خامنه ای در سالهای زعامت خود به مراتب بیشتر از بصیرت به آن پرداخته اند. مفهومی که امام راحل آن را در قالب "وحدت کلمه" بزرگترین رمز پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند. وحدت اسلامی عامل اقتدار اسلام در برابر کفر و اختلاف آفت بزرگ عزت و استقلال مسلمین است. امیر مومنان نیز موکدا بر ایجاد و حفظ وحدت تاکید داشته و در اهمیت وحدت فرموده اند که: "صلح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام " یعنی اصلاح اختلافها از تمامی نمازها و روزه ها برتر است.(نهج البلاغه ، وصیت47)

مقام معظم رهبری در یکی از خطبه های عید سعید فطر 1379 در باب وحدت این چنین فرمودند: "یکى از بزرگترین دشمنیهای هر کسی که با ملت ایران دشمنى مى‏کند عبارت است از این‏که این وحدت عظیمِ ملى و این همدلىِ ملت با مسؤولان را از بین ببرد یا در آن خدشه‏اى به وجود آورد. این دشمنى است؛ بعضیها این دشمنى را مى‏کنند"

البته منظور از وحدت که ضامن پیروزی خواهد بود وحدت استراتژیک است. وحدت و اتفاق نظر در مبانی و اصول یک جریان. اینکه اختلاف را باعث پیشرفت می دانند، منظور اختلاف نظر در سطح تکنیکی و نحوه استفاده از ابزارها است. نداشتن وحدت رویه یعنی وحدت در سطح تاکتیکی هم ممکن است ضمانت پیروزی را از بین نبرد اما اختلاف در مبانی و اصول، قطعا حرکت یک جریان و انقلاب را دچار خدشه خواهد کرد. زیرا برنامه ریزی برای حرکت رو به آینده، در روش و استفاده از ابزار، مبتنی بر اساس اصولی است که مورد توافق افراد و جریانات حامی انقلاب است.

وحدت استراتژیک، بین علمای یک ملت و کارگزاران ملت و آحاد ملت انجام می پذیرد و فقدان هرکدام از این سه حلقه باعث ناکارامدی اصل حرکت خواهد شد. پس دشمن پس از ناکامی در حمله به بصیرت، تمرکز خود در خدشه دار کردن "وحدت" در تمام سطوح آن را در دستور کار خود قرار خواهد داد .

پس هر شخص یا گروهی که با عملکرد و یا با ارائه نظرات خود در بین سه حلقه علمای ملت و کارگزاران ملت و آحاد ملت خلا ایجاد کند و تفرقه بیاندازد، در زمین دشمن بازی می کند و خودی محسوب نمی شود. اما جنبش سبز2 که وحدت را مورد حمله قرار داده است نه به تازگی که قبلا کار خود را آغاز کرده و با اعلان جنگ جدید آمریکا خیلی مباحث قابلیت گفتن پیدا کرده است.

اهمیتی نکته ای که رهبر انقلاب در نامه عزل معاون اول رئیس جمهور اشاره کرده بودند یکی دیگر از پیش بینی های حکیمانه مقام معظم رهبری است. ایشان در نامه متذکر شده بودند که :" انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی...... موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است". امید است با تبیین این هشدار و جدی گرفتن آن به پیشگیری قبل از درمان بپردازیم.

مفهوم وحدت مابین علما و مسئولین و مردم یعنی در 6 سطح قابل بررسی است. وحدت بین علما با یکدیگر ،  وحدت علما با مسئولین، وحدت مسئولین با یکدیگر ، وحدت مردم با مسئولین ، وحدت مردم با علما و  بالاخره وحدت مردم با یکدیگر که هر یک را جداگانه در گذر از اتفاقات چند سال اخیر مورد بررسی قرار می دهیم.

1-    وحدت علما با یکدیگر: از آنجایی که جو غالب بر فضای علما تقوا می باشد، هرگز این وحدت شکسته نخواهد شد. البته این به معنی عدم وجود اختلاف در بین علما نیست اما کسانی که اختلافشان با بقیه علما در مبانی مثلا وجوب وجود ولی فقیه در حکومت دینی باشد، نتیجه ای جز انزوا برای آن عالم را در بر نخواهد داشت.
کما اینکه علمایی بودند و هستند که به علت نداشتن بصیرت در امور بعضا سیاسی از جمع علما طرد شده که نتیجه قهری آن نیز عدم مراجعه امت با بصیرت به آن عالم بوده است.

2-    وحدت علما با مسئولین : وقتی کسی در جایگاه رئیس دفتر یک رئیس جمهور و به نمایندگی از وی "مکتب ایرانی" را با علم به این که این بحث تا بحال مطرح نشده است مطرح می کند، قطعا پیش بینی می کرد که با مواضع تندی از طرف علما مواجه شود.
اگر عالمی مانند آیت الله مصباح یزدی جواب مکتب ایرانی را نمی داند، در جامعه حمل بر تایید علما تلقی می شد و اگر موضع می گرفتند که گرفتند، گامی مثبت بود در پیشبرد اهداف جنبش سبز 2 یعنی تفرقه.

3-    وحدت مردم با علما : از آن جایی که در حکومت دینی، مراجع از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار هستند، تفرقه میان جوانان و مراجع قطعا مانع شکل گیری وحدت و پیشبرد اهداف نظام خواهد شد.
اختلاف مردم و بالاخص جوانان با علما و مراجع همواره در دستور کار استکبار بوده و بیشترین تمرکز خود را در تهاجم فرهنگی در این قسمت داشته اند البته به واسطه عده ای جاده صاف کن.
این که کسی بیان می دارد:" بعضی موسیقی را درک نمی‌کنند و نمی فهمند و می‌گویند موسیقی حرام است." فقط و تنها فقط یک هدف را دنبال می کند و آن رو در رو قرار دادن جوانان با علما است.
مطرح کردن مباحث سنت و مدرنیزم و تفرقه افکنی بین نسل ها و مخصوصا مراجع و جوانان، حرکتی است زیربنایی که در راستای تخریب ریشه های نظام که همان "وحدت کلمه" است انجام می شود.

4-    وحدت مسئولین با یکدیگر : اختلاف مسئولین با یکدیگر یکی از مهمترین آسیب هایی است که ثبات نظام مقدس جمهوری اسلامی را به مخاطره می اندازد. وقتی شخصی رئیس جمهور را طوری محاصره کند که عده ای به خاطر احترام به حکم رهبری و مخالفت با حضور وی در جایگاه معاون اولی در کابینه مورد مواخذه قرار می گیرند و موجب استعفای چند نفر از اعضای متعهد به انقلاب در آستانه شروع به کار دولت دهم و استعفای عده ای دیگر از اعضای کابینه به خاطر مخالفت با تفکرات وی در ادامه کار دولت می شود، حاکی از پیروزی نسبی این جنبش در گام بعدی خود دارد.

5-    وحدت مردم با مسئولین : مردمی که با انگاره های خود به فردی برای تشکیل دولت رای می دهند اگر در زمان کار دولتمردان با کاری بر خلاف مبانی فکری خود مواجه شوند قطعا وحدتی که نتیجه آن جشنی بزرگ بود را دچار تشکیک می کند.
هرگز امت حزب الله انتظار سازش و تعامل دولتمردان با عناصری را نداشتند که ترویج بی بندوباری و بی حجابی در جامعه متاثر از آثار بازی ایشان در فیلم ها است. هرگز از دولتمردان انتظار موضع گیری هایی که رهبر انقلاب را برآشفته کند نداشتند.
وقتی رهبری در یک سخنرانی می فرمایند :" یک نفر پیدا میشود درباره‏ مردمى که در اسرائیل زندگى میکنند، اظهار نظرى می کند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اینى که گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم! این حرف درستى نیست؛" مردمی که دولت را ولایت مدار می دانستند و انتظار چنین مواضعی را نداشتند، به نسبت دولت دچار بدبینی شده و ادامه این مواضع حتما وحدت مردم با مسئولین را دچار چالش جدی خواهد کرد.

6-     وحدت مردم با یکدیگر : حمایت از دولت اصولگرا اتفاق نظر همه مردم ایران بود و هست. این مسئله را می توان به شهادت مسائلی مانند حضور آگاهانه و پرشور خود در راهپیمایی ها، همکاری با طرح های دولت مانند هدفمند کردن یارانه ها و ... به ضرس قاطع اعلام کرد. اما بیم آن می رود که مواضع تشکیک برانگیز فردی در دولت که به نام دولت موضع گیری می کند این اتحاد را بر هم بزند.

رهبر انقلاب نیز نگرانی خود را از این تفرقه به صراحت در نامه ای به رئیس جمهور آورده بودند :" انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی...... موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است". زیرا ممکن است از یک طرف عده ای با استنباط اینکه دولت یعنی نظام یعنی ولایت فقیه، حمایت بی چون و چرای خود را از دولت دریغ نکنند و از طرفی دیگر عده ای نیز به منتقدین دولت معروف شوند که دولت یعنی سازش و تعامل با عناصر معلوم الحال یعنی مواضعی که مورد خشم رهبری و علما است. تفرقه بین مردم از خطرناک ترین آسیب هایی است که متوجه یک نظام مردم سالار می شود و این آخرین مرحله از 6 گام تفرقه افکنی است.

  شخصی که شاید بتوان در سالهای آینده به صراحت وی را یکی از سران فتنه جدید خواند، بعد از عزل رهبری بر مسندی سوار شده است که به مراتب آزادی عملش از معاون اول رئیس جمهور بیشتر بوده و البته به هیچ فرد یا گروهی پاسخگو نمی باشد.

از آنجایی که "حمله به استراتژی دشمن به جای حمله به خود دشمن" نشان از عمق تفکر استراتژیک یک رهبر را می رساند، رهبر انقلاب نیز بارها تلویحا بر این نکته تاکید داشتند. اصرار ایشان بر اولویت‌گذاری بر مسائل اصلی و فرعی و حفظ وحدت در دیدار با مردم قم که برای چندین بار از سوی معظم‌له تکرار شد گویای همین مسئله است.

رهبر انقلاب با تاکید بر حفظ وحدت از طرف مردم و مسئولین قصد خنثی کردن استراتژی دشمن که "تشکیک وحدت" است را در دستور کار قرار داده اند و حمله مستقیم یا تخریبی را عاری از هرگونه منفعتی برای نظام جمهوری اسلامی می دانند.

امید است ملت شریف ایران همانطور که جنبش سبز1 را در گرفتن بصیرت از ایشان ناکام گذاشتند، جنبش سبز2 را نیز در مخدوش کردن وحدت بین علما و کارگزاران و مردم با شکست مواجه سازند.



 

 ماموران سازمان سیا در ملاقاتی با برخی اعضای ارشد گروهک تروریستی منافقین در یکی از کشورهای همسایه، آن‏ها را مامور به ایجاد اغتشاش و آشوب در داخل کشور کرده‏اند.

پس از شکست برنامه‌های استکبار در ایجاد اغتشاش و آشوب به بهانه هدفمندکردن یارانه‌ها و عدم موفقیت اقدامات منافقین در تحریک و فضاسازی رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی، اخیرا تعدادی از عوامل سیا با سرکردگان این گروهک در یکی از کشورهای همسایه دیدار داشته‌اند. بر اساس اخبار منتشر شده توسط یکی از رها شدگان از بند منافقین، طرف آمریکایی درخواست تمرکز اقدامات جاسوسی از سوی عوامل گروهک بر نیروهای نظامی کشورمان داشته که این خواسته با موافقت سرکردگان نفاق مواجه شده است.

 

 

یکی از طنزنویسان وابسته به ریان ضدانقلاب که سال گذشته به همراه «ا. ن»، دیگر طنزنویس فراری روزنامه‌های اصلاح‌طلب، از ایران گریخت و به فرانسه پناهنده شد، در مطلبی به تمسخر اقدامات و مواضع اخیر مشاوران میرحسین موسوی در خارج از کشور پرداخته است.

 «ع. ر» در این مطلب تمسخرآمیز، ضمن اعتراف به ناکامی جریان ضدانقلاب داخلی در احیای آشوب‌های خیابانی به بهانه حصر خانگی موسوی و کروبی، این مساله را ناشی از ناکارآمدی مشاوران این افراد در خارج از کشور و گرفتار بودن آن‌ها در توهم دانسته است.

این طنزنویس فراری که سابقه توهین‌های مکرر به مسئولان نظام برای حمایت از این افراد را دارد، خطاب به میرحسین موسوی نوشته است:... البته یک مقداری هم مشاورین و اطرافیان تو روی این ذهنیت‌ها، ما را تحریک می‌کردند و تحریک می‌کنند‌ها‌! من جداً نمی‌دانم تو این‌ها را از تخم مرغ شانسی درآورده‌ای‌؟ این کمیتهٔ اُسکل یابی ستاد تو جداً قوی‌ترین واحد عملیاتی دو سال گذشته بوده و همچنان هم با قدرت خاصی پیش می‌رود. این‌ها وقتی حرف می‌زنند و کاری می‌کنند آدم فکر می‌کند دارد وسط قرون وسطا قدم می‌زند.

گفتنی است «اردشیر امیرارجمند» از مشاوران ارشد موسوی است که اکنون ساکن فرانسه است و ارتباطات گسترده‌ای با اپوزیسیون ایران نظیر «ابوالحسن بنی‌صدر» و همچنین سرکرده گروهک تروریستی منافقین دارد؛ تا جایی که چندی پیش وزیر اطلاعات ایران او را عامل نفوذی منافقین در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی نامید.



 

 

«به نظر شما دیکتاتوری در چه شرایطی می‌تواند به نفع یک کشور باشد؟» این دقیقاً سؤالی است که وب سایت BBC فارسی (رسانه رسمی دولت انگستان) در تاریخ ۲۸ فوریه ۲۰۱۱ از کاربران خود در بخش نوبت شما پرسیده است.

همچنین این وب سایت در بخش پیشخوان سایت خود (منظور بخشی است که از این موضوع در صفحه اول سایت قرار می‌گیرد) از قول یکی از کاربران این گونه به سؤال پاسخ داده است:

این وب سایت اشاره‌ای به این نکرد که آیا واقعاً از نظر دولت بریتانیا بعضی شرایط وجود دارند که در آن‌ها دیکتاتوری به نفع یک کشور است؟ البته پرسش کننده سعی داشته است که پاسخ این سؤال را از زبان شنوندگانی که حتماً به طور کاملاً منصفانه (که در شأن دولت با صداقت بریتانیاست) پاسخ‌هایشان را انتشار می‌دهد بشنود.

موضوع دومی که باید درباره این سؤال و جواب یادآور شد این است که ظاهراً به نظر طراحان سایت BBC فارسی ملت‌های اروپایی از همه نظر بر‌تر هستند و به همین دلیل شایسته داشتن دموکراسی‌اند ولی ملت‌های بی‌سواد و بی‌فرهنگی مثل ملل خاورمیانه شایسته دیکتاتوری هستند و به همین دلیل است که دولت انگلستان و متحدان آن دست به حمایت همه جانبه از حسنی مبارک و دیگر دیکتاتورهای منطقه زده‌اند و در حقیقت خیر این ملت‌های بی‌فرهنگ را خواسته‌اند. خیری که متأسفانه خود آن ملت‌ها از درک آن عاجزند.

دموکراسی اجباری با طعم تجاوز نظامی

همچنین این وب سایت در طول مدت انقلاب مردم مصر چیزی درباره عدم موضع گیری دولت انگلستان علیه دیکتاتوری ده‌ها ساله بن علی و مبارک منتشر نکرد.

علاوه بر این نویسنده سؤال اشاره‌ای نکرده است که دلیل طرفداری دولت بریتانیا از آنچه جنبش علیه دیکتاتوری در ایران خوانده می‌شود با فرهنگ‌تر و ثروتمند‌تر بودن مردم ایران نسبت به تمام ملت‌های دیگر خاورمیانه است یا به دلیل عدم برآورده شدن منافع بریتانیا در ایران چنین موضعی توسط مقامات آن اتخاذ شده است. همچنین در متن مذکور اشاره‌ای به دلیل حمله امریکا برای ایجاد دموکراسی در کشور عراق و افغانستان نشده است.

گفتنی است هیلاری کلینتون اخیراً در مجلس سنای ایالات متحده عنوان کرده است که از جمهوری اسلامی ایران به طور جدی خواسته‌ایم از تحریک مردم خاورمیانه علیه دولت‌های حاکم بر کشورهای منطقه دست بردارد. اگر چه وی در این اظهار نظر مخالفین دیکتاتوری‌های را مردم خطاب کرد ولی اشاره‌ای به این نکرد که چگونه ملل خاورمیانه را تحریک شده توسط ایران و در حقیقت فاقد توانایی تشخیص درست سرنوشت خود دانسته است.



 

دست اندرکاران این تلویزیون ضد انقلاب مدعی شدند که نامه بین المللی دریافت کردند که در آن از آنها تقاضا شده در چهارچوب پروژه به اصطلاح علاءالدین، این فیلم اساساً جعلی را پخش کنند و آن را نشان اعتبار بین المللی شبکه خود نامیدند(!)

بر اساس این گزارش، دست اندرکاران این شبکه با تایید واقعه جعلی و ساختگی هولوکاست برای اربابان صهیونیستی خود، دمی تکان دادند.

گفتنی است؛ پروژه علاءالدین که شخصیت هایی مثل ژاک شیراک، فرانسوا میتران، گرهارد شرودر صدراعظم اسبق آلمان و شخصیت های دیگری در مدیریت و اداره آن سهم دارند، هدفش به اصطلاح، توجیه افراد در خصوص فاجعه جعلی و ساختگی است که هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد.


 
 

 

ایزوله شدن و از خاصیت افتادن مطلق دو تن از دست اندرکاران فتنه، باعث فشار شدید محافل ضدانقلاب نسبت به خاتمی شده است.

این طیف ها که اغلب در خارج از کشور حضور دارند، خاتمی را به خاطر سردرگمی و انفعال مورد سرزنش شدید قرار می دهند و این در حالی است که خاتمی با وجود ابراز تاسف نسبت به محدودیت های ارتباطی اعمال شده برای موسوی و کروبی، در جلسات محفلی به شدت به این دو نفر به خاطر در بن بست قرار دادن مدعیان اصلاح طلبی حمله کرده است. خاتمی معتقد است موسوی و کروبی با فراخوان بی اثر تحت عنوان حمایت از جنبش مردم مصر و تونس که در عمل به رفتارها و شعارهای ساختارشکنانه جمعی محدود (حداکثر چند صد نفر آن هم به طور پراکنده) انجامید، عرصه را بیش از پیش بر مدعیان «اصلاح طلبی و حرکت در چارچوب انقلاب و قانون اساسی» تنگ کرده اند.

خاتمی گفته است با اتفاقات 25 بهمن هم پایگاه اجتماعی ناچیز ما به رخ کشیده شد و حتی خیلی ها که قبلا از ما حمایت می کردند، حاضر نشدند به خیابان بیایند و هم متهم به براندازی و ساختارشکنی شدیم.
با این وجود خاتمی تحت فشار شدید محافل و رسانه های ضدانقلاب قرار دارد. سایت صهیونیستی بالاترین درباره او نوشت: محمد خاتمی ترسوترین و بی لیاقت ترین سیاستمدار است. ما از حمایت خود نسبت به وی در انتخابات سال 76 بسیار پشیمانیم. او مایه آبروریزی است و پس از 3 هفته، هیچ عکس العملی نسبت به وضعیت موسوی و کروبی نشان نداده است. خاتمی! لااقل از ایران فرار کن که بگوییم فرار کرد.

بالاترین همچنین در مطلب دیگری نوشت: خاتمی فقط ابراز تاسف کرده و جز ابراز تاسف کار دیگری هم از او برنمی آید.
دعوت خاتمی به فرار از کشور در حالی است که عناصر فراری روی دست سرویس های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل باد کرده اند.


 
 

به گزارش کلمه ، این سایت که به عنوان پایگاه اصلی ساماندهی آشوب‌ها و تحریک اغتشاشگران شناخته می‌شود، همچنین در عین حال رعایت حجاب را نشانه ترس کسانی نامید که آن‌ها را اصلاح‌طلب خوانده است!

گرچه کشف حجاب و اتخاذ مواضع ضداسلامی در روز 8 مارس سال گذشته انجام شد اما به نظر می رسد اندک جمعیت آشوبگران به ضربه ای بزرگی که از حرکت ضد اسلامی خود خورده آگاه شده است و به همین دلیل درخواست کرده که فعلا کشف حجاب در دستور کار قرار نگیرد.

با این حال برخی معتقدند که احتمال کشف حجاب از سوی آشوبگران همانند آنچه در سال گذشته روی داد، وجود دارد.

رادیکالیسم؛ راهی برای فرار از پذیرش ناکامی

دامن زدن به مظاهر تقابل با دین اسلام از جمله رویکردهایی است که جریان فتنه از ابتدای حرکت خود در دستور رسمی قرار داده است؛ دستوری که از هتک حرمت ماه مبارک رمضان در روز قدس 88 آغاز شد و نهایتا به هتک حرمت روز عاشورای در همان سال رسید.


 
 

 

«مهدي هاشمي چندبار به پاريس رفته و با برخي اعضاي شوراي هماهنگي راه سبز اميد كه در اين شهر اقامت دارند ملاقات كرده است. حمزه غالبي، اردشير اميرارجمند و سراج ميردامادي ساكن پاريس هستندو ...

مهدي هاشمي با برخي اعضاي گروه موسوم به شوراي هماهنگي راه سبز در خارج كشور در ارتباط است.

يكي از رسانه هاي ضدانقلاب ضمن انتشار خبر مذكور، تاكيد كرد كه نامبرده با رسانه هاي مخالف در ارتباط است و سعي مي كند هم بر اين رسانه ها و هم «شوراي هماهنگي» تاثير بگذارد. «خودنويس» از قول منابع خود خبر داد: «مهدي هاشمي چندبار به پاريس رفته و با برخي اعضاي شوراي هماهنگي راه سبز اميد كه در اين شهر اقامت دارند ملاقات كرده است. حمزه غالبي، اردشير اميرارجمند و سراج ميردامادي ساكن پاريس هستند. به گزارش خبرنگار ما از پاريس، هاشمي تماس هاي مداومي هم با رسانه هاي منتقد دولت ايران دارد و تلاش كرده روي اين رسانه ها نيز تاثير بگذارد».
اين رسانه ضدانقلابي اضافه كرد: با وجود تلاش شوراي هماهنگي براي پنهان كردن اسامي اعضا، براساس گزارش ها افرادي نزديك به احزاب اصلاح طلب عضو آن هستند. بنابر گزارش ها از بروكسل و پاريس، رجب علي مزروعي كه گفته مي شود نويسنده بيانيه هاي حزب مشاركت است و نيز برخي از همكاران رسانه هاي خارج از كشور از جمله سراج ميردامادي (كارمند سابق سفارت ايران در پاريس و از مقامات وزارت كشور دولت اصلاحات) و حمزه غالبي، مسئول كميته جوانان موسوي از اعضاي اين شورا هستند. دو خبرنگار ما از پاريس گفته اند كه در جلسه مطبوعاتي روز پنجشنبه «امير ارجمند»، ميردامادي سعي كرده مانع انتشار بخشي از پرسش ها و پاسخ ها شود».
خودنويس همچنين عنوان كرده كه مهدي هاشمي قرار بوده ملاقات مشتركي با فرخ نگهدار (از سران چريك هاي فدايي خلق و عضو حلقه لندن) و هوشنگ اميراحمدي در لندن داشته باشد اما اين ملاقات برگزار نشده است. مهدي هاشمي، فرخ نگهدار و عطاءالله مهاجراني (عضو متواري كارگزاران) همگي مقيم لندن هستند.
همزمان با انتشار خبر ياد شده، ابراهيم نبوي از همكاران ارگان حلقه لندن (جرس) كه در بروكسل اقامت دارد، مطلبي كاملا تملق آميز و رپرتاژگونه براي فائزه هاشمي نوشت. ميرزابنويس مهاجراني در جرس كه مهارت خاصي در چرخش هاي 180 درجه اي و ستايش نامه نويسي دارد، درباره فائزه هاشمي نوشت: اين افتخار نصيب من شده بود كه او را در انتشار روزنامه زن همراهي كنم. شخص فائزه هاشمي در اين ميان، مديري با كفايت، با هوش در حد غيرقابل تصور و سياستمداري مصلح بود. مي دانم كه با هزار قرض و قوله بدهي


تاریخ: سه شنبه 17 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


اجلاس ضدانقلابیون متوهم در اروپا

 

مجموعه ناچسبی از فراریان که هرکدام نماینده گروه هایی با ظرفیت اسمی ۳ الی ۷ نفر رابه عهده دارند و دریافتی های قابل توجهی به عنوان اپوزسیون ومخالفین ویا معارضین نظام جمهوری اسلامی از سرویسهای جاسوسی دولت های غربی دریافت می کنند ، بعداز نشست اخیر سرانشان در بروکسل واینبار در یک کشور اروپایی دیگر گرد هم آمده و برای فردای پیروزی وتقسیم میراث وسهم خواهی ها به مذاکره نشسته اند! .

این مجموعه که انواع پان ایسم ها ، کمونیستها واتحادیه های دروغین، مشارکتی های فراری، بعضی از شاخه های فراری گروه های منحله ، نماینده بنی صدر ،نمایندگان منفرد شخصیت های فراری و ده ها گروه دیگر را در خود جمع نموده است ، تصمیم گرفته سنگ های خودرا از الان واکنده تا پس از پیروزی اپوزسیون زحمات هریک از این جریانات نادیده گرفته نشود !.

گفتنی است گروهک منافقین وسلطنت طلبان و حلقه ماسونی لندن به دلیل زودهنگام تلقی کردن وسهم خواهی بیشتر دراین جلسه حضور نداشته اند، ولی طی پیامی به این مجمع اعلام داشته اند ، اگر تصمیمات وخط کشی ها عادلانه و..... بوده باشد به آن احترام خواهند گذاشت .

گفته می شود ، جریان های جیره خوار وفراری که به حکم وطن فروشی ومزدوری روزگار می گذرانند ، معمولا با تجمع های اینچنینی که در ماه چندین بار اتفاق می افتد ، رویاهای برباد رفته را مطرح واینگونه خود را سرگرم می کنند.


د
 

چرا به رقص بزغاله امتياز مي ديد؟

 

کاربران بالاترين اعتراف کردند که مخاطبين اين سايت به لينک هاي زرد بيشتر از لينک هاي سبز توجه مي کنند و کمتر برايشان مطالب سياسي اهميت دارد.

درحاليکه مسئولين بالاترين تلاش دارند اين روزها صفحه اصلي خود را سياسي و با رنگ و بوي سطل آشغال آتش زدن نگه دارند، اما همچنان کاربران اين سايت به مطالب زرد و لينک هاي مبتذل و جنسي بيشتر علاقه نشان مي دهند و اين لينک ها بيشتر امتياز مي گيرد.

در همين رابطه يکي از کاربران بالاترين نوشت:رقص بزغاله بيش از مطالب سياسي در اين سايت بازديد دارد و ديده مي شود و.امتياز مي گيرد.

این درحالي است كه برخی کاربران بصورت سازمان یافته ماموریت دارند اخبار سیاسی لینک دهند و به انها راي بالا دهند تا در صدر اخبار قرار بگیرد.

اما نگاهی گذرا ولی واقع بینانه به این سایت با مراجعه به اخباری که مدتها در صدر سایت قرار می گیرد واقعیت دیگری را نشان می دهد.

به گفته اين كاربر بالاتريني خبر "فیلم رقصیدن بزغاله به عنوان رکوردارترین ها از نظر بازديد در سایت را قرار گرفته است.


بنا بر این گزارش، پر بازدید شدن این خبر حتی صدای کاربران خود را نیز در آورده است و نوشته ند كه چرا در اين شرايط كه بايد به فكر راه پيمائي باشيم اين لينك ها راي ميآرود.

ذيل خبر رقص بزغاله تعدادي از کاربران نظر گذاشته اند که آنها نيز در تائيد همين مطلب است و از بي توجهي مخاطبين به موضعات سياسي گلايه کرده اند.


یکی از کاربران این سایت درباره علاقه طرفداران این سایت به مطالب بی محتوا می نویسد:. من در ابتدا مقاله می نوشتم ولی دیدم هیچکس اون را نمیخونه اگر چه من یک هفته صرف نوشتن اون مقاله کرده بودم .بعد دیدم که بهترین مطالبی که بازدید کننده داشته در روزی که من اون مقاله را نوشتم هست ((تصویر انواع فلفل سبز )) بود . نتیجه این شد که دیگه چیز با محتوایی ننوشتم .

اما اعتراف دیگر کاربر سایت صهیونیستی بالاترین در این زمینه قابل توجه است:به نظرم لینک هایی که متن زیادی دارن مجال خوانده شدن رو ندارن چون زمان بر هستند و بعضا نیاز به تحلیل و سوزوندن فسفر دارن و اکثر اعضا اصلا روی این لینک ها که بار معنایی زیادی هم دارن کلیک نمی کنن.

 

تقسیم کار مشاورین موسوی و کروبی با منافقین

 

جدیدترین اخبار بدست آمده از اتحاد استراتژیک و تعریف شده مشاوران و نمایندگان تام الاختیارموسوی وکروبی با گروهک تروریستی منافقین در اروپا حکایت دارد.
جدیدترین اخبار بدست آمده از اتحاد استراتژیک و تعریف شده مشاوران و نمایندگان تام الاختیارموسوی وکروبی با گروهک تروریستی منافقین در اروپا حکایت دارد.
اردشیر امیر ارجمند و مجتبی واحدی مشاوران ونمایندگان تام الاختیار سران ضد انقلاب داخلی که  تشکلی تحت عنوان«شواری هماهنگی راه سبز امید» را راه اندازی کرده اند،ضمن برگزاری نشستهای متعدد با مرکزیت گروهک تروریستی منافقین  در اروپا به تعریف نقش برای تشکل های خود پرداخته اند.
این گزارش حاکی است در مجموعه این نشست ها طرفین ضمن اشاره به سابقه منافقین در جنگ های شهری و ترور ،تصویب کرده اند که سازماندهی اغتشاشات و تلاش برای کشته سازی برعهده این گروهک بوده و نقش عملیات روانی و پروپاگاندا نیز برعهده شورای هماهنگی راه سبز امید باشد.
گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که اولین پروژه مشترک این نشست در آشوب اسرائیلی 25 بهمن کلید خورده بود.لازم به ذکر است گروهک تروریستی منافقین در داخل«شواری هماهنگی راه سبز امید» نیز دارای نماینده ای تام الاختیار است.


 

تلاش دوباره جریان فتنه برای کشته سازی های خیالی

 

در راستای دروغ پردازی های رسانه ها در خدمت فتنه، خبر کشته شدن امیرحسین خیاط طهرانچی نیز جز اخباری بود که بیش از پیش موجب رسوایی و بی اعتباری این جریان و رسانه هایش شده البته شرح ماوقع که در بخش خبری 20:30 پخش شد و لینگ گزارش آن در زیر مشاهده می شود گویای همه چیز است اما آنچه قابل توجه است عکس العمل های رسانه های دروغ پراکن از جمله بالاترین( شما بخوانید دروغ ترین) است که خود گویای نقص عمیق در طراحی این سناریو شوم است.
  رسانه های وابسته از جمله بی بی سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.
البته درفضای مجازی اوضاع سایت های دروغ پراکن متشنج بوده و برای توجیه دروغ بزرگ خود اقدام به دروغ گویی های متعدد دیگری کرده اند که آن دروغ ها هم بسیار سطحی و غیرقابل باور است.
مانند محل تولد، محل تحصیل یا رشته تحصیلی فرد یاد شده( امیرحسین طهرانچی) که مورد شک و تردید آن سایت ها قرار گرفته بود.
اما کپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلی امیرحسین خیاط طهرانچی که در زیر مشاهده می شود حکم بایگانی پرونده آخرین دروغ فتنه یعنی کشته سازی امیرحسین خیاط طهرانچی را دارد.


 

فرش قرمز سرویس‌های امنیتی بیگانه برای آقازاده‌ها

 

روایت خوشحالی یک مسئول از اعطای بورسیه یک دانشگاه غربی به فرزندش در حالی است که وزیر اطلاعات می‌گوید سرویس‌های جاسوسی بیگانه برای فرزندان مسئولان ایران برنامه دارند و یکی از شگردهایشان نفوذ در آنها از طریق برقراری ارتباط علمی و پژوهشی است.

حساسیت‌ها نسبت به فرزندانی از مسئولان که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند زمانی بیشتر شد که وزیر اطلاعات از برنامه سرویس‌های جاسوسی استکبار در جذب آقازاده‌ها خبر داد. حیدر مصلحی در این باره گفت: سرویس‌های جاسوسی در زمینه جذب آقازاده‌ها بسیار فعالند به طوری که به سراغ آنها می‌روند و از راه‌های دلسوزانه وارد می‌شوند و از این طریق آنها را با خود همراه می‌کنند و فرد را در موقعیتی قرار می‌دهند که راه برگشتی برای وی باقی نماند لذا مسئولان و نخبگان باید بسیار مراقب باشند.

حجت الاسلام مصلحی خاطرنشان کرد: سرویس‌های جاسوسی با برقراری کردن ارتباطات فامیلی، دوستی و علمی و پژوهشی راه‌های نفود در آدم‌های مختلف را پیدا می‌کنند.

هشدار به مسئولان کشور در خصوص آقازاده‌هایشان

حسن مسلمی نائینی، مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو با مهر در حالی که اعلام کرد اطلاعات خاص و زیادی درباره فرزندان آقازاده ها که برای تحصیل از کشور خارج شده اند ندارد، خاطرنشان کرد: مسئولان کشور، فرزندانشان را به هر کجای دنیا که برای تحصیل می فرستند مواظب باشند که عوامل بیگانه شاید با اعطای بورس دانشگاههای خارجی، در اختیار قرار دادن امکانات دیگر و یا حمایت های مالی مختلف از فرزندان آنها بخواهند در آنها نفوذ کنند.

این مقام مسئول وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حالی که خوشحالی برخی مسئولان بخاطر اعطای بورسیه دانشگاه خارجی به فرزندانشان را روایت می‌کرد گفت: با یکی دو مسئول که صحبت می‌کردم خوشحال بودند که دانشگاه‌های غربی به فرزندانشان بورس تحصیلی داده‌اند. فرزندان این مسئولان هم اتفاقا بچه‌های خیلی خوب و شایسته‌ای هم هستند. به این مسئولان گفتم که معلوم است وقتی فردی فرزند یا وابسته به یک مسئول باشد نه تنها دانشگاه‌های خارج به وی بورس می‌دهند بلکه فرش قرمز هم برایشان پهن می‌کنند تا به آنجا بروند.

علت اعطای بورسیه دانشگاه‌های غربی به فرزندان مسئولان

مسلمی نائینی افزود: اخیرا یکی از همان مسئولانی که خوشحالی می‌کرد دانشگاه غربی به فرزندش بورس تحصیلی داده است، فرزندش را به ایران بازگرداند. مسئولان خیلی باید مواظب باشند. مسئولان باید بدانند که دانشگاه‌های خارجی همین طوری به فرزندانشان بورسیه نداده است و این را هم در نظر بگیرند که چون فرزاندانشان را شناخته‌اند و فهمیده‌اند که یک وابستگی به مسئولان کشور دارند به آنها بورس اعطا کرده‌اند.


 

بالاترینی ها به یکدیگر لیچار بار کردند

 

راي كاربران حرفه اي شبكه صهيونيستي «بالاترين» به چند دعوت اخير براي اغتشاش خياباني و عدم حضور در صحنه واقعي باعث شد تا اين شبكه زبان به ليچار و ناسزا باز كند.

 راي كاربران حرفه اي شبكه صهيونيستي «بالاترين» به چند دعوت اخير براي اغتشاش خياباني و عدم حضور در صحنه واقعي باعث شد تا اين شبكه زبان به ليچار و ناسزا باز كند.

طي يك سال اخير رويه كاربران رند و حرفه اي بالاترين اين بوده كه سناريوهاي دعوت به اغتشاش و تجمع و ... را «داغ» كنند و بدين ترتيب همديگر را تحميق و به آفتابي شدن در خيابان تحريك نمايند، هر چند كه بسياري از اين كاربران كلاهبردار، اساسا در تل آويو، لندن و پاريس و آمستردام و نيويورك و واشنگتن و برلين حضور دارند و اصطلاحا ديگران را شير مي كنند. نتيجه اين چرخه نمايشي هم كمدي درازگوش تروا در 22 بهمن سال گذشته و سپس شعبده بازي هاي 22 خرداد و روز قدس و 13 آبان و 16 آذر و عاشورا و 25 بهمن امسال بود.

همين واقعيت آزاردهنده بود كه باعث شد بالاترين آن روي خود را به نمايش بگذارد و خطاب به همين كنارگودي هاي پرحرارت فضاي مجازي بنويسد: آهاي بي غيرت ها! شما لياقت ندارين. شما غيرت ندارين وگرنه همراه مي شدين.
اين شبكه صهيونيستي سپس به عقده گشايي عليه ملت ايران پرداخته و مي نويسد: اي ملت بي غيرت، اي بازاري و كارمند بي غيرت، اي پدر و مادر بي غيرت، اي لر و ترك بي غيرت كه بويي از ستارخان نبردي، يا همراه شو يا بمير(!)

بالاترين در مطلب ديگري نوشت: اگر شما با شرف بودي، همراه مي شدي و تنها به شعار دادن پشت كامپيوتر بسنده نمي كردي. خود من اون پنج شنبه اي كه قرار بود به خيابان بياييم، بيمار بودم و نرفتم اما يك سري از دوستانم هم فقط پشت كامپيوترنشستند و تكان نخوردند. آهاي اوني كه فقط نشستي پاي اينترنت! خيلي بي شرف و نامردي.

در همين حال يكي از كاربران شبكه ياد شده از هم قطاران خواسته در روزهايي كه حساسيت پيش مي آيد، لينك هاي سرگرمي نگذارند و باعث انحراف ذهن نشوند.
خاطرنشان مي شود بالاترين پيش از اين هم همفكران ضدانقلاب خود را به بي ناموسي و مفت خوري متهم كرده بود.


 

ابراهیم نبوی:سه شنبه خیابانهای تهران مال ماست!

 

ابراهیم نبوی،از فعالان روزنامه هاي حلقه كيان در دوران اصلاحات كه هم اكنون در بلژيك به سر ميبرد به اظهار نظر و جوسازی های جالبش پیرامون 10 اسفند پرداخت .
وی که از نويسندگان سايت هاي گويانيوز و راديو زمانه است، در حمايت از راهپيمايي ۱۰ اسفند ! گفت: سه شنبه خيابان هاي تهران از ان ماست !
البته نبوی به این نکته اشاره نکرد که که مسیر راهپیمایی میلیونی آنها کجاست و کدام خیابانهای تهران را می خواهند؟
شب گذشته بی بی سی فارسی و رسانه های وابسته به به امریکا و اسرائیل در اخباری دروغ خبر از دستگیری موسوی و کروبی به همراه همسرانشان دادند که این خبرسازی بلافاصله از سوی مسئولین قضائی تکیب شد .
این شانتاژ خبری با هدف به خیابان آمدن برخی برای دهم اسفندماه صورت گرفته بود .


 


 

القاب جالب موسوی در بیانیه جدید شیخ صانعی
القاب جالب موسوی در بیانیه جدید شیخ صانعی
سریال تلویزیونی مختارنامه گویا بر شیخ صانعی نیز بی تاثیر نبوده است، چه آنکه در بیانیه جدید خود القابی برای موسوی و کروبی بکار برده که بعید است خودش نیز آنها را باور داشته باشد.

 شیخ یوسف صانعی که مدتها است به دلیل ساده لوحی در تصمیمات سیاسی گوشه نشین شده است و چندی پیش نیز از مرجعیت شیعه خلع شد، در بیانیه تند و تیز خود، برخورد نظام با سران فتنه را با دادگاه های دوران ستمشاهی مقایسه کرده است و درباره موسوی نیز نوشته است:"ناباورانه می بینیم که شخصیت های خدومی همچون زبدة السادات و الاخیار، ذوی العز و الاحترام؛ جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و همسر مکرمه و فاضله ایشان و یار دیرین و معتمد امام، حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ مهدی کروبی و همسر مکرمه ایشان حصر خانگی قرار می گیرند."

گفتنی است در سریال مختارنامه که اخیرا از صدا و سیما پخش می شود، هر وقت عبدالله ابن زبیر وارد می شود، غلامان حلقه به گوش وی با چنین تعابیری او را مورد احترام قرار می دهند.


 

جزئیات دیدار خاتمی و مبارک به روایت خرازی
جزئیات دیدار خاتمی و مبارک به روایت خرازی

 

 
سایت تاریخ ایرانی به انتشار خاطرات همراهی صادق خرازی با خاتمی در سفر به مصر در سال 86 پرداخته است.
 



سید محمد خاتمی، برای شرکت در اجلاس بین‌المللی "دنیای اسلام ‌و جهانی شدن" به مصر سفر کرد و در آن سخنرانی​های متعدد و دیدارهایی از جمله با مبارک داشت. او در دوران ریاست جمهوری​اش در ژنو با مبارک دیدار داشت و یکسال و نیم پس از پایان دولتش در مصر نیز به عنوان رئیس مرکز گفت​وگوی تمدن​ها با او دیدار کرد. خاطرات خرازی از این دیدار به این قرار است:

 

* مبارک گفته بود حتماً می‌خواهد با خاتمی خصوصی ملاقات کند و سپس عصر همان روز برای شرکت در اجلاس سران اتحادیه عرب عازم ریاض بود. به خاطر این ملاقات افتتاحیه اجلاس را که قرار بود ساعت 9 باشد عقب انداخته بودند و به ساعت 11 موکول کرده بودند و این تصمیمات و اراده‌ها از خصائص رژیم‌های دیکتاتوری است که شکل بدی از آن در مصر حاکم است.

 

*در این دیدار حسنی مبارک از حمله شدید به آمریکاییان و سیاست‌های اشتباه آمریکا در منطقه شروع کرد و اینکه موجودات خطرناکی هستند،همه جا دخالت می‌کنند، ناآرامی ‌ایجاد می‌کنند، دوست نمی‌شناسند، آنچه می‌شناسند مصالح و منافع خودشان است که بهر قیمتی می‌خواهند به آن برسند.از جمله در مصر رفتاری تحریک کننده دارند، مزدور استخدام می‌کنند و چند بار از الفورد (تنها رقیب انتخاباتی خودش) نام برد که مستخدم آمریکاست، معلوم بود که حسابی از رفتار آمریکایی‌ها در جانشین‌سازی نگران است و ترسیده است و گفت به خانم رایس گفته‌ام شما انسان‌های ضعیف و زبون انتخاب می‌کنید، به آنها پول و امکانات می‌دهید مثل الفورد. بعد از ملاقات، آقای خاتمی در ماشین به من می‌گفت، این حرف‌ها از جنس همان است که در زمان شاه می‌شنیدیم که هر کس مخالف وی بود مزدور اجنبی بود یا نوع دیگری که برخی به آن دامن می‌زنند را در ایران می‌شنویم که هرکس اندیشه و رفتاری غیر از آنچه مقبول حاکمیت است دارد یا خائن است یا مغرض یا جاهل!!! گرچه هم در ادبیات و هم در رفتار وضعیت ایران خیلی با آنچه در مصر و امثال آن می‌گذرد متفاوت است. هرچند که اصلاحات می‌خواست این وضع را نیز به نفع آزادی و عقلانیت و حرمت انسان و پاسخگو کردن دولت و حاکمیت عوض کند که احیاناً در بعضی جهات موفق بود و در خیلی جهات نه.

 

*مبارک از مذاکراتشان با آقای بوش پسر، بوش پدر، رایس و دیگر آمریکایی‌ها و اعتراض‌هایی که به آنها نسبت به سیاست جنگ آمریکا در عراق داشته است سخن گفت.از اختلافات میان شیعه و سنی اظهار نارضایتی کرد وآن را توطئه دانست و گفت به آمریکایی‌ها گفته‌ام اکثریت مردم عراق شیعه‌اند. در لبنان بخش مهمی شیعه‌اند، همچنین در بحرین،کویت و... این آتش اگر برافروخته شود خاموش نشدنی است و نیز اگر با ایران برخورد شود همه در کنار ایران خواهند بود و غرب و منطقه زیان خواهد کرد و گفت در برابر این پرسش آمریکایی‌ها وانگلیس‌ها که اکثریت قاطع مردم منطقه سنی هستند، پاسخ داده‌ام اگر جنگی به ایران تحمیل شود دیگر شیعه و سنی نخواهد بود، تمام عالم اسلام در برابر شما خواهد بود و افزود که اینها دیوانه‌اند و هرکاری ممکن است بکنند، باید شما و ما مواظب باشیم. آقای خاتمی با زیرکی گفت آنچه مسلم است آمریکا دوست هیچ کس و هیچ یک از ما نیست و ایشان افزود که آنها اصلا دوست نمی‌شناسد، فقط منافع خود را می‌شناسند.

 

*آقای خاتمی گفت آیا راهی جز نزدیکی ما، رفع سوء تفاهم‌ها، رهایی از پاره‌ای توهمات برای رسیدن به تفاهم هست؟ آیا می‌شود از خطر رهید در حالیکه در داخل نیز کسانی به همان حرف‌ها و اختلافات دامن می‌زنند که آمریکائی‌ها می‌خواهند؟ شما عازم ریاض برای شرکت در کنفرانس سران عرب هستید، خوب است سران عرب در جهت حل اختلاف و دورشدن از مشکلات موهوم حرکت می‌کنند و مشکل اصلی و واقعی را بشناسند و سخن اصلی را فراموش نکنند و دشمن را در داخل خود به حساب نیاورند و علیه کشورهایی که نقش مهمی در منطقه دارند، موضع گیری نکنند. دشمن واقعی امت عرب بیرون از منطقه است. مساله عراق و منطقه و نظایر آن ریشه‌های مهمی دارد که در خارج از خود ما است، منتهی تلاش می‌شود که اذهان از آن امر یا امور مهم به دشمنی‌های داخلی توجه شود.اگر حسن نیت و تصمیم به نزدیکی باشد بسیاری از مسائل را خودمان می‌توانیم حل کنیم.

 

*حسنی مبارک بر سر میز صبحانه به اهمیت تمدن و فرهنگ ایران اشاره و از آن تجلیل کرد. وی با انتقاد از روند دموکراسی‌سازی بیگانگان در منطقه یادآور شد کشورهای مسلمان منطقه باید با همبستگی در برابر مشکلات وچالش‌های موجود مانع از دخالت‌‌های دیگران شوند. او گفت: منطقه دچار آشفتگی است. من به آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تذکرات لازم را داده‌ام. من نمی‌توانستم به طور مستقیم بگویم ولی تلویحاً گفتم که اگر علیه ایران اقدامی‌ شود جهان عرب در مقابل و علیه شما خواهند بود. ایران یک کشور عادی نیست و دارای موقعیت ویژه در دنیای اسلام است. مبارک گفت با شیراک هم صحبت داشتم، وی می‌گفت شما سنی هستید. به وی گفتم حمله به ایران و تحریک دنیای اسلام علیه شما خواهد شد و این واقعه شیعه و سنی نمی‌شناسد. شیراک گفت پس سنی چه می‌شود. گفتم که شیعه و سنی در این ماجرا متحد خواهند شد.واقعا من نمی‌دانم همبستگی منظور نظر مبارک چیست؟ همبستگی میان قدرت‌های حاکم و مستبد یا همبستگی میان همه ملت‌ها؟!

 

*وقتی که مبارک از شیراک صحبت کرد، احمد نظیف به من لبخند و چشمک زد چون در هنگام صحبت‌های خصوصی‌ام به احمد نظیف، نخست وزیر گفتم من که در پاریس بودم، هر باری که این آقای حسنی مبارک به پاریس سفر می‌کرد و برای ملاقات به الیزه می‌رفت برای ما مشکل ایجاد می‌شد. در واقع برای ما ایجاد اشتغال می‌شد! دو، سه هفته بایست دوندگی می‌کردیم تا آثار سفر ایشان و جوسازی که وی علیه ایران کرده بود را جمع و جور کنیم.

 

*مبارک هم گفت: من به ملک عبدالله چون مسولیت بزرگی دارد گفتم آمریکایی‌ها که با این اقدامات تنفر جهانی علیه خودشان را افزایش می‌دهند.آمریکایی‌ها گمان می‌کنند که هر چه بگویند مردم جهان و جهان عرب گوش می‌دهند در حالیکه اشتباه می‌کنند. آمریکایی‌ها دچار غرور کاذب شده‌‌اند. معلوم بود که حسنی مبارک از جانب آمریکایی‌ها تحت فشار است و نقره داغ شده است. مبارک گفت آمریکایی‌ها به دلیل غروری که دارند بسیار مغرورانه و بد رفتار می‌کنند. بی‌دلیل نیست که همیشه مشکل دارند، عقل در آنجا حکومت نمی‌کند. تنها نگرانی ما این است کهCowboy امروز امریکا(منظورش بوش بود) اقدامی‌ انجام دهد و پس از کسب موفقیت اولیه، قدرت را تحویل دموکرات‌ها بدهد. معلوم بود که مبارک نگران موقعیت خودش شده است.

 

*مبارک راجع به شعارهای تند برخی از مقامات منطقه صحبت کرد و گفت: این نوع نگرش مشکلات شما و ما و دنیای اسلام را بیش از گذشته می‌کند و هر روز تهدیدات ایران را افزایش می‌دهد و من مدعی هستم که شما صدای عقلانیت و منطق و اندیشه در دنیای اسلام هستید. ملاقات اول ژنو خارج از پروتکل بود. می‌خواستم به ایران بروم اما رادیکال‌ها بسیار مخالفت کردند. باز هم می‌خندید و منظورش از رادیکال‌ها را به گونه‌ای دیگر بیان کرد. منظورش از رادیکال‌ها آمریکا و سیستم امنیتی خودش بود.

 

*خاتمی: هر موقع بیائید در ایران از شما استقبال می‌کنند. امیدوارم اجلاس سران عرب باعث ناآرامی ‌درمنطقه نشود. شما کمی‌ هم نسبت به مصالح شیعه و سنی و برخی از تندروها حساس باشید. دوستانتان را نصیحت کنید. با دوستی و تفاهم می‌توان بر مشکلات فائق آمد.

 

*مبارک: ما هم در پی آن هستیم تا بین سوریه و عربستان سعودی دوستی برقرار شود. مساله قذافی را هم خواستم حل کنم ولی دیوانه‌ام کرد و نتوانستم. شرط عجیبی مطرح شد. پادشاه عربستان بایست از قذافی عذرخواهی می‌کند.به سرهنگ معمر گفتم تو می‌خواستی آنها را بکشی. تو نسبت به همه بدبین هستی. حالا بایست آنها بیایند از تو عذرخواهی کنند. به قذافی گفتم تو به عربستان فحاشی می‌کنی، آمریکایی‌ها سودش را می‌برند. من عربستان را بر حذر داشتم. قذافی خیلی از من دلخور است. آمریکایی‌ها به دنبال برهم زدن منطقه هستند.ایران بایست با تدبیر عمل کند. رودررویی با آمریکایی‌ها به نفع شما نیست. من با شیعه مشکلی ندارم. آمریکایی‌ها دنبال فتنه هستند. اینها نه مصر را می‌خواهند نه شما را. البته منافع ما و منافع اینها یک جایی بهم می‌رسد. ایران می‌بایست کمی‌ با تدبیر عمل کند. آمریکایی‌ها هم به ما فشار می‌آوردند که از ما پایگاه بگیرند ولی ما با تدبیر عمل کردیم گفتیم پایگاه نداریم، ولی هواپیماهای شما برای سوخت‌گیری بیایند و بروند. ما از آنها زمان گرفتیم. شما هم خیلی می‌بایست دقیق عمل کنید، از آنها زمان بگیرید. من به سیستم نظامی و امنیتی خود دستور داده‌ام که به هیچ وجه آمادگی همکاری با آمریکا در قبال جنگ جدیدی در خاورمیانه را نداشته باشد.مبارک بصورت تلویحی داشت اخباری را که شنیده بود و برای ما هم تازگی نداشت، کمی ‌آب داخلش می‌کرد و به ما می‌فروخت!

 

*سر میز صبحانه نیز از لزوم توسعه و علم و تحقیق وتکنولوژی و سرمایه گذاری درست صحبت کردیم و توضیحاتی از کارهای دوران آقای خاتمی از جمله در عرصهI.T وICT، بایوتکنولوژی و نانوتکنولوژی، گسترش کمی ‌و کیفی دانشگاه‌ها، سرمایه‌گذاری درخور توجه در نفت و گاز و پتروشیمی‌ و صنایع و تجهیزات در کشاورزی و...داده شد و از وضعیت این امور از مصر پرسیدم. ایشان هم توضیحاتی داد که اجمالاً نشان می‌داد که مصر هم در جهت توسعه حرکت می‌کند، اگرچه نمی‌دانم بدون حداقلی از دموکراسی توسعه میسر است یا نه؟! از رشد بالای 5% و اینکه در آینده اضافه خواهد شد و از سرمایه‌گذاری خارجی در توسعه تحقیقات و تکنولوژی و...سخن گفت و مجدداً آقای مبارک رشته سخن را در دست گرفت به انتقاد از آمریکا و اینکه به دروغ شعار دموکراسی را می‌دهند، علاوه بر اینکه دموکراسی به درد منطقه نمی‌خورد، گفت به ایشان گفته‌ام که شما، منطقه را نمی‌شناسید، چطور می‌خواهید در یک جامعه قبیله‌ای مثل عربستان دموکراسی برقرار کنید یا در جاهای دیگر آنچه شما می‌گویید نتیجه‌ای جز هرج و مرج و آشفتگی ندارد.

 

*خاتمی گفت درست است که آمریکا درست نمی‌گوید ولی دموکراسی چیز خوبی است، چرا ما نباید خودمان بر پایه امکانات و نیاز خودمان به سوی آن رویم تا بهانه به دست دیگران برای تحمیل سلطه خود به نام دموکراسی ندهیم.

 

مبارک گفت موافق نیستم و با خنده گفت دموکراسی؟ چه دموکراسی‌ای؟ مبارک نسبت به هرگونه مردم‌سالاری واکنش نشان می‌داد.

 

مبارک نکته‌ای را افزود که نشان دهنده عدم رضایت او از عبدالناصر است؛ گفت شعارها وحرف‌های قذافی مرا به یاد عبدالناصر می‌اندازد، انصافا که قیاس مسخره‌ای است.از قیاسش خنده آمد خلق را.


 

وضعیت کنونی عوامل فتنه

وضعیت کنونی عوامل فتنه


سخنگوي قوه قضاييه در بخشي از نشست خبري‌اش با خبرنگاران و در پاسخ به سوالي اعلام كرد كه ارتباطات تلفني و غيرتلفني سران فتنه محدود شده و اكنون آنها در محدوديت به سر مي برند.
در ادامه نشست خبري اين هفته سخنگوي قوه قضاييه خبرنگاري با اشاره به برخورد قوه قضاييه با عوامل فتنه طرح سوال كرد كه برخي موضوع حصر خانگي سران فتنه را مطرح مي‌كنند كيفيت رسيدگي به اتهامات آنان چگونه است؟ محسني اژه‌اي در پاسخ گفت: فتنه زماني است كه قضايا مبهم باشد و مرزها روشن و شفاف نباشد امروزه قضايا روشن شده است، تحريكات بيگانگان اجانب واضح و روشن است و اكنون ضد انقلاب به صورت عريان به ميدان آمده و طبيعي است كه از اين به بعد سياست برخورد با آنها نيز متفاوت خواهد بود. البته با روشن شدن قضايا بسياري، از اقدامات ضد انقلابان و اجانب برائت حاصل كرده و مي‌كنند كه اين فضا درست است.
محسني اژه‌اي با بيان اينكه برخوردي نشده يا نخواهد شد درست نيست، گفت: اقدام و برخورد شده است، اقدام قضايي نيز صورت گرفته، اتمام حجت‌ها و هشدارها انجام شده و مجموعه اينها سبب شده كه اين جريان رسوا شود و آنان نه تنها جايگاهي در ميان مردم ندارند بلكه ضد انقلاب‌ها نيز آنها را مسخره مي‌كنند.




تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

خاتمی همچنان در مدار فتنه گری

 
هر نوجوان عاشق انقلاب که در محضر انقلاب رشد کرده می داند انقلاب به هیچ کس باج نمی دهد انقلاب به هیچ کس مدیون نیست، انقلاب طراز اول و طراز دوم ندارد همه باید در مسیر انقلاب اسلامی گام بردارند، در هر رتبه ای در هر جایگاهی در هر لباسی باهر میزان قدرت اقتصادی و سیاسی که داشته باشند اگر در مسیر انقلاب و ارزشها و اعتقادات آن که اصولش به روشنایی افتاب مشخص است نباشند از میان انقلاب و انقلابیون طرد می شوند

 

خاتمی بعد از گذشت تقریبا دو هفته از فتنه 25 بهمن لب به سخن گشود و بجای عذرخواهی از ملت ایران در باب انحرافی که در انقلاب ایجاد کردند و همراهی و مدیریت جریان فتنه به انتقاد از نظام در خصوص برخورد با سران فتنه پرداخت و مدعی شد میر حسین موسوی و کروبی انسانهایی هستند که دلبستگیشان به نظام و انقلاب مشخص است ! و در سخنانش مدعي شد: آيا نبايد باعث ناراحتي و نگراني باشد وقتي جريان هايي مي كوشند دست آوردهاي بزرگ انقلاب را ناديده انگارند، بلكه آن را دگرگونه جلوه دهند؟ وقتي بنا باشد همه مسئولان طراز اول كه مورد تاييد امام، مردم و رهبري بوده اند انسان هاي فاسد، منحرف و ضدانقلاب معرفي شوند آيا مردم جهان حق ندارند اين شبهه را پيدا كنند كه پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آيا اين بزرگ ترين جفا به انقلاب نيست؟ آيا اگر فضا باز باشد قانون اساسي مبناي عمل قرار گيرد و انتقاد و حتي اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد و نصيحت مسئولان كشور و نقد و ارائه آزاد انديشه يك ارزش به حساب آيد، به جمهوري اسلامي خدمت نشده است؟

 

مظلومیت انقلاب و مردم و دستاوردهای انقلاب در اوج ریاکاری این سخنان به خوبی دیده می شود آقای خاتمی ظاهرا خود را کاملا به نادانی زده اند چرا که در نهایت آشنایی به تاریخ سرشار از عبرتهای اسلام از دید ایشان ، اصل انقلاب،  ارزشهایش و اعتقادات دینی مردم محلی از اعراب ندارد و تنها کسانی که روزگاری در مسیر انقلاب بوده اند مصداق انقلاب هستند  و همین تنها ملاک وی می باشد  اما این سخنان را ریاکارانه به نحوی به اصالت انقلاب مرتبط می کند،  از دید ایشان نباید به کسانی که در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت خصوصا در طراز اول مسئولیت بوده اند اتهامی زد و آنها را به خاطر اینکه در رده اول مسئولیت در کشور بوده اند مبرا از خطا و خیانت و انحراف دانسته و اعتراض و مخالفت مردم با آنها را موجب وهن انقلاب و سوء استفاده دشمنان انقلاب می داند و مدعی می شود مردم جهان با این اعتراضات فکر می کنند حاصل انقلاب فساد و انحراف بوده است ! ایا این نهایت نامردی در اصول ارزشمند انقلاب  نیست مگر انقلاب مدیون کسی است ،که اگر انقلاب بخواهد مدیون کسی باشد مدیون خون شهدا و جانبازان انقلاب و همه مردم ایران است اما انقلاب به کسی دینی ندارد این ملت و ما و همه آدمهایی که در این کشور هستیم دین انقلاب بر گردنمان هست باید حفظش کنیم باید پاسدارش باشیم از اصولش منحرف نشویم و با نهایت استقامت یاورش باشیم و این حقیت بزرگ تاریخ است کسانی در هر رتبه ای از انقلاب منحرف شده و نتوانسته اند پا به پای انقلاب و اصولش پیش بروند، از انقلاب طرد و منزوی شده و یا به جرگه مخالفان انقلاب در آمده اند.

 

و اتفاقا برخورد با سران فاسد و منحرفین از انقلاب از دید با بصیرت انقلابیون جهان نشان از صلابت و ایستادگی انقلابیون ایران بر سر اصول اولیه انقلاب است نمونه آن انقلابیون لبنان فلسطین و دیگر کشورها می باشند که با همه تبلیغات صهیونیستها بر علیه انقلاب ایران بازهم ایران الگویی برخلاف خواسته دشمنان ایران برای نهضتهای آزادیبخش جهان شده است.

 

آیا تاریخ اسلام که مولایمان علی (ع) سفارش موکد بر دقت بر مطالعه آن دارد سرشار از انسانهایی نبوده که روزگاری در صف اول مجاهدت بوده اند اما در روزگاری دیگر در صف اول دشمنان ولایت و امامت  به جنگ با دین خدا برخواسته بودند.

 

آیا با این استدلال آقای خاتمی جایی برای نقد و اعتراض مردم نسبت به بی عدالتی ها و یا انحرافات باقی می گذارد! بواقع در طول سالیان گذشته در دوران مسئولیت همین آقایان طراز اولی که ایشان آنها را انسانهایی مومن و عاشق انقلاب می داند، بی عدالتی ، رانت خواری، سوءاستفاده از قدرت ، فساد و بی بندوباری ،عدول از ارزشهای دینی و اعتقادی ، کوتاهی در مقابل زیاده خواهی قدرتهای استکباری و رشد پدیده ضدارزشی اقازادگی رخ نداده است ؟! آیا همین استدلال نمی تواند برای همه جریانات نتیجه عکس هم داشته باشد پس هیچ قیامی هیچ انقلابی هیچ اعتراضی هیچ نقدی نباید صورت بگیرد! خوب همین حرف را هم همه حکومتهای ظالم و ستم پیشه نیز می زنند نمونه آن قذافی است.

 

اما حقیقت انقلاب این است که هر نوجوان عاشق انقلاب که در محضر انقلاب رشد کرده می داند انقلاب به هیچ کس باج نمی دهد انقلاب به هیچ کس مدیون نیست، انقلاب طراز اول و طراز دوم ندارد همه باید در مسیر انقلاب اسلامی گام بردارند، در هر رتبه ای در هر جایگاهی در هر لباسی باهر میزان قدرت اقتصادی و سیاسی که داشته باشند اگر در مسیر انقلاب و ارزشها و اعتقادات آن که اصولش به روشنایی افتاب مشخص است نباشند از میان انقلاب و انقلابیون طرد می شوند و در این میان کروبی و موسوی و خاتمی هرگز نتواستند در مسیر انقلاب و ارزشهای آن ایستادگی کرده و بمانند آنها در هوای نفس خویش آنچنان گرفتار شدند که تنها خود را ملاک حق و باطل تشخیص دادند اما امام ما آن پیر سفر کرده عاشق با نهایت بصیرت انقلابی را بنا نهاد، ریشه گرفته در عمق اسلام ناب محمدی (ص) و فرمود سکاندار انقلاب برای همیشه تاریخ تا ظهور حضرت مهدی (عج) ولایت فقیه است و از آن پاسداری کنید تا انقلاب آسیب نبیند آن بت شکن بزرگ که بت منیتها و من ها را در طول مدیریت الهیش در انقلاب در هم شکست و اصول انقلاب را برگرفته از آیه آیه قرآن بنیان نهاد به صراحت برای همه تاریخ انقلاب به فرزندان انقلابیش فرمود نگذارید انقلاب بدست نااهلان بیافتد.

 

امروز خاتمی موسوی کروبی و همه کسانی که تاب ایستادگی در مقابل هوای نفس شیطانیشان را نداشتند و در عشق به قدرت اسیر دنیاطلبی شدند بدانند از دید فرزندان ولایت فقیه همان سربازانی که انقلاب را با جان با عشق با وجودی سراسر ایمان به معاد حفظ می کنند مطرود انقلاب و جزو ناهلان به آن هستند و برای اینکه نگذارند انقلاب بدست آنها بیافتد جان را تنها هدیه ای ناقابل برای بخشیدن برای حفظش می دانند . خود بخوان حدیث مفصل


 

آيات يزدي، مصباح، خاتمي تحریم شدند

منابع خارجي از ليست 80 نفري شخصيت هاي ايراني، براي تحريم توسط اتحاديه اروپا خبر دادند. سايت تحليلي پولتيكو با انتشار اين ليست اعلام كرد، اسامي آيت الله مصباح يزدي ، احمد خاتمي ، محمد يزدي و حسين شريعتمداري در ليست تحريم اتحاديه اروپا وجود دارد.
  منابع خارجي از ليست 80 نفري شخصيت هاي ايراني، براي تحريم توسط اتحاديه اروپا خبر دادند. سايت تحليلي پولتيكو با انتشار اين ليست اعلام كرد، اسامي آيت الله مصباح يزدي ، احمد خاتمي ، محمد يزدي و حسين شريعتمداري در ليست تحريم اتحاديه اروپا وجود دارد.

اين ليست در اتحاديه اروپا به بحث گذاشته شده و افراد آن تحريم و دارايي هاي آنها در اتحاديه اروپا توقيف خواهد شد.
اين سايت دليل انتخاب اين افراد را حوادث پس از انتخابات سال 88 و مقابله با فتنه سبز اعلام كرده است.


در اين ليست نام افرادي مانند آيت الله مصباح يزدي، سيداحمد خاتمي،محمد يزدي ، حسين شريعتمداري، سيدحسن فيروزآبادي (رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح)، محمدعلي جعفري (فرمانده سپاه)، حجت الاسلام والمسلمين سعيدي (نماينده ولي فقيه در سپاه)، يدالله جواني (رئيس اداره سياسي سپاه)، عبدالله عراقي (جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه)، حسين همداني (فرمانده سپاه تهران)، علي فضلي (جانشين فرمانده بسيج)، اسماعيل احمدي مقدم (فرمانده نيروي انتظامي)، احمدرضا رادان (جانشين فرمانده نيروي انتظامي) به چشم مي خورد.
نام برخي از مقامات قضايي و قضات از جمله آيت الله صادق لاريجاني (رئيس قوه قضائيه)، جانشين وي - ابراهيم رئيسي- و سخنگوي قوه- محسني اژه اي- هم در اين ليست گنجانده شده است.


برخي از مقامات و وزراي دولت نيز مانند مصطفي محمدنجار (وزير كشور)، كامران دانشجو (وزير علوم)، حيدر مصلحي (وزير اطلاعات)، صادق محصولي (وزير رفاه)، مرتضي بختياري (وزير دادگستري) و مرتضي تمدن (استاندار تهران) نيز در اين ليست حضور دارند.

 

ايرانيان خارج نشين به سبزها محل نميگذارند

تجمع 5 نفره عناصر ضدانقلاب در مقابل سفارت ايران در لاهه هلند، يك ركورد تازه را در برپايي افتضاح از سوي اپوزيسيون رقم زد.
  تجمع 5 نفره عناصر ضدانقلاب در مقابل سفارت ايران در لاهه هلند، يك ركورد تازه را در برپايي افتضاح از سوي اپوزيسيون رقم زد. هلند يكي از پايگاه هاي فعاليت ضدانقلاب در اروپا به شمار مي رود و براي تجمع ضد ايراني اخير در هلند تبليغات فراواني صورت گرفته بود.


اين نمايش به قدري افتضاح بود كه حتي اعتراض راديوزمانه (ارگان دولتي هلند براي اپوزيسيون ضد انقلاب) را هم به دنبال داشت. راديو زمانه در حالي كه عكس تجمع 5 نفره را منتشر كرده بود، با گشاده دستي نوشت: گردهمايي مقابل سفارت جمهوري اسلامي در لاهه با حضور 30 نفر [!؟] و گردهمايي دوم با حضور 100 نفر[!؟] برگزار شد. اين شمار شركت كنندگان در حالي بود كه بر پايه اطلاعات مركز آمار هلند، 32 هزار ايراني در اين كشور زندگي مي كنند. در دهه 1990 در حالي كه جمعيت ايراني ها در هلند به مراتب كمتر بود، شمار بيشتري از آنها در راهپيمايي ها شركت مي كردند و گاه تعدادشان به چند صد نفر مي رسيد. اكنون كاهش شمار شركت كنندگان به ويژه در هفته هاي اخير، ذهن بسياري از مخالفان فعال را در هلند به خود مشغول كرده است.


اين رسانه وابسته به دولت هلند به جاي اشاره به وفاداري اكثريت ايرانيان مقيم كشورهاي ديگر به كشور و نظام خود كه باعث مي شود دعوت ضدانقلاب را تحريم كنند، به توجيهات قابل تأملي متوسل شد و از قول يكي از عناصر ضدانقلاب گفت: اينكه چرا ايرانيان مقيم خارج در چنين تجمعاتي شركت نمي كنند، به نظر من خيلي بي تفاوت شده اند. چون فكر مي كنند براي آنها اتفاقي نيفتاده و بي تفاوت شده اند. چرا بايد از خانه هاي گرم شان بيرون بيايند و در جايي بايستند كه هوا سرد است! يا فكر مي كنند اگر جلوي سفارت بيايند، شايد از آنها عكس يا فيلم بگيرند و ديگر نتوانند براي تعطيلات به ايران بروند. اين در حالي است كه بسياري از آنها روزي كه به هلند آمده اند يكي از جملاتي كه به كار برده اند حتماً اين بوده كه اگر من به ايران برگردم، مرا بلافاصله زنداني و اعدام مي كنند. به خاطر همين هم موفق شده اند در هلند جواب مثبت بگيرند، ولي الان كه جواب هاي شان را گرفته اند و گذرنامه هاي هلندي در جيب شان است، همه چيز را فراموش كرده اند؛ اينجا زندگي شان را مي كنند و اصلا بي خيال همه شده اند. اين واقعاً جاي شرم دارد.


اين عضو اپوزيسيون كه براي دولت هلند كار مي كند، اضافه كرد: كشورهاي دنيا احتمالا به رژيم ايران غبطه مي خورند چرا كه مخالفاني دارد كه اين قدر بي تفاوتند!
يكي ديگر از همين مواجب بگيران دولت هلند درباره آب رفتن تعداد اعضاي اپوزيسيون در تجمعات گفت: موج نخست كساني كه به اروپا آمدند تقريباً پناهنده بودند و در گردهمايي ها شركت مي كردند اما بعدها وقتي اعلام شد پناهنده ها مي توانند به ايران برگردند، لازمه اش اين بود كه نامه هايي را امضا كنند و به نوعي «غلط كردم» بگويند. نتيجه اين بود كه به نوعي اسير جمهوري اسلامي در خارج كشور شدند. يعني حاكميت جمهوري اسلامي را در خارج از كشور هم بالاي سر خودشان حس مي كنند. جرأت اين را ندارند كه به راحتي در گردهمايي هاي اعتراضي شركت كنند يا حتي پاي يك فراخوان براي جلوگيري از اعدام در ايران را امضا كنند. حالا هم بعضي ها با عينك و گاه پوشاندن روي خود در حركات اعتراضي شركت مي كنند.راديوزمانه و اپوزيسيون همكار آن در اين گزارش توضيح نداده اند كه اگر اپوزيسيون خارج نشين تا اين اندازه بي بخار و هراسان است چگونه از هم قطاران خود توقع دارند كه به تحريك خارجي، وارد معارضه با جمهوري اسلامي شوند و براي فاكتورسازي اپوزيسيون خارج نشين، در داخل هزينه بدهند؟!

 

توهمات یک دیکتاتور سبز!

معمر قذافی، رهبر لیبی در گفت‌وگو با تلویزیون صربستان که در دفترش در طرابلس صورت گرفت، اظهار کرد: ‌شورای امنیت نمی‌بیند که چطور اوضاع طرابلس امن است.

رهبر لیبی ضمن محکوم کردن قطعنامه‌ی شورای امنیت گفت: شورای امنیت اوضاع امن طرابلس را نمی‌بیند!

معمر قذافی، رهبر لیبی در گفت‌وگو با تلویزیون صربستان که در دفترش در طرابلس صورت گرفت، اظهار کرد: ‌شورای امنیت نمی‌بیند که چطور اوضاع طرابلس امن است.


وی بار دیگر ادعاهای قبلی خود را تکرار و تصریح کرد: القاعده و گروه‌های خارجی در ناامنیهای کشور دست دارند.


قذافی بار دیگر اظهار کرد: ‌من همچنان در لیبی می‌مانم و آن را ترک نمی‌کنم.


رهبر لیبی تصریح کرد: گروه اندکی از شورشیان معترض دست به ناامنیها زده‌ا‌ند که شکست خواهند خورد.


وی ادامه داد:‌ این تصمیم شورای امنیت مبنی بر ممنوعیت سفر و بلوکه کردن حسابهای بانکی من ونزدیکانم باطل و لغوشده است.


قذافی تاکید کرد:‌ سازمان ملل حق دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را ندارد، مگر این که کشوری به کشور دیگر حمله کند.


رهبر لیبی گفت: سازمان ملل بر اساس گزارشهای خبری این قطعنامه را صادر کرده در حالی که باید کمیته‌ای را برای تحقیق درباره‌ی اوضاع لیبی به کشور می‌فرستاد.


وی ادامه داد:‌ ملت لیبی من را تایید می‌کنند و تمام ملت لیبی کاملا پشت من هستند و نیروهای ارتش و پلیس با گروهکهایی که تعدادشان اندک هستند به تبادل آتش می‌پردازند. تعداد اندکی کشته شده‌اند و هیچ درگیری در حال حاضر وجود ندارد، لیبی از صلح کامل برخوردار است و هیچ امر غیرعادی وجود ندارد.


بر اساس گزارش سایت الجزیره، وی تاکید کرد:‌ اگر شما تلویزیون لیبی را مشاهده کنید می‌بینید که همه‌ی تظاهرات و فریادها در حمایت از انقلاب لیبی است!


این در حالی است که شورای امنیت بر اساس بند هفت منشور سازمان ملل با اجماع آراء اعضایش تحریمهای شدیدی را علیه قذافی و تنی چند از نزدیکانش بدون هیچگونه تهدید نظامی علیه لیبی اعمال کرد.


 

عضوخبرگان: تعجب می‌کنم چرا هاشمی تا امروز موضع شفافی نداشته است
عضوخبرگان: تعجب می‌کنم چرا هاشمی تا امروز موضع شفافی نداشته است

 آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه روز شنبه مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از آنکه از حضور قطعی خود در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان خبر داد، گفت که هرگز به دنبال پُست و مسئولیت نیست و علت حضورش در پست های متعدد از ابتدای انقلاب تاکنون "دستور و تکلیف" امام راحل و رهبر معظم انقلاب بوده است.

سخنان آقای هاشمی درباره پیروی‌اش از دستورات رهبر انقلاب با ابهامات مختلفی روبرو شده است. به اعتقاد منتقدان آقای هاشمی، رهبر معظم انقلاب بارها به خواص تکلیف کرده اند که مرز خود را با جریان فتنه و سران وابسته آن مشخص کنند اما آقای هاشمی در 20 ماه گذشته این تکلیف را هرگز اجابت نکرده که حتی در مواردی موضع مقابل آن را گرفته است.

در همین راستا، آیت الله سید حسن ممدوحی، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان رهبری، در گفت وگو با شبکه ایران با بیان اینکه این گونه اظهارات آقای هاشمی با مواضع دوپهلوی وی در 20 ماه گذشته تناقض دارد، گفت: وی یک سیاستمدار است و تعجب می کنم که چرا تا امروز موضع گیری شفافی نداشته است.

عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: آقای هاشمی باید رسما از جریان فتنه اعلام برائت کند و به خواسته های اصولی مردم ملحق شود.

آیت الله ممدوحی در عین حال تصریح کرد: تلاش مقام معظم رهبری همیشه بر جذب است و ایشان تمایل دارند افرادی که در انقلاب نقش داشته اند با هم کار کنند و این روش حکیمانه ای است اما خواص هم باید از عملکرد خود مواظبت کنند.


 

محسن رضايي تاكيد كرد: راهكار رسيدن به وحدت، رهبري، قانون و برادري است.
محسن رضايي  تاكيد كرد: راهكار رسيدن به وحدت، رهبري، قانون و برادري است.

هامون نیوز به نقل از صراط : وي با بيان اين‌كه " اين سه مولفه در كنار هم مي‌توانند وحدت را به طور جدي در كشور ايجاد كنند، تصريح كرد:‌ زمينه‌هاي ايجاد وحدت به طور فراوان در كشور وجود دارد و مهم اين است كه نخبگان كشور همراهي و كمك كنند تا اين اتفاق بيفتد.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام هم‌چنين تاكيد كرد: بهترين راه اين است كه همه‌ي گروه‌ها پشت سر رهبري حركت كنند و اگر نظرات، سوالات و ابهاماتي دارند با خود ايشان مطرح كنند؛ چرا كه ايشان يك انسان منطقي است و سوالات و ابهامات را پاسخ مي‌دهد.

رضايي با بيان اين‌كه " زمينه و امكان مطرح كردن پرسش‌ها و ابهامات وجود دارد "، خاطرنشان كرد: البته اين امكان براي معترضين وجود دارد، ولي براي اغتشاشگران ممكن است چنين چيزي نباشد. فرق اغتشاشگر با معترض اين است كه معترضين نظام را قبول دارند ولي اغتشاشگران قبول ندارند.

 


 

ضمن سخناني كه همسو با پروژه ناكام 25 بهمن ارزيابي مي‌شود گفت ...
ضمن سخناني كه همسو با پروژه ناكام 25 بهمن ارزيابي مي‌شود گفت ...

هامون نیوز به نقل از صراط : خاتمي پس از دو هفته سكوت در قبال پروژه آمريكايي-صهيونيستي آشوب در 25 بهمن، سكوت را شكست.وي ضمن سخناني كه همسو با پروژه ناكام 25 بهمن ارزيابي مي شود، تلاش كرد هويت ضد صهيونيستي و ضدآمريكايي قيام ملت هاي مسلمان منطقه را كمرنگ كند. او مدعي شد بعضي از اين قيام ها عليه نظام هايي بوده كه سياست اصلي خود را مخالفت با غرب به خصوص آمريكا قرار داده اند و همواره شعارهاي انقلابي و ضدصهيونيستي داشته اند!خاتمي هيچ مصداقي دراين باره ارائه نكرد و حال آن كه تمام رژيم هاي مرتجعي كه ملت هاي مسلمان عليه آنها به قيام برخاسته اند، داراي ماهيت وابسته بوده اند و حتي معمر قذافي طي سال هاي اخير بيشترين ارتباطات را با آمريكا و غرب برقرار كرده بود.خاتمي در ادامه سخنانش بدون آن كه تحركات ساختارشكنانه و شعارهاي ضدانقلابي و ضدقانون اساسي اوباش تحريك شده از سوي رسانه هاي ضدانقلابي و آمريكا و رژيم صهيونيستي در 25 بهمن را محكوم كند، مدعي شد: آيا نبايد باعث ناراحتي و نگراني باشد وقتي جريان هايي مي كوشند دست آوردهاي بزرگ انقلاب را ناديده انگارند، بلكه آن را دگرگونه جلوه دهند؟ وقتي بنا باشد همه مسئولان طراز اول كه مورد تاييد امام، مردم و رهبري بوده اند انسان هاي فاسد، منحرف و ضدانقلاب معرفي شوند آيا مردم جهان حق ندارند اين شبهه را پيدا كنند كه پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آيا اين بزرگ ترين جفا به انقلاب نيست؟ آيا اگر فضا باز باشد قانون اساسي مبناي عمل قرار گيرد و انتقاد و حتي اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد و نصيحت مسئولان كشور و نقد و ارائه آزاد انديشه يك ارزش به حساب آيد، به جمهوري اسلامي خدمت نشده است؟وي كه سوابق ملاقات با جرج سوروس (سرمايه گذار صهيونيست كودتاهاي مخملين) و راسموسن دبيركل ناتو (حامي كاريكاتورهاي ضد اسلامي در دانمارك) را در كارنامه سياه خود دارد، به دفاع تلويحي از فتنه گراني چون موسوي و كروبي برخاست كه تحريك كننده حركت آشوبگرانه مذكور 25 بهمن بودند.خاتمي گفت: به جا بود كه زندانيان كه نوعاً انسان هاي امتحان داده و صادق و مومن اند آزاد شوند نه اينكه اين روزها شاهد دستگيري هاي تازه و ايجاد محدوديت مجدد براي كساني باشيم كه اندكي از محدوديت آن ها كاسته شده بود. چرا بايد كساني چون جناب مهندس موسوي و جناب آقاي كروبي كه در دلبستگي شان به اصل انقلاب و نظام ترديدي نيست دچار حصر و محدوديت شوند و زمينه اي فراهم آيد تا كساني كه نه نظام را قبول دارند و نه خير ايران و ايراني را مي خواهند ميدان داري و احياناً از احساسات پاك مردم بخصوص جوانان سوءاستفاده كنند.اين رويكرد تحريفگرانه و نفاق آلود از سوي خاتمي در حالي است كه اوباش چند صد نفري حاضر در اغتشاش 25 بهمن، به دعوت كروبي و موسوي علناً عليه جمهوري اسلامي و اركان قانون اساسي و انقلاب فحاشي كرده بودند تا افكارعمومي جهان از انتفاضه اسلامي در خاورميانه منحرف شود، همچنان كه خاتمي خود در سخنان اخيرش كوشيده تا هويت ضدصهيونيستي و ضد آمريكايي نهضت ها را كتمان كند. خاتمي به شيوه نفاق هميشگي توضيح نمي دهد كه كجاي تحركات ساختارشكنانه و آشوبگري و تكرار شعارهاي ضدانقلابي كه يك روز قبل از ماجراي 25بهمن از سوي سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي ديكته شده، «نصيحت و نقد و ارائه انديشه در چارچوب قانون است»؟! و كدام «انسان مومن و صادق» حاضر مي شود در بحبوحه بدنامي و فرار مزدوران آمريكا و اسرائيل از كشورهاي اسلامي، ننگ نوكري مستكبران را به جان بخرد و به خاطر اين حماقت بزرگ، از ستايش آنان برخوردار گردد؟! خاتمي با اين اظهارات نشان داد كه ادعاي اصلاح طلبي او در چارچوب قانون اساسي و خدمت به جمهوري اسلامي دروغي رنگ باخته بيش نيست و او اختيار جدا كردن حساب خود از ضدانقلاب و آمريكا و اسرائيل را ندارد.گفتني است خاتمي علاوه بر ملاقات پنهان با جرج سوروس صهيونيست،راسموسن دبيركل ناتو و حامي كاريكاتورهاي ضد اسلامي براي راه اندازي فتنه88 مبالغ كلاني از ملك عبدالله پادشاه سعودي و برخي از كشورهاي اروپايي نيز دريافت كرده است و تلاش وي براي تطهير سران وابسته برخي كشورهاي عربي و تخطئه حركت هاي انقلابي مردم مسلمان خاورميانه در اين راستا قابل ارزيابي است.خاطرنشان مي شود همزمان با سياه بازي جديد خاتمي، روزنامه اطلاعات مطلبي رپرتاژگونه و توأم با حمايت از وي چاپ كرد.

 


 


 

فرار مهدی خزعلی همگام با شانتاژ فتنه گران !
دشمنان نظام و انقلاب که همواره تربیت شدگان و شاگردان حضرت علامه مصباح یزدی را مانعی بزرگ برای رسیدن به اغراض شوم خود می بینند، به ناچار تلاش برای تخریب، دروغ پراکنی و شایعه سازی را سرلوحه کار خویش قرار داده اند. از اتهاماتی که هر از چند گاهی علیه عمار زمان حضرت علامه مصباح یزدی مطرح می کنند و با وجود ارائه اسناد و مدارک اثبات کننده کذب ادعاهای دشمنان و معاندین نظام اما همچنان کذابین به شیوه و مسلک خویش قلم فرسایی می کنند تا دروغ پراکنی هایی به این شکل که در ادامه خواهد آمد.
هامون نیوز به نقل از صراط :   با توجه به توافقات صورت گرفته قرار بود بين حجت الاسلام دكتر رهدار معاونت سیاسی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و آقاي دكتر مهدي خزعلي مناظره اي با موضوع دموكراسي ديني در تاريخ 89/12/7  به صورت ويدئو كنفرانس صورت پذيرد اما همانطور که انتظار می رفت ایشان نیز همچون سایر همسلکان خویش طبق یک سناریوی از پیش تعیین شده از این مناظره طفره رفتند و در محیط از قبل اعلام شده برای این مناظره ( تالار جمهوری اسلامی) که جمع زیادی از علاقمندان در آنجا آماده شنیدن سخنان دو طرف بودند ، حاضر نشدند تا  مهر تایید دیگری باشد بر اینکه حامیان فتنه برای فریب افکار عمومی همواره سعی در استفاده ابزاری از تریبونهای یک طرفه و شانتاژهای خبری در فضای رسانه ای هستند و هر کجا پای نیروهای انقلاب و تربیت یافتگان مکتب اسلام در میان باشد با انواع ترفندها فرار خواهند رفت.

اما از آنجا که مهدی خزعلی و همفکرانش از حامیان موسوی یا همان مرد دروغ قرن می باشند که به جرم ارائه آمار دروغین و نقاشی های مشاورین تحریف گرش سیلی محکمی در پای صندوقهای رای از ملت دریافت کردند، اینبار نیز اصل را بر دروغ و شانتاژ خبری گذاشتند و در سایتهای نفاق و ضدانقلاب چنین وانمود کردند که حجت الاسلام دکتر رهدار از این مناظره فرار کردند!

سایت بالاترین و برخی دیگر از سایتهای ضدنظام که از رسانه های حامی فتنه محسوب می شوند در تحریفی عجیب چنین نوشتند:

« فرار حجت الاسلام رهدار نماینده ی اصولگرا از مناظره با دکتر خزعلی
۷ اسفند ۸۹ ساعت ۲۲ قرار بود مناظره ای در محیط مسنجر در اینترنت طبق توافقات قبلی صورت گرفته بین دکتر مهدی خزعلی و حجت الاسلام دکتر رهدار در مسنجری صورت بگیرد. در حالی که آقای خزعلی برای مناظره حاضر بودند و تعداد حضار بیش از ۲۶۰ نفر بود و شرایط مناظره آماده بود با تاخیر آقای رهدار و خلف وعده ی این شخص حاضران و آقای خزعلی حدود ۱ ساعت پس از زمان مقرر منتظر ماندند که نهایتا اعلام شد آقای رهدار حاضر به مناظره نیستند و برای مناظره با آقای دکتر خزعلی نخواهند آمد. در ادامه طرفداران آقای رهدار به محفل حضار حتی در محیط نت حمله ور شدند و شروع به هتاکی و فحاشی و نقض قوانین مسنجر نمودند. به این ترتیب آقای رهدار از مناظره ای که شکست او در آن قابل پیش بینی بود به شکل خجالت آوری گریخت و طرفداران وی در ادامه حرکات غیر انسانی و شرم آوری را به نماش گذاشتند. شایان ذکر است موضوع این مناظره دموکراسی دینی بود»

مهدی خزعلی نیز در وب سایت شخصی اش با انواع توجیهات از جمله عدم بی طرفی محیط گفتمان و... نوشته است که در محیط دیگری در انتظار مناظره با حجت الاسلام رهدار بوده است امّا ایشان حاضر نشده اند! این در حالی است که این مناظره نیز همچون سایر مناظره ها در فضای مجازی و حقیقی، توسط برگزار کنندگان از قبل محیط و زمان مناظره تعیین گردیده است و با این وجود آقای خزعلی با چه توجیهی از این امر سرباز می زنند قبول و عدم قبولش به عقلاء واگذار می شود.

نکته دیگر اینکه آقای دکتر خزعلی برخلاف بالاترین و سایر رسانه های فتنه هیچ اشاره ای به حمله و فحاشی طرفداران آقای رهدار هم نکرده است که این نیز خود مویدی دیگر بر اوج شایعه سازی و دروغ پراکنی جریان فتنه می باشد با اینکه همگان می دانند آقای مهدی خزعلی از جمله افرادی است که بقای خویش را در مظلوم نمایی، شانتاژ و از این نوع رفتارها می بیند لذا وی  کسی نیست که از این قبیل حاشیه ها به راحتی بگذرد و حداقل یک پاراگراف مظلوم نمایی نکند و اینکه وی مطلبی در این باره ننوشته اند نشان از مثل معروف" دروغگو حافظه ندارد" در توصیف و ماهیت این رسانه هامی باشد.

گفتنی است اینگونه طفره رفتن ها در جریان مخالف اصولگرایی بسیار سابقه دارد. در همین چندماه پیش، آبانماه سال جاری علی رغم تلاش و رایزنیهای مستمر دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان برای برگزاری مناظره ای بین یکی از چهره های اصلاح طلب با حجت الاسلام و المسلمین روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو و از دیگر شاگردان حضرت علامه مصباح یزدی، هیچ یک از نیروهای اصلاح طلب حاضر به شرکت در این مناظره نشدند

بعد از آن آبروریزی صورت گرفته توسط چهره های فراری از بحث اصلاح طلب، اینبار دانشجویان اصلاح طلب پا وسط گذاشتند تا به هر شکل ممکن یکی از چهره های جناح خود را در این مناظره حاضر کنند امّا تلاش آنها نیز بی نتیجه ماند و به ناچارسخنرانی جایگزین آن مناظره شد و از آنجا که جمع زیادی از دانشجویان در یک محیط حقیقی  و علمی شاهد این ماجرا بودند و بسیاری از دانشجویان اصلاح طلب نیز از فرار و طفره رفتن سران خود به خشم آمده بودند، جریان فتنه مجال دروغ پراکنی و شایعه سازی را در فضای مجازی پیدا نکرد و صرفا در مقابل این خبر که در آن ایام توسط بی باک منتشر شد جز سکوت و قبول این ننگ چاره ای ندید.

در پایان لازم بذکر است که دکتر مهدی خزعلی بخاطر رفتارهای ناهنجار و خلاف قانون و شرع و همگامی با جریان ضدانقلاب و فتنه از سوی پدر بزرگوارش حضرت آیت الله خزعلی با  صراحت و قاطعیت طرد گردیده این درحالی است که وی تصور می کرد همچون برخی آقازادگان در صورت جای گرفتن در آغوش ضد انقلاب و نفاق، دست حمایت پدر را بالای سر خود خواهد دید امّا تقوای الهی و بصیرت والای حضرت آیت الله خزعلی جز طرد شدن و منزوی شدن ارمغانی برای این توهم گرا و نویسنده هتاک به همراه نداشت.

 

 

فتنه سكوت!
افكار عمومي مردم بهترين دادگاه براي سنجش اعمال سران فتنه است، روزي كه قرار باشد آنان محاكمه شوند، بايد براي بيانيه‌هاي نوشته و نانوشته‌شان به ملت ايران پاسخگو باشند.

هامون نیوز جوان نوشت: شوراي هماهنگي راه سبز اميد! كه اين روزها سخنگو و بلندگوي جريان فتنه سبز شده است، به تازگي با اعلام 10 اسفند ماه به عنوان روز تولد ميرحسين موسوي، از طرفداران اين فرقه مضمحل خواسته است از ميدان امام حسين(ع) تا ميدان انقلاب راهپيمايي نمايند. در روزهاي گذشته همه تلاش رسانه‌اي فتنه‌گران اين بوده كه به هر نحو ممكن با مناسبت‌تراشي‌هاي مختلف تا روزهاي منتهي به چهارشنبه آخر سال تحرك بي‌سرانجام 25 بهم


تاریخ: دو شنبه 9 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

 

خاتمی همچنان در مدار فتنه گری

 
هر نوجوان عاشق انقلاب که در محضر انقلاب رشد کرده می داند انقلاب به هیچ کس باج نمی دهد انقلاب به هیچ کس مدیون نیست، انقلاب طراز اول و طراز دوم ندارد همه باید در مسیر انقلاب اسلامی گام بردارند، در هر رتبه ای در هر جایگاهی در هر لباسی باهر میزان قدرت اقتصادی و سیاسی که داشته باشند اگر در مسیر انقلاب و ارزشها و اعتقادات آن که اصولش به روشنایی افتاب مشخص است نباشند از میان انقلاب و انقلابیون طرد می شوند

 

خاتمی بعد از گذشت تقریبا دو هفته از فتنه 25 بهمن لب به سخن گشود و بجای عذرخواهی از ملت ایران در باب انحرافی که در انقلاب ایجاد کردند و همراهی و مدیریت جریان فتنه به انتقاد از نظام در خصوص برخورد با سران فتنه پرداخت و مدعی شد میر حسین موسوی و کروبی انسانهایی هستند که دلبستگیشان به نظام و انقلاب مشخص است ! و در سخنانش مدعي شد: آيا نبايد باعث ناراحتي و نگراني باشد وقتي جريان هايي مي كوشند دست آوردهاي بزرگ انقلاب را ناديده انگارند، بلكه آن را دگرگونه جلوه دهند؟ وقتي بنا باشد همه مسئولان طراز اول كه مورد تاييد امام، مردم و رهبري بوده اند انسان هاي فاسد، منحرف و ضدانقلاب معرفي شوند آيا مردم جهان حق ندارند اين شبهه را پيدا كنند كه پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آيا اين بزرگ ترين جفا به انقلاب نيست؟ آيا اگر فضا باز باشد قانون اساسي مبناي عمل قرار گيرد و انتقاد و حتي اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد و نصيحت مسئولان كشور و نقد و ارائه آزاد انديشه يك ارزش به حساب آيد، به جمهوري اسلامي خدمت نشده است؟

 

مظلومیت انقلاب و مردم و دستاوردهای انقلاب در اوج ریاکاری این سخنان به خوبی دیده می شود آقای خاتمی ظاهرا خود را کاملا به نادانی زده اند چرا که در نهایت آشنایی به تاریخ سرشار از عبرتهای اسلام از دید ایشان ، اصل انقلاب،  ارزشهایش و اعتقادات دینی مردم محلی از اعراب ندارد و تنها کسانی که روزگاری در مسیر انقلاب بوده اند مصداق انقلاب هستند  و همین تنها ملاک وی می باشد  اما این سخنان را ریاکارانه به نحوی به اصالت انقلاب مرتبط می کند،  از دید ایشان نباید به کسانی که در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت خصوصا در طراز اول مسئولیت بوده اند اتهامی زد و آنها را به خاطر اینکه در رده اول مسئولیت در کشور بوده اند مبرا از خطا و خیانت و انحراف دانسته و اعتراض و مخالفت مردم با آنها را موجب وهن انقلاب و سوء استفاده دشمنان انقلاب می داند و مدعی می شود مردم جهان با این اعتراضات فکر می کنند حاصل انقلاب فساد و انحراف بوده است ! ایا این نهایت نامردی در اصول ارزشمند انقلاب  نیست مگر انقلاب مدیون کسی است ،که اگر انقلاب بخواهد مدیون کسی باشد مدیون خون شهدا و جانبازان انقلاب و همه مردم ایران است اما انقلاب به کسی دینی ندارد این ملت و ما و همه آدمهایی که در این کشور هستیم دین انقلاب بر گردنمان هست باید حفظش کنیم باید پاسدارش باشیم از اصولش منحرف نشویم و با نهایت استقامت یاورش باشیم و این حقیت بزرگ تاریخ است کسانی در هر رتبه ای از انقلاب منحرف شده و نتوانسته اند پا به پای انقلاب و اصولش پیش بروند، از انقلاب طرد و منزوی شده و یا به جرگه مخالفان انقلاب در آمده اند.

 

و اتفاقا برخورد با سران فاسد و منحرفین از انقلاب از دید با بصیرت انقلابیون جهان نشان از صلابت و ایستادگی انقلابیون ایران بر سر اصول اولیه انقلاب است نمونه آن انقلابیون لبنان فلسطین و دیگر کشورها می باشند که با همه تبلیغات صهیونیستها بر علیه انقلاب ایران بازهم ایران الگویی برخلاف خواسته دشمنان ایران برای نهضتهای آزادیبخش جهان شده است.

 

آیا تاریخ اسلام که مولایمان علی (ع) سفارش موکد بر دقت بر مطالعه آن دارد سرشار از انسانهایی نبوده که روزگاری در صف اول مجاهدت بوده اند اما در روزگاری دیگر در صف اول دشمنان ولایت و امامت  به جنگ با دین خدا برخواسته بودند.

 

آیا با این استدلال آقای خاتمی جایی برای نقد و اعتراض مردم نسبت به بی عدالتی ها و یا انحرافات باقی می گذارد! بواقع در طول سالیان گذشته در دوران مسئولیت همین آقایان طراز اولی که ایشان آنها را انسانهایی مومن و عاشق انقلاب می داند، بی عدالتی ، رانت خواری، سوءاستفاده از قدرت ، فساد و بی بندوباری ،عدول از ارزشهای دینی و اعتقادی ، کوتاهی در مقابل زیاده خواهی قدرتهای استکباری و رشد پدیده ضدارزشی اقازادگی رخ نداده است ؟! آیا همین استدلال نمی تواند برای همه جریانات نتیجه عکس هم داشته باشد پس هیچ قیامی هیچ انقلابی هیچ اعتراضی هیچ نقدی نباید صورت بگیرد! خوب همین حرف را هم همه حکومتهای ظالم و ستم پیشه نیز می زنند نمونه آن قذافی است.

 

اما حقیقت انقلاب این است که هر نوجوان عاشق انقلاب که در محضر انقلاب رشد کرده می داند انقلاب به هیچ کس باج نمی دهد انقلاب به هیچ کس مدیون نیست، انقلاب طراز اول و طراز دوم ندارد همه باید در مسیر انقلاب اسلامی گام بردارند، در هر رتبه ای در هر جایگاهی در هر لباسی باهر میزان قدرت اقتصادی و سیاسی که داشته باشند اگر در مسیر انقلاب و ارزشها و اعتقادات آن که اصولش به روشنایی افتاب مشخص است نباشند از میان انقلاب و انقلابیون طرد می شوند و در این میان کروبی و موسوی و خاتمی هرگز نتواستند در مسیر انقلاب و ارزشهای آن ایستادگی کرده و بمانند آنها در هوای نفس خویش آنچنان گرفتار شدند که تنها خود را ملاک حق و باطل تشخیص دادند اما امام ما آن پیر سفر کرده عاشق با نهایت بصیرت انقلابی را بنا نهاد، ریشه گرفته در عمق اسلام ناب محمدی (ص) و فرمود سکاندار انقلاب برای همیشه تاریخ تا ظهور حضرت مهدی (عج) ولایت فقیه است و از آن پاسداری کنید تا انقلاب آسیب نبیند آن بت شکن بزرگ که بت منیتها و من ها را در طول مدیریت الهیش در انقلاب در هم شکست و اصول انقلاب را برگرفته از آیه آیه قرآن بنیان نهاد به صراحت برای همه تاریخ انقلاب به فرزندان انقلابیش فرمود نگذارید انقلاب بدست نااهلان بیافتد.

 

امروز خاتمی موسوی کروبی و همه کسانی که تاب ایستادگی در مقابل هوای نفس شیطانیشان را نداشتند و در عشق به قدرت اسیر دنیاطلبی شدند بدانند از دید فرزندان ولایت فقیه همان سربازانی که انقلاب را با جان با عشق با وجودی سراسر ایمان به معاد حفظ می کنند مطرود انقلاب و جزو ناهلان به آن هستند و برای اینکه نگذارند انقلاب بدست آنها بیافتد جان را تنها هدیه ای ناقابل برای بخشیدن برای حفظش می دانند . خود بخوان حدیث مفصل


 

آيات يزدي، مصباح، خاتمي تحریم شدند

منابع خارجي از ليست 80 نفري شخصيت هاي ايراني، براي تحريم توسط اتحاديه اروپا خبر دادند. سايت تحليلي پولتيكو با انتشار اين ليست اعلام كرد، اسامي آيت الله مصباح يزدي ، احمد خاتمي ، محمد يزدي و حسين شريعتمداري در ليست تحريم اتحاديه اروپا وجود دارد.
  منابع خارجي از ليست 80 نفري شخصيت هاي ايراني، براي تحريم توسط اتحاديه اروپا خبر دادند. سايت تحليلي پولتيكو با انتشار اين ليست اعلام كرد، اسامي آيت الله مصباح يزدي ، احمد خاتمي ، محمد يزدي و حسين شريعتمداري در ليست تحريم اتحاديه اروپا وجود دارد.

اين ليست در اتحاديه اروپا به بحث گذاشته شده و افراد آن تحريم و دارايي هاي آنها در اتحاديه اروپا توقيف خواهد شد.
اين سايت دليل انتخاب اين افراد را حوادث پس از انتخابات سال 88 و مقابله با فتنه سبز اعلام كرده است.


در اين ليست نام افرادي مانند آيت الله مصباح يزدي، سيداحمد خاتمي،محمد يزدي ، حسين شريعتمداري، سيدحسن فيروزآبادي (رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح)، محمدعلي جعفري (فرمانده سپاه)، حجت الاسلام والمسلمين سعيدي (نماينده ولي فقيه در سپاه)، يدالله جواني (رئيس اداره سياسي سپاه)، عبدالله عراقي (جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه)، حسين همداني (فرمانده سپاه تهران)، علي فضلي (جانشين فرمانده بسيج)، اسماعيل احمدي مقدم (فرمانده نيروي انتظامي)، احمدرضا رادان (جانشين فرمانده نيروي انتظامي) به چشم مي خورد.
نام برخي از مقامات قضايي و قضات از جمله آيت الله صادق لاريجاني (رئيس قوه قضائيه)، جانشين وي - ابراهيم رئيسي- و سخنگوي قوه- محسني اژه اي- هم در اين ليست گنجانده شده است.


برخي از مقامات و وزراي دولت نيز مانند مصطفي محمدنجار (وزير كشور)، كامران دانشجو (وزير علوم)، حيدر مصلحي (وزير اطلاعات)، صادق محصولي (وزير رفاه)، مرتضي بختياري (وزير دادگستري) و مرتضي تمدن (استاندار تهران) نيز در اين ليست حضور دارند.

 

ايرانيان خارج نشين به سبزها محل نميگذارند

تجمع 5 نفره عناصر ضدانقلاب در مقابل سفارت ايران در لاهه هلند، يك ركورد تازه را در برپايي افتضاح از سوي اپوزيسيون رقم زد.
  تجمع 5 نفره عناصر ضدانقلاب در مقابل سفارت ايران در لاهه هلند، يك ركورد تازه را در برپايي افتضاح از سوي اپوزيسيون رقم زد. هلند يكي از پايگاه هاي فعاليت ضدانقلاب در اروپا به شمار مي رود و براي تجمع ضد ايراني اخير در هلند تبليغات فراواني صورت گرفته بود.


اين نمايش به قدري افتضاح بود كه حتي اعتراض راديوزمانه (ارگان دولتي هلند براي اپوزيسيون ضد انقلاب) را هم به دنبال داشت. راديو زمانه در حالي كه عكس تجمع 5 نفره را منتشر كرده بود، با گشاده دستي نوشت: گردهمايي مقابل سفارت جمهوري اسلامي در لاهه با حضور 30 نفر [!؟] و گردهمايي دوم با حضور 100 نفر[!؟] برگزار شد. اين شمار شركت كنندگان در حالي بود كه بر پايه اطلاعات مركز آمار هلند، 32 هزار ايراني در اين كشور زندگي مي كنند. در دهه 1990 در حالي كه جمعيت ايراني ها در هلند به مراتب كمتر بود، شمار بيشتري از آنها در راهپيمايي ها شركت مي كردند و گاه تعدادشان به چند صد نفر مي رسيد. اكنون كاهش شمار شركت كنندگان به ويژه در هفته هاي اخير، ذهن بسياري از مخالفان فعال را در هلند به خود مشغول كرده است.


اين رسانه وابسته به دولت هلند به جاي اشاره به وفاداري اكثريت ايرانيان مقيم كشورهاي ديگر به كشور و نظام خود كه باعث مي شود دعوت ضدانقلاب را تحريم كنند، به توجيهات قابل تأملي متوسل شد و از قول يكي از عناصر ضدانقلاب گفت: اينكه چرا ايرانيان مقيم خارج در چنين تجمعاتي شركت نمي كنند، به نظر من خيلي بي تفاوت شده اند. چون فكر مي كنند براي آنها اتفاقي نيفتاده و بي تفاوت شده اند. چرا بايد از خانه هاي گرم شان بيرون بيايند و در جايي بايستند كه هوا سرد است! يا فكر مي كنند اگر جلوي سفارت بيايند، شايد از آنها عكس يا فيلم بگيرند و ديگر نتوانند براي تعطيلات به ايران بروند. اين در حالي است كه بسياري از آنها روزي كه به هلند آمده اند يكي از جملاتي كه به كار برده اند حتماً اين بوده كه اگر من به ايران برگردم، مرا بلافاصله زنداني و اعدام مي كنند. به خاطر همين هم موفق شده اند در هلند جواب مثبت بگيرند، ولي الان كه جواب هاي شان را گرفته اند و گذرنامه هاي هلندي در جيب شان است، همه چيز را فراموش كرده اند؛ اينجا زندگي شان را مي كنند و اصلا بي خيال همه شده اند. اين واقعاً جاي شرم دارد.


اين عضو اپوزيسيون كه براي دولت هلند كار مي كند، اضافه كرد: كشورهاي دنيا احتمالا به رژيم ايران غبطه مي خورند چرا كه مخالفاني دارد كه اين قدر بي تفاوتند!
يكي ديگر از همين مواجب بگيران دولت هلند درباره آب رفتن تعداد اعضاي اپوزيسيون در تجمعات گفت: موج نخست كساني كه به اروپا آمدند تقريباً پناهنده بودند و در گردهمايي ها شركت مي كردند اما بعدها وقتي اعلام شد پناهنده ها مي توانند به ايران برگردند، لازمه اش اين بود كه نامه هايي را امضا كنند و به نوعي «غلط كردم» بگويند. نتيجه اين بود كه به نوعي اسير جمهوري اسلامي در خارج كشور شدند. يعني حاكميت جمهوري اسلامي را در خارج از كشور هم بالاي سر خودشان حس مي كنند. جرأت اين را ندارند كه به راحتي در گردهمايي هاي اعتراضي شركت كنند يا حتي پاي يك فراخوان براي جلوگيري از اعدام در ايران را امضا كنند. حالا هم بعضي ها با عينك و گاه پوشاندن روي خود در حركات اعتراضي شركت مي كنند.راديوزمانه و اپوزيسيون همكار آن در اين گزارش توضيح نداده اند كه اگر اپوزيسيون خارج نشين تا اين اندازه بي بخار و هراسان است چگونه از هم قطاران خود توقع دارند كه به تحريك خارجي، وارد معارضه با جمهوري اسلامي شوند و براي فاكتورسازي اپوزيسيون خارج نشين، در داخل هزينه بدهند؟!

 

توهمات یک دیکتاتور سبز!

معمر قذافی، رهبر لیبی در گفت‌وگو با تلویزیون صربستان که در دفترش در طرابلس صورت گرفت، اظهار کرد: ‌شورای امنیت نمی‌بیند که چطور اوضاع طرابلس امن است.

رهبر لیبی ضمن محکوم کردن قطعنامه‌ی شورای امنیت گفت: شورای امنیت اوضاع امن طرابلس را نمی‌بیند!

معمر قذافی، رهبر لیبی در گفت‌وگو با تلویزیون صربستان که در دفترش در طرابلس صورت گرفت، اظهار کرد: ‌شورای امنیت نمی‌بیند که چطور اوضاع طرابلس امن است.


وی بار دیگر ادعاهای قبلی خود را تکرار و تصریح کرد: القاعده و گروه‌های خارجی در ناامنیهای کشور دست دارند.


قذافی بار دیگر اظهار کرد: ‌من همچنان در لیبی می‌مانم و آن را ترک نمی‌کنم.


رهبر لیبی تصریح کرد: گروه اندکی از شورشیان معترض دست به ناامنیها زده‌ا‌ند که شکست خواهند خورد.


وی ادامه داد:‌ این تصمیم شورای امنیت مبنی بر ممنوعیت سفر و بلوکه کردن حسابهای بانکی من ونزدیکانم باطل و لغوشده است.


قذافی تاکید کرد:‌ سازمان ملل حق دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را ندارد، مگر این که کشوری به کشور دیگر حمله کند.


رهبر لیبی گفت: سازمان ملل بر اساس گزارشهای خبری این قطعنامه را صادر کرده در حالی که باید کمیته‌ای را برای تحقیق درباره‌ی اوضاع لیبی به کشور می‌فرستاد.


وی ادامه داد:‌ ملت لیبی من را تایید می‌کنند و تمام ملت لیبی کاملا پشت من هستند و نیروهای ارتش و پلیس با گروهکهایی که تعدادشان اندک هستند به تبادل آتش می‌پردازند. تعداد اندکی کشته شده‌اند و هیچ درگیری در حال حاضر وجود ندارد، لیبی از صلح کامل برخوردار است و هیچ امر غیرعادی وجود ندارد.


بر اساس گزارش سایت الجزیره، وی تاکید کرد:‌ اگر شما تلویزیون لیبی را مشاهده کنید می‌بینید که همه‌ی تظاهرات و فریادها در حمایت از انقلاب لیبی است!


این در حالی است که شورای امنیت بر اساس بند هفت منشور سازمان ملل با اجماع آراء اعضایش تحریمهای شدیدی را علیه قذافی و تنی چند از نزدیکانش بدون هیچگونه تهدید نظامی علیه لیبی اعمال کرد.


 

عضوخبرگان: تعجب می‌کنم چرا هاشمی تا امروز موضع شفافی نداشته است
عضوخبرگان: تعجب می‌کنم چرا هاشمی تا امروز موضع شفافی نداشته است

 آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه روز شنبه مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از آنکه از حضور قطعی خود در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان خبر داد، گفت که هرگز به دنبال پُست و مسئولیت نیست و علت حضورش در پست های متعدد از ابتدای انقلاب تاکنون "دستور و تکلیف" امام راحل و رهبر معظم انقلاب بوده است.

سخنان آقای هاشمی درباره پیروی‌اش از دستورات رهبر انقلاب با ابهامات مختلفی روبرو شده است. به اعتقاد منتقدان آقای هاشمی، رهبر معظم انقلاب بارها به خواص تکلیف کرده اند که مرز خود را با جریان فتنه و سران وابسته آن مشخص کنند اما آقای هاشمی در 20 ماه گذشته این تکلیف را هرگز اجابت نکرده که حتی در مواردی موضع مقابل آن را گرفته است.

در همین راستا، آیت الله سید حسن ممدوحی، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان رهبری، در گفت وگو با شبکه ایران با بیان اینکه این گونه اظهارات آقای هاشمی با مواضع دوپهلوی وی در 20 ماه گذشته تناقض دارد، گفت: وی یک سیاستمدار است و تعجب می کنم که چرا تا امروز موضع گیری شفافی نداشته است.

عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: آقای هاشمی باید رسما از جریان فتنه اعلام برائت کند و به خواسته های اصولی مردم ملحق شود.

آیت الله ممدوحی در عین حال تصریح کرد: تلاش مقام معظم رهبری همیشه بر جذب است و ایشان تمایل دارند افرادی که در انقلاب نقش داشته اند با هم کار کنند و این روش حکیمانه ای است اما خواص هم باید از عملکرد خود مواظبت کنند.


 

محسن رضايي تاكيد كرد: راهكار رسيدن به وحدت، رهبري، قانون و برادري است.
محسن رضايي  تاكيد كرد: راهكار رسيدن به وحدت، رهبري، قانون و برادري است.

هامون نیوز به نقل از صراط : وي با بيان اين‌كه " اين سه مولفه در كنار هم مي‌توانند وحدت را به طور جدي در كشور ايجاد كنند، تصريح كرد:‌ زمينه‌هاي ايجاد وحدت به طور فراوان در كشور وجود دارد و مهم اين است كه نخبگان كشور همراهي و كمك كنند تا اين اتفاق بيفتد.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام هم‌چنين تاكيد كرد: بهترين راه اين است كه همه‌ي گروه‌ها پشت سر رهبري حركت كنند و اگر نظرات، سوالات و ابهاماتي دارند با خود ايشان مطرح كنند؛ چرا كه ايشان يك انسان منطقي است و سوالات و ابهامات را پاسخ مي‌دهد.

رضايي با بيان اين‌كه " زمينه و امكان مطرح كردن پرسش‌ها و ابهامات وجود دارد "، خاطرنشان كرد: البته اين امكان براي معترضين وجود دارد، ولي براي اغتشاشگران ممكن است چنين چيزي نباشد. فرق اغتشاشگر با معترض اين است كه معترضين نظام را قبول دارند ولي اغتشاشگران قبول ندارند.

 


 

ضمن سخناني كه همسو با پروژه ناكام 25 بهمن ارزيابي مي‌شود گفت ...
ضمن سخناني كه همسو با پروژه ناكام 25 بهمن ارزيابي مي‌شود گفت ...

هامون نیوز به نقل از صراط : خاتمي پس از دو هفته سكوت در قبال پروژه آمريكايي-صهيونيستي آشوب در 25 بهمن، سكوت را شكست.وي ضمن سخناني كه همسو با پروژه ناكام 25 بهمن ارزيابي مي شود، تلاش كرد هويت ضد صهيونيستي و ضدآمريكايي قيام ملت هاي مسلمان منطقه را كمرنگ كند. او مدعي شد بعضي از اين قيام ها عليه نظام هايي بوده كه سياست اصلي خود را مخالفت با غرب به خصوص آمريكا قرار داده اند و همواره شعارهاي انقلابي و ضدصهيونيستي داشته اند!خاتمي هيچ مصداقي دراين باره ارائه نكرد و حال آن كه تمام رژيم هاي مرتجعي كه ملت هاي مسلمان عليه آنها به قيام برخاسته اند، داراي ماهيت وابسته بوده اند و حتي معمر قذافي طي سال هاي اخير بيشترين ارتباطات را با آمريكا و غرب برقرار كرده بود.خاتمي در ادامه سخنانش بدون آن كه تحركات ساختارشكنانه و شعارهاي ضدانقلابي و ضدقانون اساسي اوباش تحريك شده از سوي رسانه هاي ضدانقلابي و آمريكا و رژيم صهيونيستي در 25 بهمن را محكوم كند، مدعي شد: آيا نبايد باعث ناراحتي و نگراني باشد وقتي جريان هايي مي كوشند دست آوردهاي بزرگ انقلاب را ناديده انگارند، بلكه آن را دگرگونه جلوه دهند؟ وقتي بنا باشد همه مسئولان طراز اول كه مورد تاييد امام، مردم و رهبري بوده اند انسان هاي فاسد، منحرف و ضدانقلاب معرفي شوند آيا مردم جهان حق ندارند اين شبهه را پيدا كنند كه پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آيا اين بزرگ ترين جفا به انقلاب نيست؟ آيا اگر فضا باز باشد قانون اساسي مبناي عمل قرار گيرد و انتقاد و حتي اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد و نصيحت مسئولان كشور و نقد و ارائه آزاد انديشه يك ارزش به حساب آيد، به جمهوري اسلامي خدمت نشده است؟وي كه سوابق ملاقات با جرج سوروس (سرمايه گذار صهيونيست كودتاهاي مخملين) و راسموسن دبيركل ناتو (حامي كاريكاتورهاي ضد اسلامي در دانمارك) را در كارنامه سياه خود دارد، به دفاع تلويحي از فتنه گراني چون موسوي و كروبي برخاست كه تحريك كننده حركت آشوبگرانه مذكور 25 بهمن بودند.خاتمي گفت: به جا بود كه زندانيان كه نوعاً انسان هاي امتحان داده و صادق و مومن اند آزاد شوند نه اينكه اين روزها شاهد دستگيري هاي تازه و ايجاد محدوديت مجدد براي كساني باشيم كه اندكي از محدوديت آن ها كاسته شده بود. چرا بايد كساني چون جناب مهندس موسوي و جناب آقاي كروبي كه در دلبستگي شان به اصل انقلاب و نظام ترديدي نيست دچار حصر و محدوديت شوند و زمينه اي فراهم آيد تا كساني كه نه نظام را قبول دارند و نه خير ايران و ايراني را مي خواهند ميدان داري و احياناً از احساسات پاك مردم بخصوص جوانان سوءاستفاده كنند.اين رويكرد تحريفگرانه و نفاق آلود از سوي خاتمي در حالي است كه اوباش چند صد نفري حاضر در اغتشاش 25 بهمن، به دعوت كروبي و موسوي علناً عليه جمهوري اسلامي و اركان قانون اساسي و انقلاب فحاشي كرده بودند تا افكارعمومي جهان از انتفاضه اسلامي در خاورميانه منحرف شود، همچنان كه خاتمي خود در سخنان اخيرش كوشيده تا هويت ضدصهيونيستي و ضد آمريكايي نهضت ها را كتمان كند. خاتمي به شيوه نفاق هميشگي توضيح نمي دهد كه كجاي تحركات ساختارشكنانه و آشوبگري و تكرار شعارهاي ضدانقلابي كه يك روز قبل از ماجراي 25بهمن از سوي سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي ديكته شده، «نصيحت و نقد و ارائه انديشه در چارچوب قانون است»؟! و كدام «انسان مومن و صادق» حاضر مي شود در بحبوحه بدنامي و فرار مزدوران آمريكا و اسرائيل از كشورهاي اسلامي، ننگ نوكري مستكبران را به جان بخرد و به خاطر اين حماقت بزرگ، از ستايش آنان برخوردار گردد؟! خاتمي با اين اظهارات نشان داد كه ادعاي اصلاح طلبي او در چارچوب قانون اساسي و خدمت به جمهوري اسلامي دروغي رنگ باخته بيش نيست و او اختيار جدا كردن حساب خود از ضدانقلاب و آمريكا و اسرائيل را ندارد.گفتني است خاتمي علاوه بر ملاقات پنهان با جرج سوروس صهيونيست،راسموسن دبيركل ناتو و حامي كاريكاتورهاي ضد اسلامي براي راه اندازي فتنه88 مبالغ كلاني از ملك عبدالله پادشاه سعودي و برخي از كشورهاي اروپايي نيز دريافت كرده است و تلاش وي براي تطهير سران وابسته برخي كشورهاي عربي و تخطئه حركت هاي انقلابي مردم مسلمان خاورميانه در اين راستا قابل ارزيابي است.خاطرنشان مي شود همزمان با سياه بازي جديد خاتمي، روزنامه اطلاعات مطلبي رپرتاژگونه و توأم با حمايت از وي چاپ كرد.

 


 


 

فرار مهدی خزعلی همگام با شانتاژ فتنه گران !
دشمنان نظام و انقلاب که همواره تربیت شدگان و شاگردان حضرت علامه مصباح یزدی را مانعی بزرگ برای رسیدن به اغراض شوم خود می بینند، به ناچار تلاش برای تخریب، دروغ پراکنی و شایعه سازی را سرلوحه کار خویش قرار داده اند. از اتهاماتی که هر از چند گاهی علیه عمار زمان حضرت علامه مصباح یزدی مطرح می کنند و با وجود ارائه اسناد و مدارک اثبات کننده کذب ادعاهای دشمنان و معاندین نظام اما همچنان کذابین به شیوه و مسلک خویش قلم فرسایی می کنند تا دروغ پراکنی هایی به این شکل که در ادامه خواهد آمد.
هامون نیوز به نقل از صراط :   با توجه به توافقات صورت گرفته قرار بود بين حجت الاسلام دكتر رهدار معاونت سیاسی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و آقاي دكتر مهدي خزعلي مناظره اي با موضوع دموكراسي ديني در تاريخ 89/12/7  به صورت ويدئو كنفرانس صورت پذيرد اما همانطور که انتظار می رفت ایشان نیز همچون سایر همسلکان خویش طبق یک سناریوی از پیش تعیین شده از این مناظره طفره رفتند و در محیط از قبل اعلام شده برای این مناظره ( تالار جمهوری اسلامی) که جمع زیادی از علاقمندان در آنجا آماده شنیدن سخنان دو طرف بودند ، حاضر نشدند تا  مهر تایید دیگری باشد بر اینکه حامیان فتنه برای فریب افکار عمومی همواره سعی در استفاده ابزاری از تریبونهای یک طرفه و شانتاژهای خبری در فضای رسانه ای هستند و هر کجا پای نیروهای انقلاب و تربیت یافتگان مکتب اسلام در میان باشد با انواع ترفندها فرار خواهند رفت.

اما از آنجا که مهدی خزعلی و همفکرانش از حامیان موسوی یا همان مرد دروغ قرن می باشند که به جرم ارائه آمار دروغین و نقاشی های مشاورین تحریف گرش سیلی محکمی در پای صندوقهای رای از ملت دریافت کردند، اینبار نیز اصل را بر دروغ و شانتاژ خبری گذاشتند و در سایتهای نفاق و ضدانقلاب چنین وانمود کردند که حجت الاسلام دکتر رهدار از این مناظره فرار کردند!

سایت بالاترین و برخی دیگر از سایتهای ضدنظام که از رسانه های حامی فتنه محسوب می شوند در تحریفی عجیب چنین نوشتند:

« فرار حجت الاسلام رهدار نماینده ی اصولگرا از مناظره با دکتر خزعلی
۷ اسفند ۸۹ ساعت ۲۲ قرار بود مناظره ای در محیط مسنجر در اینترنت طبق توافقات قبلی صورت گرفته بین دکتر مهدی خزعلی و حجت الاسلام دکتر رهدار در مسنجری صورت بگیرد. در حالی که آقای خزعلی برای مناظره حاضر بودند و تعداد حضار بیش از ۲۶۰ نفر بود و شرایط مناظره آماده بود با تاخیر آقای رهدار و خلف وعده ی این شخص حاضران و آقای خزعلی حدود ۱ ساعت پس از زمان مقرر منتظر ماندند که نهایتا اعلام شد آقای رهدار حاضر به مناظره نیستند و برای مناظره با آقای دکتر خزعلی نخواهند آمد. در ادامه طرفداران آقای رهدار به محفل حضار حتی در محیط نت حمله ور شدند و شروع به هتاکی و فحاشی و نقض قوانین مسنجر نمودند. به این ترتیب آقای رهدار از مناظره ای که شکست او در آن قابل پیش بینی بود به شکل خجالت آوری گریخت و طرفداران وی در ادامه حرکات غیر انسانی و شرم آوری را به نماش گذاشتند. شایان ذکر است موضوع این مناظره دموکراسی دینی بود»

مهدی خزعلی نیز در وب سایت شخصی اش با انواع توجیهات از جمله عدم بی طرفی محیط گفتمان و... نوشته است که در محیط دیگری در انتظار مناظره با حجت الاسلام رهدار بوده است امّا ایشان حاضر نشده اند! این در حالی است که این مناظره نیز همچون سایر مناظره ها در فضای مجازی و حقیقی، توسط برگزار کنندگان از قبل محیط و زمان مناظره تعیین گردیده است و با این وجود آقای خزعلی با چه توجیهی از این امر سرباز می زنند قبول و عدم قبولش به عقلاء واگذار می شود.

نکته دیگر اینکه آقای دکتر خزعلی برخلاف بالاترین و سایر رسانه های فتنه هیچ اشاره ای به حمله و فحاشی طرفداران آقای رهدار هم نکرده است که این نیز خود مویدی دیگر بر اوج شایعه سازی و دروغ پراکنی جریان فتنه می باشد با اینکه همگان می دانند آقای مهدی خزعلی از جمله افرادی است که بقای خویش را در مظلوم نمایی، شانتاژ و از این نوع رفتارها می بیند لذا وی  کسی نیست که از این قبیل حاشیه ها به راحتی بگذرد و حداقل یک پاراگراف مظلوم نمایی نکند و اینکه وی مطلبی در این باره ننوشته اند نشان از مثل معروف" دروغگو حافظه ندارد" در توصیف و ماهیت این رسانه هامی باشد.

گفتنی است اینگونه طفره رفتن ها در جریان مخالف اصولگرایی بسیار سابقه دارد. در همین چندماه پیش، آبانماه سال جاری علی رغم تلاش و رایزنیهای مستمر دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان برای برگزاری مناظره ای بین یکی از چهره های اصلاح طلب با حجت الاسلام و المسلمین روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو و از دیگر شاگردان حضرت علامه مصباح یزدی، هیچ یک از نیروهای اصلاح طلب حاضر به شرکت در این مناظره نشدند

بعد از آن آبروریزی صورت گرفته توسط چهره های فراری از بحث اصلاح طلب، اینبار دانشجویان اصلاح طلب پا وسط گذاشتند تا به هر شکل ممکن یکی از چهره های جناح خود را در این مناظره حاضر کنند امّا تلاش آنها نیز بی نتیجه ماند و به ناچارسخنرانی جایگزین آن مناظره شد و از آنجا که جمع زیادی از دانشجویان در یک محیط حقیقی  و علمی شاهد این ماجرا بودند و بسیاری از دانشجویان اصلاح طلب نیز از فرار و طفره رفتن سران خود به خشم آمده بودند، جریان فتنه مجال دروغ پراکنی و شایعه سازی را در فضای مجازی پیدا نکرد و صرفا در مقابل این خبر که در آن ایام توسط بی باک منتشر شد جز سکوت و قبول این ننگ چاره ای ندید.

در پایان لازم بذکر است که دکتر مهدی خزعلی بخاطر رفتارهای ناهنجار و خلاف قانون و شرع و همگامی با جریان ضدانقلاب و فتنه از سوی پدر بزرگوارش حضرت آیت الله خزعلی با  صراحت و قاطعیت طرد گردیده این درحالی است که وی تصور می کرد همچون برخی آقازادگان در صورت جای گرفتن در آغوش ضد انقلاب و نفاق، دست حمایت پدر را بالای سر خود خواهد دید امّا تقوای الهی و بصیرت والای حضرت آیت الله خزعلی جز طرد شدن و منزوی شدن ارمغانی برای این توهم گرا و نویسنده هتاک به همراه نداشت.

 

 

فتنه سكوت!
افكار عمومي مردم بهترين دادگاه براي سنجش اعمال سران فتنه است، روزي كه قرار باشد آنان محاكمه شوند، بايد براي بيانيه‌هاي نوشته و نانوشته‌شان به ملت ايران پاسخگو باشند.

هامون نیوز جوان نوشت: شوراي هماهنگي راه سبز اميد! كه اين روزها سخنگو و بلندگوي جريان فتنه سبز شده است، به تازگي با اعلام 10 اسفند ماه به عنوان روز تولد ميرحسين موسوي، از طرفداران اين فرقه مضمحل خواسته است از ميدان امام ح


تاریخ: دو شنبه 9 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

آقای هاشمی! این رفتار زیبنده شما نیست
آقای هاشمی! این رفتار زیبنده شما نیست

سخنگوی هیئت رئیسه مجلس با اشاره به مواضع آقای هاشمی درباره آشوب اسرائیلی روز 25 بهمن، گفت که هنوز برای اعلام برائت دیر نشده است.

محسن کوهکن سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای ایجاد آشوب در روز 25بهمن، به سایت روزنامه خبر گفت: با عنایت خدا، مردم در کشورهای عربی که سالهای سال استبداد داخلی و وابستگی خارجی آن‌ها را آزار می‌داد، بر ضد حکومت‌های استبدادی قیام کردند. در چنین شرایطی که دو نفری که به آن‌ها چیزی نمی‌شود گفت جز اینکه آگاه یا ناخود آگاه عمله و اکله آمریکا و رژیم صهیونیستی شدند، مسیری را می‌روند که بی‌سابقه‌ترین حمایت‌های آمریکائی‌ها را جلب می‌کنند و آن‌ها نیز از هول حلیم داخل دیگ می‌افتند.

وی ادامه داد: کافی بود که این دو نفر یک عقلی داشتند و به محض اینکه متوجه می‌شدند که چنین اتفاقاتی افتاده است، بیانیه‌ای داده و اعلام می‌کردند که کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم، اگر قرار است به ضرر مردم منطقه باشد، لغو می‌کنیم. معتقدم منافقین اگر سال‌ها طول کشید که به دامن آمریکا و صهیونیست‌ها بیفتند، این دو نفر به راحتی تسلیم و عمله اکله غربی‌ها شدند.


سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: واقعا زیبنده نیست که رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با این سوابق به یک مطالبه به حق برای اعلام موضع صریح در برابر فتنه پاسخ ندهد که بعد برخی جریانات تندروی‌هایی بکنند و حرفهایی را بزنند.


کوهکن افزود: این انتقاد و گلایه را به آقای هاشمی داریم و فکر می‌کنیم هنوز دیر نشده است و اگر آقای هاشمی موضع صریح بگیرند و حوادث ۲۵ بهمن و عملگی آقای موسوی و کروبی را محکوم کنند، خیلی سوءتفاهم‌ها بر طرف می‌شود.

 

رجوی: موسوی در راستای اهداف ماست
رجوی: موسوی در راستای اهداف ماست
همسر سرکرده منافقین حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامیده و تاکید کرده است که اقدامات جریان فتنه نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

همسر سرکرده منافقین حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامیده و تاکید کرده است که اقدامات جریان فتنه نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

 به نقل از جوان گروهک تروریستی منافقین صراحتا تایید کرد که دعوت از حامیان میرحسین موسوی برای تجمع و آشوب در روز اول اسفند به درخواست این گروهک بوده؛ درخواستی که آرامش تهران نشان از ناکامی این سناریو داشت.

اگرچه پیش از این هم مقامات سیاسی و امنیتی کشور از کلید خوردن مجدد پروژه کشته‌سازی توسط اعضای این گروهک خبر داده بودند، امروز «مریم رجوی» با پیامی که برای سران فتنه و حامیانشان فرستاده، به دخالت در تجمعات پراکنده ۲۵ بهمن و همچنین همراهی با این افراد برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده است.

در این پیام، از آشوب در تهران! آن هم به صورت تن به تن! خبر داده شده و با استفاده از الفاظی جالب و البته خنده‌دار آمده است: پراهمیت‌ترین وجه قیام اول اسفند، دلاوری جوانان بی‌باک بود که با پاسداران چنگ‌درچنگ شدند و در برخی نقاط در حال نبرد تن‌به‌تن با آن‌ها بودند.

 

نگراني جرج سوروس از محاكمه سران فتنه
نگراني جرج سوروس از محاكمه سران فتنه

پدرخوانده آمريكايي كودتاهاي مخملي و همكار رده بالاي سازمان سيا از اينكه سران فتنه در ايران به محاكمه كشيده شده و مجازات شوند به شدت ابراز نگراني كرد.
  پدرخوانده آمريكايي كودتاهاي مخملي و همكار رده بالاي سازمان سيا از اينكه سران فتنه در ايران به محاكمه كشيده شده و مجازات شوند به شدت ابراز نگراني كرد.

جرج سوروس كه در برنامه جي پي اس شبكه تلويزيوني الجزيره با ميزباني فريد ذكريا شركت كرده بود با اشاره به درخواست هاي فراگير اخير در داخل ايران براي محاكمه سران فتنه گفت به شدت از اينكه «رهبران مخالفان» (!) در ايران گرفتار يك «رويه قضايي» شوند نگران است. سوروس بلافاصله گفت بويژه نگران است كه اين افراد «اعدام» شوند.
وي در ادامه اظهارات خود كه احتمال مي رود با هدف پوشاندن آبروريزي 25 بهمن تدارك ديده شده به تمجيد از باراك اوباما پرداخت و تاكيد كرد كه عقيده دارد اينكه اوباما به صراحت از مخالفان ايراني حمايت نمي كند، سياست «درست» و «هوشمندانه اي» است.
سوروس در ادامه به صراحت گفت عقيده دارد آمريكا بايد به سياستي كه در آن حمايت خود از مخالفان (آشوبگران) در ايران ادامه بدهد چرا كه اگر آشكار شود كه اين جريان وابسته به آمريكاست آن وقت «ادعاهاي» نظام ايران درست از آب درخواهد آمد.
سوروس همچنين گفت: «هرگونه تلاش براي تغيير رژيم در ايران از خارج تاثير عكس خواهد داشت.»


مديرعامل بنياد «جامعه باز» كه به عنوان يكي از موسسات پوششي سيا عمل مي كند در ادامه اين برنامه و در حالي كه گويي از ياد برده بود چند دقيقه قبل چه گفته از اوباما به اين دليل كه «رويه قبلي خود را كنار گذاشته و در حال فشار به ايران در خصوص دموكراسي است» تمجيد كرد. سوروس گفت: «اين تصميمي درست در زمان درست است.»
اشاره او به حمايت هاي صريح و علني است كه اخيرا مقام هاي آمريكايي از فتنه گران در ايران به عمل آورده اند و حدس زده مي شود كه علت آن هراس شديد آنها از مرگ هميشگي و دائمي اين جريان در ايران باشد؛ اتفاقي كه سازمان هاي اطلاعاتي غربي عقيده دارند مدتها قبل رخ داده است.
جرج سوروس در ادامه اين گفت وگو پيش بيني كرد كه نظام جمهوري اسلامي يك سال ديگر سقوط خواهد كرد! وي سپس به مقايسه ايران و شوروي پرداخته و گفته است: «همانطور كه مي دانيد در سال 1991 ميلادي شوروي سابق فرو پاشيد و تغييري مهم در عرصه ژئوپوليتيك به وجود آمد و اين اتفاق در خصوص ايران نيز صدق مي كند و ممكن است با سقوط رژيم ايران دست كم منطقه خاورميانه دچار بي ثباتي و ناآرامي شود.»
سوروس هيچ استدلالي براي اين ادعاي خود عرضه نكرده ولي احتمال مي رود مبناي تحليل وي ارتباطاتي باشد كه با برخي چهره هاي شناخته شده فتنه در داخل ايران دارد و اين ارتباط ها همچنان برقرار است.
محمد خاتمي يكي از افرادي است كه اسناد ملاقات او با سوروس افشا شده است.
     

 

توهمات یک فمنیست فراری
توهمات یک فمنیست فراری

 
این موضوع مهم است که در ابتدا بدانیم مراد مهرانگیز کار از جامعه مدنی چیست؟ به این علت که این واژه از زمان دوم خرداد به بعد بر سر زبان ها افتاد و همواره به عنوان یک جامعه ایده آل شناخته می شد. اما کمتر به این مسأله اشاره شد که شاخص های جامعه مدنی چه بود و چه پیامدهایی را در بر داشت؟ و این که اصلاح طلبان در زیر لوای این واژه دهن پر کن چه اقداماتی را انجام دادند؟...

مهرانگیز کار، همسر سیامک پورزند، اصلاح طلب و فمنیست فراری به خارج از کشور در مطلبی که با عنوان «جامعه مدنی در تبعید» در سایت ضد انقلاب «روز آنلاین» منتشر کرد بیان کرد که «جامعه مدنی پس از جنبش اعتراضی 22 خرداد 1388 در تبعید کار می کند و نیمه محبوس و گرفتارش در ایران به آن انرژی می بخشد.»

او معتقد است که فعالان مدنی (بخوانید براندازان) از ترس جان خود مبارزه را به فضای مجازی کشانده اند:

«فعالان مدنی که جان شان در خطر بوده از فضای واقعی مبارزه را به فضای مجازی مبارزه تغییر مکان داده اند و این تغییر مکان دشواری های تازه ای پیش رو گذاشته که گاهی حسرت کار کردن در فضای پر خطر ایران آزارشان می دهد.»

مهرانگیز کار در بخشی از مطلب خود اندیشه این طیف از افراد را برآمده از اندیشه اصلاح طلبان می داند و می گوید:

«فعالان مدنی که اندیشه سیاسی شان اغلب در فضای دوران اصلاحات رشد کرده و شناخت شان از زیر و بم های سیاسی دهه سوم انقلاب، به اندازه ای است که می تواند حکومت ایران را نگران کند، نیروی بالقوه ای شده اند که هر یک به فراخور حال در تلاش اند تا در تبعید برای تغییر در ایران بسترسازی کنند. آنها نخستین ایرانیانی نیستند که اراده کرده اند از راه دور حاکمیت جمهوری اسلامی را به چالش بکشند...»

کار در قسمتی از مقاله خود به گروه های موجود در جامعه مدنی در تبعید اشاره کرده و می نویسد:

«جامعه مدنی در تبعید را به خصوص پس از سرکوب جنبش اعتراضی، این گروه از ایرانیان معماری می کنند، ایرانیانی که پیش از نقش آفرینی در این جنبش، درجنبش دانشجویی و زنان و اصلاح طلبی و مطبوعات و اعتراض های کارگران و معلمان کار کرده و تجربه اندوخته اند. تجربه ها لزوما حزبی نبوده و خواسته براندازی و آرزوی دستیابی به آن با مطالبات اصلاح طلبانه در آمیخته تا جایی که هر دو خواسته در شرایط امنیتی خاص، بی آن که یکی دیگری را به همدستی با حکومت متهم کند در کنار یکدیگر رشده کرده و سازمان یافته اند.»

این اصلاح طلب فراری معتقد است که جامعه مدنی در فضای مجازی در حال نشو و نماست و به شدت فعال است:

«جامعه مدنی در تبعید که بازتابی است از آن دست و پا زدن ها و دست در دست هم داشتن های درون کشور، در فضای مجازی خارج از کشور که ظاهرا امن به نظر می رسد در حال نشو و نماست و از تکیه گاه های نیرومندی در نهادهای مدنی و دولتی جامعه جهانی هم برخوردار است.»

وی حتی موضوع براندازی جمهوری اسلامی را نیز نفی نمی کند و می نویسد:

«جامعه مدنی در تبعید هرگاه نیروی خود را به این سمت هدایت کند که ایده و فکر ایجاد شاخه های برون مرزی تشکل های سیاسی درون ایران را فعال کند و از تلاش برای حذف اندیشه سیاسی مبتنی بر سکولاریسم که در تبعید تناور شده بپرهیزد، با قدرت و قوت بیشتری از عهده تغییر وضع موجود بر می آید. این روش سیاسی که براندازی را از خواسته هها به کلی حذف کنیم فرسوده شده و در دورانی که سپری شده، از آن حداکثر استفاده شده است و دیگر جواب نمی دهد.»

این موضوع مهم است که در ابتدا بدانیم مراد مهرانگیز کار از جامعه مدنی چیست؟ به این علت که این واژه از زمان دوم خرداد به بعد بر سر زبان ها افتاد و همواره به عنوان یک جامعه ایده آل شناخته می شد. اما کمتر به این مسأله اشاره شد که شاخص های جامعه مدنی چه بود و چه پیامدهایی را در بر داشت؟ و این که اصلاح طلبان در زیر لوای این واژه دهن پر کن چه اقداماتی را انجام دادند؟

ظاهر قضیه این است که «جامعه مدنی» یک جامعه مبتنی بر اندیشه های دموکراتیک است که در آن قرار است مسائلی چون مشارکت سیاسی، حق آزادی بیان و قلم، تسامح و تساهل فرهنگی و سیاسی و امثالهم عملیاتی شود. اما وقتی نگاه به عملکرد جریان اصلاح طلب در طول دوران حکومت خود در این کشور می کنیم، می بینیم که از این واژه ها برای مقاصد پنهان و البته اصلی خود استفاده می کردند. در همین دوران بود که موضوعاتی چون حاکمیت دو گانه، خروج از حاکمیت، ماجرای کوی دانشگاه، قتل های زنجیره ای، ترور سعید حجاریان، ماجرای مجلس ششم، خیانت نمایندگان مجلس ششم و فروختن اسناد هسته ای ایران به بیگانگان، کنفرانس برلین و ده ها اتفاق دیگر از این دست روی داد. اینها همه دستاوردهای اصلاح طلبان و جامعه مدنی شان بود که به آن می نازند. در حقیقت «جامعه مدنی» یکی از ابزاهای تحقق براندازی نرم در مباحث مربوط به جنگ نرم قرار دارد.

اگر چه در انتخابات سال 84، با «نه»ی بزرگی که مردم ایران به این جریان برانداز و غربزده دادند عملا از صحنه قدرت سیاسی کشور کنار زده شدند اما بار دیگر، در سایه خواب خرگوشی برخی مسئولین توانستند قد علم کرده و به بهانه حمایت از کاندیداهای خود یعنی موسوی و کروبی وارد فضای رقابت انتخاباتی شوند. اصلاح طلبان در این دوره نیز میزان پایبندی خود به واژه های خررنگ کن جامعه مدنی را نشان دادند. آنگاه که با شکست در انتخابات به جای پذیرش نتیجه آن که یکی از اصول اساسی جوامع دموکراتیک است، «تقلب» در انتخابات را بهانه کرده و دست به شورش و آشوب زدند. جنبشی که به نام جنبش سبز در این 20 ماهه اخیر به تمام معنا به جنگ با ارکان جمهوری اسلامی، یعنی دو اصل «جمهوریت» و «اسلامیت» رفت بنا به  گفته اشخاصی چون مهرانگیز کار ریشه در جریان اصلاح طلبی داشته و دارد. جریان سبزها همان جریان اصلاح طلبی دوم خرداد است. که البته این بار نقاب از رخ انداخت و نفاق خود را به صورت آشکار برملا کرد.

طرفه آن که پس از واکنش مدبرانه رهبر انقلاب و پیروی مردم عزیز ایران از فرمایشات ایشان، اگر چه فتنه سبزها جمع و جور شد و بسیاری از اصلاح طلبان به خارج از کشور فرار کردند اما فعالیت خود را در فضای سایبر دنبال کرد. هر چند آنها به خوبی می دانند که فضای سایبر به هیچ وجه قابل قیاس با فضای واقعی نیست و یقینا نمی تواند انعکاس دهنده فضای جامعه و اجتماع ایران باشد. به همین علت است که می بینید علی رغم همه خیال پردازی هایی که امثال مهرانگیز کار در مورد حوادث و اتفاقات ایران داشته اند عملا نتوانسته اند به هیچ گونه دستاورد عینی و ملموسی دست یابند. حادثه 25 بهمن برای همیشه مُهر «باطل شد» بر روی این جریان شوم و پلید زد.

 
 

بازخوانی عملکرد یک نابغه در ستاد موسوی
بازخوانی عملکرد یک نابغه در ستاد موسوی

شهید آوینی در مورد مخملباف می‏نویسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تب‏های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند؛ اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»

مخملباف که کار فیلم‌سازی را در ابتدای دهه‌ی 60 با آثاری چون «توبه‌ی نصوح، دو چشم بی‌سو و استعاذه» آغاز کرده بود، دارای شخصیتی افراطی بود که همه‌ی مخالفین را به انحراف متهم می‌کرد!
اما این چهره‌ی به ظاهر حزب اللهی! چنان زود از مسیر انقلاب خارج شد که تعجب همگان را به همراه داشت. هر چند بزرگان تیزبینی چون «سیدمرتضی آوینی» خیلی پیش از این هویت وی را کشف کرده بودند.


شهید آوینی می‌نویسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تب‌های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»

مخملباف از ابتدای کلیدخوردن سناریوی کودتای مخملین خود را سخنگوی «موسوی» در خارج از کشور معرفی کرد (ادعایی که هیچ‌گاه توسط موسوی تکذیب نشد!) و تمام وقت خود و خانواده‌ی خود را در خدمت حمایت از فتنه قرار داد!
وی در کنار ضدانقلاب فراری چون «محسن سازگارا» به تبلیغ علیه نظام اسلامی پرداخته و با صدور بیانیه‌های متعدد مشترک تلاش کرد تا فضای کشور را ملتهب نگه داشته و به زعم خود نام جنبش سبز را زنده نگه دارند!؟ وی با سفر به نقاط مختلف اروپا و آمریکا تلاش کرد تا ضدانقلاب خارج نشین را در دفاع از کاندیدای شکست خورده، بسیج نماید. به همین خاطر است که «رهنورد» امروز خود و خانواده‌ی موسوی را وام‌دار خانواده‌ی مخملباف می‌داند و در تلاش است به نحوی جبران نماید و چنین تعابیر بی‌پایه‌ای را در مورد خانواده‌ی مخملباف بسراید و آنان را به عنوان دوست خطاب کرده و هنرمندی این خانواده را مورد ستایش قرار دهد!


مخملباف فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۶۰ با نوشتن فیلم‌نامه‌ی «توجیه» آغاز کرد و در دهه‌ی 60 یکی از پرکارترین سینماگران بعد از انقلاب بود. سیر تحولات فکری محسن مخملباف را می‌توان بر اساس فیلم‌هایی که در 3 دهه‌ی اخیر کارگردانی نموده، به وضوح مشاهده نمود. به گونه‌ای که در اویل انقلاب اسلامی فیلم‌هایی هم‌چون «توبه نصوح» و «بایکوت» را می‌توان حاصل کارگردانی فردی کاملاً مذهبی و انقلابی دانست؛
اما با مرور زمان چنان دستخوش تغییر به طرف روح لیبرالیسم شده که به فیلم «سکس و فلسفه» و «فریاد مورچگان» رسیده است.

 

بازخوانی عملکرد و شخصیت یک نابغه در ستاد میرحسین موسوی
مخملباف که چند سالی است مقیم کشور فرانسه شده، در دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران به عنوان مسؤول ستاد تبلیغاتی میرحسین موسوی در خارج از کشور مطرح و نیز در شب پس از انتخابات از سوی رسانه‌های متعدد به عنوان سخنگوی این ستاد معرفی شده بود.
وی پیش از انتخابات شخصاً در چندین مصاحبه، انتشار نامه و... در حمایت از میرحسین موسوی و دموکراسی در شبکه‌های مختلف ظاهر گردید و به صدای آشنای برخی شبکه‌های فارسی زبان خبری هم‌چون صدای آمریکا (VOA) تبدیل شد؛که آخرین صحبت‌های او پیش از انتخابات نیز ساعاتی قبل از اخذ رأی در صدای آمریکا بوده است. اما صرف نظر از فضاسازی‌های پیش از انتخابات، رویکرد مخملباف از ساعاتی پس از اتمام اخذ رأی در کشور، همانند بسیاری از فعالین ستاد موسوی شکل دیگری به خود گرفت.


از جمله مواضع بسیار مهم وی در زمینه‌ی سیاسی و انتخاباتی، مصاحبه‌ی او با رادیو فرانسه در ساعت 1 بامداد 23 خرداد 1388 (ساعاتی پس از اتمام اخذ رأی) است؛ که در آن به طور رسمی به عنوان سخنگوی ستاد موسوی خبر از کودتا داده و به ذکر ادعاها و اخباری مستقیم از سوی ستاد موسوی می‌پردازد که این ستاد از او خواسته تا آن‌ها را منتشر نماید؛ این اخبار مبنی بر آن است که روز گذشته از وزارت کشور به موسوی خبر داده شده که پیروز انتخابات است؛ و از او خواسته شده تا بیانیه‌ی پیروزی‌اش را آماده کند و... اما ادعاهای متعدد و خبرهای جالبی که در مصاحبه‌ی 6 دقیقه‌ای نام برده شده از سوی این سخنگو بیان شده است؛ صرف نظر از این‌که معکوس و غیر واقعی بودن بعضی از آن‌ها در مقایسه با برخی اطلاعات قطعی و شفاف، به زودی فاش گردید، خود به تنهایی به عنوان سندی ارزیابی می‌شود که نشان از جریان سازی‌های آگاهانه در القای توهم تقلب گسترده در ذهن مردم از سوی برخی گروه‌ها و افراد درون ستاد تبلیغاتی موسوی به دست می‌دهد.

 

واکنش های جدید سایت هاشمی
واکنش های جدید سایت هاشمی

طی هفته های اخیر گمانه زنی هایی درباره گزینه های مطرح برای ریاست مجلس خبرگان مطرح شده است.

 این گمانه زنیها، تا جایی پیش رفت که برخی از گزینه هایی چون آیت الله مهدوی کنی هم برای ریاست خبرگان نام بردند.

فارغ از اینکه این رقابت چه مقدار جدی است و این اخبار تا چه حد صحت دارد، اما سایت آیت الله هاشمی معلوم نیست به چه دلیل عصبانی و مجبور به اتخاذ مواضع تند شده است.

در تازه ترین این واکنشها ، بازداشت فائزه هاشمی به جرم تحریک مردم به اغتشاش مرتبط با اتنخابات مجلس خبرگان عنوان شد و یکی از سایتهای نزدیک به خانواده هاشمی نوشت به دلیل نزدیکی مجمع سالانه مجلس خبرگان، فائزه هاشمی دستگیر شده است!

اما سایت رسمی وی نیزتحلیلها و اخبار جهت داری را در این خصوص منتشر کرده است.

سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی با تاکید بر این مطلب که متولیان زمینه سازی برکناری هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان، وابستگان به حامیان "مکتب ایرانی" هستند، می نویسد: به یمن بی‌باکی اسلام «مکتب ایران» در زیر سوال بردن تاریخ نظام بهترین مجال و فرصت برای ایشان به عمل آمده که با شانتاژ خبری آیت‌الله هاشمی را از راس مجلس خبرگان رهبری –به خیال خام خود- دور کرده و مقدسه‌ای فراهم کنند تا شاید روزی «متصلان به ولایت بالاتر» بتوانند شبهاتی را که سال ۸۲ کیهان زمزمه کرد را از تریبون مجلس خبرگان رهبری فریاد کنند تا کام دل «بغض ۶۸» و «کیهان» واسلام« مکتب ایران » را یک جا حاصل کنند. کام دلی که به یقین بر ایشان ثابت شده که تا هاشمی رئیس خبرگان است وصل نخواهد بخشید .

سایت هاشمی معتقد است که هدف نهایی مخالفان ریاست هاشمی بر مجلس خبرگان، مخالفت با ولایت فقیه و شخص رهبری است!

در ادامه این تحلیل آمده است: سوالی که اینجا به ذهن متبادر می شود این است آیا ممکن نیست روزی دامنه شبهه افکنی های تاریخی اسلام « مکتب ایران » به چگونگی انتخاب رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۸ منتهی شود ؟ واگر رویای چنین روزی در خاطراینها باشد رئیس مجلس خبرگان رهبری ایده آل اسلام « مکتب ایران » برای آنروزکیست ؟

سایت هاشمی که با انتشار این اخبار تلاش دارد مخالفان ریاست هاشمی را معطوف و محدود به گروه خاصی تحت عناوین مکتب ایرانی و انجمن حجتیه کند، در خبر دیگری به سخنان هاشمی درباره انجمن حجتیه اشاره کرده و می نویسد: امروز با مطالعه مجدد متن مصاحبه تلویزیونی آیت الله هاشمی بوضوح مشاهده می شود که این جریان انحرافی چرا همچون خاری در چشم تحمل دیدن این مجتهد سیاسی را ندارند و چگونه تمام قوای رسانه ای و مالی و امکاناتی خود را بسیج می کنند تا او را در راس مجلس خبرگان رهبری و در کنار نظام و مردم نبینند تا یکی از مهم ترین سدهای رسیدن به اهداف خود را از میان بردارند .

 

علی کروبی بازداشت شد

 وی به اتهام جاسوسی و ارتباط با دستگاه های امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس دستگیر شده است.شایان ذکر است، علی کروبی سال گذشته به دلیل مسائل مالی با شکایت شرکت ایرانسل به قوه قضائیه احضار شده بود.

 

عبادی منافقین را از ترور شهید ژاله تبرئه کرد
 شیرین عبادی، رئیس کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر که چندی پیش 5 عضو معدوم گروهک های تروریستی پژاک و تندر را «زندانی سیاسی» جا زده و از آنان حمایت کرده بود، در جدیدترین اظهاراتش به دفاع از گروهک تروریستی منافقین پرداخت.


 


 

وی با ادعای اینکه هر اتفاقی در جریان تجمعات بیفتد مسئولیت آن بر عهده حکومت است، این موضوع را که عوامل ترور شهید صانع ژاله عضو گروهک منافقین بوده‌اند، رد کرد.

تلاش خانم عبادی برای تبرئه گروهک تروریستی منافقین در حالی صورت می گیرد که مریم رجوی، سرکرده این گروهک، از حامیان و هدایت‌کنندگان اصلی آشوب 25 بهمن ماه بود. رجوی روز گذشته هم در پیام دیگری از فتنه گران تشکر کرد.

عبادی که از سوی محافل بیگانه "فعال حقوق بشر" نامیده می شود، پیش از این نیز به توجیه اقدامات گروهک تروریستی منافقین و حمایت از فرقه غیرقانونی بهائیان پرداخته بود.

وی در ادامه سخنانش از عدم صدور مجوز برای اغتشاش فتنه گران انتقاد کرد.

عبادی مدعی شد که وقتی مقامات وزارت کشور اعلام می کنند ما اجازه راهپیمایی نمی‌دهیم و راه پیمایی غیرقانونی است در واقع این کارخودش کاملا خلاف قانون است.

اما خانم عبادی در شرایطی از حقوق بشر  سخن می گوید که خود متهم به عدم رعایت حقوق اعضای خانوده اش است. چندی پیش و در جریان پخش مستند پشت‌پرده زندگی و روابط کاری وی، مسائل جالبی را از نحوه روابط خانوادگی او فاش شده که علاوه بر ناظران، حتی بخشی از مدافعان حقوق بشر را هم متعجب ساخت.

در این مستند شوهر خانم عبادی به رفتار نابهنجار همسرش در محیط خانوادگی اشاره کرد و گفت: "من خیلی تحمل کردم تا زندگی‌ام را حفظ کنم. با رفتارها و اخلاق نامناسب او هم ساختم."

آقای متوسلیان همچنین از کتک‌کاری شیرین عبادی با او خبر داد.

گفتنی است شیرین عبادی که علیه نظام جمهوری اسلامی و ساختار سیاسی برآمده از رای مردم بارها اظهار نظر کرده است، به علت تامین مقاصد سیاسی دولت‌های غربی خود نیز همانند اوباما "جایزه صلح نوبل" را که پیش تر رئیس رژیم صهیونیستی نامزد آن بود، دریافت کرد.

 

اخراج فائزه‌ هاشمی از حرم‌ عبدالعظیم

فائزه هاشمی که به همراه برادرش یاسر به شهرری آمده بود، با اعتراض گسترده زائران و اهالی ری مجبور به ترک حرم حضرت عبدالعظیم(ع) شد.

به گزارش رجانیوز، فائزه و یاسر هاشمی که برای تشییع یکی از بستگان‌شان به شهرری آمده بودند، با اعتراض زائران از این مکان مقدس اخراج شدند.

زائران که  با شعارهای مرگ بر منافق، فائزه و برادرش را تا خروج کامل از حرم همراهی می کردند، نسبت به عدم برخورد جدی دستگاه قضایی با فرزندان آقای هاشمی اعتراض کردند.

گفتنی است جمع کثیری از اقشار مختلف ری پنج شنبه شب گذشته با حضور در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) انزجار خود را نسبت به تحرک 25 بهمن جریان ضدانقلاب اعلام کرده و خواستار محاکمه فوری موسوی و کروبی شده بودند.

 

همه دروغ های شاخ دار رسانه هاي خارجي درباره يک اسفند
روز اول اسفند در حالیکه فراخوان بزرگی برای آن از سوی جریان های سلطنت طلب، سران فتنه و فرقه سبز برای اغتشاش صادر شده بود، برای ایران به یکی از روزهای شاداب زمستانی مثل تمام روزهای سال تبدیل شد، اما روسیاهی دروغ های شاخ دار این روز بر فتنه گران و رسانه های حامی آنها باقی ماند.
 

هنوز خورشید روز اول اسفند طلوع نکرده بود، که "بالاترین" مدام از درگیری هایی خبر می داد که در چهار راه کالج، چهار راه ولیعصر و برخی نقاط دیگر از خیابان انقلاب رخ داده اند و در این درگیری ها این معترضین هستند که در حال مقاومت!!! در برابر نیروهای امنیتی و بسیج هستند.


این در حالی بود که چراغ راهنمایی میدان ولیعصر و چهارراه کالج مثل همیشه دیر سبز می شد، مسافران بی آر تی در فردوسی و ولیعصر منتظر اتوبوس های غول پیکر بودند. و بچه های یگان ویژه نیروی انتظامی نیز بس که سر پا ایستاده بودند و بیکار بودند، مشغول خوش و بش با یکدیگر و با عابران بودند.

روز یک اسفند از ظهر خود هم گذشت و به عصر و شب نزدیک می شد.

به جز در چند جمع کوچک که در برخی نقاط شعارهایی را سر داده بودند و بلافاصله مورد کنترل پلیس قرار گرفته بودند، باز هم خبری نبود و این در حالی بود که شبه رسانه هایی مثل بالاترین، الجزیره، فیس بوک و ... هم دیگر از انتشار اخبار دروغ و آرشیوی خسته شده بودند و ننگ این همه دروغ در یک روز بر دامن آنها ماند.

*این همه دروغ شاخ دار در یک روز...؟!

به عنوان مثال، سایت بالاترین که توسط صهیونیست ها اداره می شود فيلمي را با عنوان تصاويري از اغتشاشات ۱ اسفند! در حوالی همان شب منتشر كرد که البته فیلم مذکور فقط یک فیلم آرشیوی بود و حتي در زيرنويس اين فيلم نيز تاريخ گذشته آن به چشم می خورد.

در عین حال تمامی سایت های صهیونیستی و حامیان فتنه گر آنها از جمله جرس، بالاترین، الجزیره و کلمه، مدام از قطع شدن روابط الکترونیکی و تلفنی در تهران خبر می دادند. این در حالی بود که پیامک های مربوط به شب تولد پیامبر رحمت(ص) به راحتی ارسال و دریافت می شد و هیچ خللی نیز در ارتباطات تلفنی وجود نداشت. جدای از این نیز هیچکدام از این سایت های فتنه گر به این نکته اشاره نکردند که اگر این ارتباطات قطع شده است، پس آنها از چه طریقی با خبرنگاران و شاهدان!!! عینی و غیر عینی خود در تماس هستند...؟!




تاریخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


 

 

 
اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور با تاكيد بر اينكه مسوليت خون دانشجوي پاي كساني است كه با فتنه‌گران مرزبندي نكرده‌اند، در نامه‌اي خطاب به هاشمي رفسنجاني از وي خواستند از سران فتنه اعلام برائت كنند.

به گزارش خبرگزاري فارس، اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور با صدور نامه‌اي به هاشمي رفسنجاني تاكيد كردند: آقاي هاشمي بي‌شك فتنه تا امروز به حمايت شما زنده بود و اگر گستاخانه به تمام مقدسات اين ملت هتك حرمت كرد به حمايت شما كرد و به خدا قسم در پيشگاه امام (ره) و شهدا مسوول خواهيد بود و به خاطر تك تك گام هايي كه براي خدمت به آمريكا برداشته ايد بايد پاسخگو باشيد و بدانيد كه تاكنون در خسران بوده ايد.

بر اساس اين گزارش، متن كامل اين نامه به شرح زير است:

انقلاب اسلامي در ايران يكي از مهمترين رويدادهاي قرن بيستم بود كه نه تنها شرق و غرب را شگفت زده كرد بلكه با احياي هويت ديني مسلمانان جهان روح آزادي خواهي را در عالم منتشر نمود.

امروز و پس از سي و دو سال، صدور انقلاب كه يكي از واژه هاي كليدي در گفتمان امام(ره) و منويات مقام معظم رهبري بود به واقعيتي بدل شده كه آمريكا و غرب را به وحشت انداخته است. انقلاب عظيم مردم مصر و تونس و بيداري ساير ملل مسلمان خود گواهي براين مدعاست.

آمريكا و غرب دستپاچه و عصباني از بيداري ملت مصر و در جهت مسكوت گذاشتن اين حركت انقلابي در سناريوي جديد و با بهره جويي از خوش خدمتي عمال فتنه گر داخلي خويش در ايران با يك بازي رسانه اي بر آن بود تا فاز جديدي از اغتشاشات را كليد بزند و تمركز رسانه اي موجود بر مصر را متوجه ايران كند كه با هوشياري ملت مسلمان ايران اين امر ناكام ماند و فتنه سبز تنها در نقاط معدودي از شهر 12 ميليوني تهران تجمعات چند ده نفره شكل داد.

در اين ميان كوردلان منافق و ايادي مزدور اسراييل كه عظمت راهپيمايي 22 بهمن و قيام اسلامي مصر عصباني شان كرده بود گستاخانه با آسيب رساندن به اموال عمومي و زخمي كردن مردم خوش خدمتي خود را براي استكبار به رخ كشيدند و در نهايت با وحشيگري تمام دانشجوي مسلمان دانشگاه هنر را به شهادت رساندند.

بي‌گمان خون اين جوان مسلمان كه بي گناه برزمين ريخته شد به گردن آمريكا و اسراييل و ايادي فتنه‌گر داخلي شان است.

مسوليت خون اين دانشجوي مسلمان پاي تمامي كساني است كه دعوت فتنه جويانه سران فتنه را پذيرفتند و ديروز به عمله‌ي آمريكا و اسراييل بدل شدند. مسوليت خون اين دانشجوي مسلمان به پاي كساني است كه نه تنها طي بيست ماه گذشته از كروبي و موسوي اعلام برائت نكردند بلكه براي بازگشتشان به دايره نظام شرط و شروط گذاشتند و نيز كساني كه با فتنه گران مرز بندي نكردند و به نصايح رهبر انقلاب گوش ندادند.

بي‌شك شهادت اين دانشجوي مسلمان و همه خون‌هايي كه در جريان فتنه برزمين ريخته شد بعد از موسوي و كروبي به كارنامه سياه آقايان هاشمي و خاتمي اضافه خواهد شد.

كارنامه سياهي كه با هر بيانيه سياه و سياه‌تر مي‌شود. ريخته شدن خون اين دانشجو نتيجه بيست ماه سياست بيمار و فتنه جويانه آقاي هاشمي رفسنجاني است.

آقاي هاشمي كه هنوز هم بر طبل فتنه مي‌كوبد و هنوز هم به خطبه‌هاي نماز جمعه 26 تير مباهات مي‌كند؛ نماز جمعه‌اي كه از تريبون نظام فتنه‌گران را دعوت به آشوب و اغتشاش كرد.

آقاي هاشمي! اين نماز جمعه بيش از اين كه مايه مباهتتان باشد مايه ننگ شماست!!

دعوت به اردو كشي خياباني، سكوت شما در قبال هتك حرمت مقدسات ديني و توهين به عاشوراي حسيني(ع)، بيانيه‌هاي كاملا همسو با خواست‌هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي، ايجاد تفرقه در راس مسولان نظام، افتتاح سايت رسمي براي دامن زدن به فتنه و در نهايت حمايت از راهپيمايي 25 بهمن كه بدعتي نو و در عمل نقطه تقابلي براي راهپيمايي عظيم 22 بهمن و به رسميت نشناختن آن بود تنها گوشه اي از فعاليت هاي شما در راه خدمت به استكبار بود.

آقاي هاشمي؛ سياست‌هاي شما دقيقاً همسو با خواست حكام مستبد عرب است و شما به خاطر دوستي تان با اين حكام ظالم يقيناً تاب ديدن انقلاب عظيم مردم مسلمان مصر را نداريد واي كاش مي دانستيد كه چه سرباز فداكاري براي آمريكا و اسراييل شده‌ايد!!

و اما امروز شما نه تنها مرزها و خطوط خود را همچنان با اين فرقه منحرف روشن نكرده ايد، بلكه شنيده شده كه با موسوي كه رأس اين فتنه بوده و ابزار اصلي براندازي نظام شده بود ديدار مي‌كنيد. آنان كه ديروز با به آتش كشيدن اموال ملت و حمله به ماموران نيروي انتظامي در لباس عمله ي فتنه در آمدند، افتخارشان اين بود كه از جريان منتسب به شما خط مي گيرند.

آقاي هاشمي بي‌شك فتنه تا امروز به حمايت شما زنده بود و اگر گستاخانه به تمام مقدسات اين ملت هتك حرمت كرد به حمايت شما كرد و به خدا قسم در پيشگاه امام (ره) و شهدا مسوول خواهيد بود و به خاطر تك تك گامهايي كه براي خدمت به آمريكا برداشته ايد بايد پاسخگو باشيد و بدانيد كه تا كنون در خسران بوده ايد.

اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور در پايان شهادت اين دانشجوي مسلمان را به ملت شهيدپرور و آگاه ايران و نيز عموم دانشجويان و دانشگاهيان تبريك و تسليت گفته و از تمامي عمال و ايادي آمريكا و اسراييل از موسوي و كروبي گرفته تا ديگر فتنه جويان اعلام برائت مي كند و محاكمه هرچه سريعتر آنان را از دستگاه قضا خواستار است و به آمريكا و غرب اعلام مي كند كه در حركت انقلابي مردم مصر بحمدالله هيچ وقفه‌اي نخواهد افتاد و ايران اسلامي تا هميشه تكيه گاه بي بديل ملت هاي مسلمان و آزادي خواه منطقه است.

وان تنصر الله ينصركم ويثبت اقدامكم
 
 

 
در جریان اغتشاشات دوشنبه 25 بهمن بیش از 1 میلیارد ریال خسارت به امکانات و تاسیسات شهری پایتخت وارد شد و از جمله فقط در منطقه 10 میزان خسارات بیش از 400 میلیون ریال برآورد می شود و این در حالی است که 37 دستگاه اتوبوس تک کابین و دوکابین در خط 1 تندرو مجموعا بیش از 200 میلیون ریال خسارت دیدند.

معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ضمن محکومیت اغتشاشات اخیر اعلام کرد: خطوط اتوبوس های تندور سرویس دهی خود را همچون روزهای عادی به بهترین شکل ارایه کردند و با وجود ترافیک بسیار سنگین در برخی معابر و بعضا آسیب جدی به اتوبوس های عبوری شرکت واحد توسط اغتشاشگران، لحظه ای در خدمات رسانی ناوگان اتوبوسرانی درنگ نشد.

به گزارش مهر، جعفر تشکری هاشمی با بیان این مطلب گفت: با توجه به لزوم و ضرورت همکاری مسئولان شهری با دستگاه های مسئول به منظور تامین نظم و امنیت شهر نسبت به انسداد چند ایستگاه مترو به صورت موقت در محدوده مرکزی شهر به دلیل کاهش مشکلات حوادث احتمالی اقدام شد.

وی گفت: به محض رفع شرایط خاص مجددا نسبت به بازگشایی این ایستگاه ها اقدام شد.

معاون شهردار تهران ادامه داد: در جریان اغتشاشات دوشنبه 25 بهمن بیش از 1 میلیارد ریال خسارت به امکانات و تاسیسات شهری پایتخت وارد شد و از جمله فقط در منطقه 10 میزان خسارات بیش از 400 میلیون ریال برآورد می شود و این در حالی است که 37 دستگاه اتوبوس تک کابین و دوکابین در خط 1 تندرو مجموعا بیش از 200 میلیون ریال خسارت دیدند.

تشکری هاشمی همچنین با ابراز تاسف از مطالب منتشر شده در یکی از خبرگزاری ها که به شکل نا آگاهانه و غیر منصفانه مطرح شد تاکید کرد: خدمت گذاران مدیریت شهری چون گذشته به عنوان سربازان مقام عظمای ولایت خدمت به مردم و دفاع از دستاوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی را تکلیف خود می دانند و هرگز با این قبیل فضا سازی ها که در واقع آب به آسیاب دشمن ریختن است لحظه ای از فعالیت های خود در خدمت به شهروندان دست نخواهند کشید.


 
 

 
اظهارات يكي از فتنه‌گران در خصوص فتنه 25 بهمن 89 در مصاحبه با دويچه‌وله؛ مهدي خزعلي:جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني،منفور و محكوم به شكست است "مهدي خزعلي" از فتنه گران ضد نظام در مصاحبه اي با دويچه‌وله آلمان در خصوص فتنه 25 بهمن 1389 اذعان كرد: جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني‌اش محكوم به شكست است.

اظهارات يكي از فتنه‌گران در خصوص فتنه 25 بهمن 89 در مصاحبه با دويچه‌وله؛ مهدي خزعلي:جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني،منفور و محكوم به شكست است "مهدي خزعلي" از فتنه گران ضد نظام در مصاحبه اي با دويچه‌وله آلمان در خصوص فتنه 25 بهمن 1389 اذعان كرد: جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني‌اش محكوم به شكست است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران ، "خزعلي" ضمن محكوم به شكست دانستن جريان فتنه، علت اين شكست را ضد ديني بودن ماهيت آن است.

وي افزود: بدنه فتنه در ايران به باورهاي ديني پشت كرده و نسبت به موازين و اركان‌ ديني موضع‌گيري مي‌كند و همين امر يكي از دلايل اصلي منفور بودن آن محسوب مي شود.

"خزعلي" همچنين به حضورش در جريان اغتشاشات روز 25 بهمن امسال اذعان كرد.

 

 

 یک تیم تروریستی، رسانه ای منافقین در شهرک غرب تهران دستگیر شدند. بنا بر این گزارش این تیم تروریستی در روز 25 بهمن با استفاده از یک خودرو پژو تجهیز شده به ابزار جاسوسی با استفاده از ارتباطات وایمکس به هدایت تیم های ترور و ارسال اخبار اغتشاش به اربابان اسرائیلی خود مشغول بوده اند.

گزارش دریافتی حاكی است مقادیر معتنابهی سلاح نیز از این هسته تروریستی کشف شده است.
 
 

 

به‎دنبال بازتاب شعارهای روز گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی علیه سران فتنه، رئیس رژیم صهیونیستی از این موضوع احساس تأسف کرد.
 

 

 

فارس به نقل از روزنامه عبری زبان "یدیعوت آحارونوت " نوشت: "شیمون پرز " رئیس اسرائیل در سخنرانی امروز خود گفت: امیدوارم تا مخالفین حکومت ایران بتوانند رژیم فعلی ایران را ساقط کنند.
پرز افزود: به نظر می‌رسد فشارها و عوامل خارجی در سقوط حکومت فعلی ایران مؤثر نخواهد بود و تمام امید ما به مخالفین داخلی حکومت ایران است.

این اظهار نظر رئیس رژیم صهیونیستی در حالی صورت می‌پذیرد که در پی اغتشاش فتنه‌گران، منافقین و سلطنت‌طلب‌ها در روز 25 بهمن، کانال 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی اعلام کرد: اعتراض‌های ایرانی مانند مصر و تونس به نتیجه نخواهد رسید.
"اورلی نوی " کارشناس صهیونیست در این گزارش اعلام کرد: به‏خلاف اظهارات مخالفان در ایران درباره ادامه تظاهرات هیچ موردی که امیدوارکننده باشد، به چشم نمی‌خورد که وضعیت مانند آن چیزی شود که در تونس و مصر روی داد.

این کارشناس صهیونیست با بیان اینکه نظام ایران در مقابل فتنه‌گران بیش از کشورهای دیگر مصمم‌ است، تصریح کرد: با این حال به نظر نمی‌رسد نظام اسلامی در ایران ساقط شدنی باشد.
رئیس رژیم صهیونیستی همچنین گفت: از اظهارات روز گذشته نمایندگان پارلمان ایران و شعار برای اعدام رهبر مخالفین حکومت ایران اظهار تأسف می‌کنم.
پرز همچنین درباره انقلاب مردم مصر گفت: این انقلاب در حال حاضر بدون رهبر حرکت می‌کند و مهم این است که رهبری انقلاب توسط اخوان المسلمین کنترل نشود.


 
 

 

دستگیری 2 تن از تروریست های حسینیه سید الشهداء(ع) شیراز در آشوب های اسرائیلی
 

 

2 تن از متهمان حادثه تروریستی حسینیه سید الشهدا(ع) شیراز که تا مدت ها فراری بودند دستگیر شده اند.

  2 تن از متهمان حادثه تروریستی حسینیه سید الشهدا(ع) شیراز که تا مدت ها فراری بودند در جریان آشوب اسرائیلی تهران توسط ماموران انتظامی دستگیر شده اند.
گفتنی است در حادثه تروریستی حسینیه سید الشهدا(ع) شیراز که در ۲۵ فروردین ماه سال 87 به وقوع پیوست، ۱۴ تن از هموطنان شهید و ۲۰۲ نفر جانباز شدند.



 


سایت آقازاده آشوبگر در پروژه آشوب اسرائیلی 25 بهمن ، به عنوان ستون پنجم داخلی حلقه لندن را ایفا می کند.

 

به گزارش کلمه نیوز ، در حالی که قاطبه رسانه های داخل کشور با سلایق مختلف سیاسی ، به دلیل ماهیت وابسته آشوب اسرائیلی 25 بهمن از آن تبری جسته و نسبت به آمران این حرکت ضدملی معترضند ، سایت آقازاده آشوبگر با انتشار اخبار و تیترهای جهت دار ، سعی در تطهیر آشوبگران و تخطئه نظام و نیروهای انقلابی در مواجهه با آشوب اسرائیلی را دارد.

سایت آینده نیوز که با حمایت مالی- سیاسی «م.ه» آقازاده فراری لندن نشین تاسیس شد ، با فرمان موسس خود ، در جریان فتنه 88 با تمام قوا و با تمسک به انواع و اقسام شگردهای رسانه ای از جعل سند گرفته تا کامنت های حاوی توهین به مقدسات و ارکان نظام ، به نفع جریان فتنه و علیه انقلاب وارد عمل شد و در نهایت توسط نهادهای مسئول توقیف گردید و برخی عوامل آن بازداشت شدند.با این وجود این سایت با وساطت یک مسئول میانی صاحب نفوذ در یکی از قوا ، مجددا" بازگشایی شد و طی یک دوره چند ماهه علی الظاهر از تندروی سابق در حمایت از جریان فتنه دست برداشت اما جهت گیری روزهای اخیر این سایت مشخص کرد که گردانندگان آن دستورات اصلی را همچنان از حلقه لندن و محور مالی آن یعنی آقازاده آشوبگر دریافت کرده و مرحله اجرا می گذارند.

 

 
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری ، اقدام فتنه گران و ایادی استکبار را در روز 25 بهمن محکوم کرد.
حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری در مصاحبه با شبکه خبر گفت : کسانی که روزگاری در کنار خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند و به نظام و انقلاب خدمت می کردند و امروز در مقابل ملت و نظام قرار گرفته اند، اگر کمترین هوش سیاسی و غیرت داشتند باید خود و اندک هوادارانشان را در روز ملی 22 بهمن فرا می خواندند تا ضمن دفاع از آرمانهای امام و انقلاب و رهبری از مردم مصر و قیام ملت مصر هم حمایت می کردند.
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری حرکت و تحرکات روز 25 بهمن را غیرقانونی و غیرشرعی دانست و آن را محکوم کرد.
وی تصریح کرد: قوه قضائیه باید بر اساس قانون و عدالت اسلامی با مسببین این حادثه شرم آور برخورد قاطع نماید.
ناطق نوری تأکید کرد: ملت ایران پای اصول انقلاب، نظام، رهبری و ولی فقیه ایستاده و جان خود را در این راه فدا خواهد کرد و از حریم نظام دفاع خواهد کرد.
وی ضمن تشکر از حضور پرنشاط و متعهدانه ملت در راهپیمایی 22 بهمن امسال تصریح کرد: فتنه گران در حساس ترین شرایط خاورمیانه ، عملی ضد انقلابی انجام دادند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ایران و اسلام فراهم کردند.
ناطق نوری در ادامه گفت: دشمنان باید بدانند ما شاید در داخل خانه خود اختلاف سلیقه هم داشته باشیم اما آنگاه که اصول و ارزشهای نظام، اسلام ، استقلال کشور و منافع ملی به خطر بیفتد ، اعضاء خانه همه اختلاف سلیقه ها و انتقادها را کنار می گذارند و یک دل و یک صدا از نظام دفاع می کنند ، همانگونه که پیش از این دفاع کرده اند.
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری شعارهای کشورهای غربی و رسانه های آنها را دروغین و سیاستهایشان را چندگانه و مزورانه خواند و افزود : آنها فقط به دنبال منافع خود بوده و هستند.
وی تصریح کرد : رسانه های بیگانه قصد داشتند ضمن کمرنگ جلوه دادن راهپیمایی باشکوه 22 بهمن، از اتفاقات 25 بهمن شبیه سازی کنند و آنرا به انقلاب مردم مصر متصل کنند که این حرکت ، عملی خبیثانه و زشت بود و البته ناکام ماند.
وی مردم ایران را آگاه و هوشیار دانست و تصریح کرد: همین انسجام و حضور در صحنه و پیوند مردم با ولایت و رهبری ، مهمترین عامل بقا و پایداری نظام و کشور است.


 



تعداد 7 نفر از عناصر فرقه ضاله بهائیت که در آشوب های 25 بهمن ا نقش موثری داشته و با توجه به دستورالعملهای ارسالی از سوی بیت العدل در اسرائیل عمل می کردند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده ند.

با دستگیری تعدادی از عناصر فرقه بهائیت در راهپیمایی آشوب اسرائیلی 25 بهمن،نقش این رژیم در مدیریت آشوب ها در این روز، با صحنه گردانی سران فتنه،بهائیان،سلطنت طلبان،منافقین و گروه های تروریستی آشكار شد.

در پی اغتشاشات روز 25 بهمن تعداد 7 نفر از عناصر فرقه ضاله بهائیت که در این آشوب ها نقش موثری داشته و با توجه به دستورالعملهای ارسالی از سوی بیت العدل در اسرائیل عمل می کردند توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده ند.

شایان ذکر است در آشوب های فتنه 88 نیز با دستگیری تعدادی از عوامل این فرقه پرده از اقدامات آنان برداشته شده بود.

 

از روزی که زمزمه های راهپیمایی به بهانه انقلاب مردم مصر به پا شد، مقامات رژیم صهیونیستی صفحه ای را برای ارسال عکس از حوادث ایران اختصاص دادند. حوادثی که آنان می خواستند خونین باشد اما آن دو نفری که خود را پیرو امام می دانند، هیچ نگفتند. امامی که می گفت اسرائیل غده سرطانی است و باید از صحنه روزگار محو گردد، اما اینک حامی به اصطلاح دو تن از یاران امام شده است.

 

 به راستی این چه تناقضی است؟ اسرائیل عوض شده است یا آن به اصطلاح دو یار؟ نتانیاهو که اکنون در اسرائیل حکومت می کند که افراطی تر از همه نخست وزیران آن رژیم در مواجهه با ایران و اسلام است، طبیعتا وی در مواجهه با اسلام و ایران جری تر از اسلاف خود می باشد، پس این چه همراهی شگفت آوری است و رفتار این آقایان از چه کینه ای نشات می گیرد که حتی برای حفظ آبروی خود پیش حضرت امام(ره) نیز حاضر نیستند از این کینه بگذرند.

 راستی انسان آزاده ای وجود دارد که حمایت اسرائیل را از آقایان و عدم تمایل آنان برای رد چنین حمایتی را ببیند و به آنان شک نکند. حمایت و تشویق گروهک تروریستی منافقین که دیگر جای بحث ندارد، همان سال هایی که آقایان بر تخت های قدرت در نخست وزیری و مجلس تکیه زده بودند، دسته دسته از جوانان این وطن با هر عقیده ای قربانی عملیات تروریستی سازمان منافقین می شدند اما اکنون رئیس آن گروهک منحرف از غائله 25 بهمن حمایت می کند اما اینان هیچ نمی گویند. آیا منافقین، اسلام خواه، آزادی طلب، وطن دوست و... شده اند، یا اینان عوض شده اند؟
 
علاوه بر این، بهانه این مدعیان آزادی، حمایت از جنبش مردمی مصر و شریک شدن در شادی آنان برای رفتن حسنی مبارک دیکتاتور بود. اما همین حسنی مبارک دیکتاتور در حوادث سال گذشته از خود آنان و رفتار قانون شکنانه آنان حمایت کرده بود. این دیگر چه تناقض و سکوتی است که همراهی دیکتاتور را پاس می دارند و رفتنش را شادباش می گویند، اگر حسنی مبارک دیکتاتور و مخالف آزادی بود که بود، چرا این آقایان حمایت وی را رد نکردند؟ مگر می توان هم آزادی خواه بود و هم مورد تشویق دیکتاتور قرار گرفت. بالاخره یا مبارک دیکتاتور نبود و یا آنان  آزادیخواه نیستند. این مساله آنقدر بدیهی است که به فرموده حضرت امام تصورش موجب تصدیقش خواهد شد.

این تناقضات برای مردم از فردای انتخابات ریاست جمهوری هویدا گشت و گرنه قبل از آن و پیش از محرز شدن شکست و بالاتر بودن آرای باطله از آرای یکی از نامزدها، همه ساختارهای نظام قانونی بود، نهادها مشروع بودند و... پس به یک باره چه شد که همه اینها زیر سوال رفت!؟

 به نظر می رسد همه این مسائل از سال گذشته تاکنون از کینه و لجاجتی کور نشات می گیرد، کینه ای که از یک سو عقده های 30 ساله همه دشمنان ـ اعم از ضد انقلاب، سلطنت طلب، منافقین، بهاییت، وهابیت و... ـ را بر خود سوار کرد و از دیگر سو با سوار شدن بر احساسات و عواطف جوانان ایرانی برخی از آنها را هم قربانی هوس بازی های خود کرد و یک سال و اندی کشور را به مخاطره انداخت و هنوز هم دست بردار نیست.

در غائله 25 بهمن ماه نیز که پروژه ای طراحی شده برای خروج آمریکا و اسراییل از بن بست خاورمیانه بود، تمام ترفندهای یک سال گذشته برای ضربه به نظام به کار گرفته شد، شبکه های اجتماعی به شدت به تشویق و تبلیغ و حتی جعل شایعه پرداختند. شبکه های خارجی هم چون بی بی سی فارسی سردمدار تبلیغ رسانه ای علیه نظام گردید. هجمه بزرگ سایبری به بیش از نیمی از سایت های خبری داخلی برای از کار انداختن اطلاع رسانی آنان با همکاری مستقیم پنتاگون و موساد انجام شد. شعارهای ساختارشکنانه به وفور جعل و ساخته شد، شبیه سازی های عجیب و غریب درست کردند، برخی از نمایندگان مجلس ششم که در خارج از کشور به سر می بردند، با حرارت اعلام کردند که فردا خود در خیابان ها حضور خواهند یافت، نبرد با سطل های آشغال بالا گرفت و در نهایت خون دو تن از جوانان وطن ریخته شد.

اما حمایت رسانه های غربی معاند نظام در واقع یک بازی برد ـ برد برای آنان بود، چرا که اگر دامنه آشوب ها بالا می گرفت، آنان مدعی پیروزی بودند و اگر هم مانند آنچه اتفاق افتاد ناکام می ماند با پخش چند عکس بهره برداری لازم را می کردند و در این میان خون های جوانان وطن بر زمین می ماند.

 مگر بازیچه بودن غیر از این است؟ مگر در عملیات مرصاد، صدام سازمان منافقین را بازیچه نکرد تا خود بهره برداری کند. صدام مدعی بود اگر منافقین در مرصاد پیروز شوند، پیروزی اوست و اگر آنان شکست می خوردند که خوردند، صدام باز بهره برداری خاص خود را می کرد و این سازمان منافقین و رهبران فریب خورده بودند که بازیچه قرار گرفتند. فرموده مولا علی (ع) چه قدر زیباست که چه زیادند عبرت ها و چه کم هستند عبرت گیرنده ها.

همه این وقایع اگر چه آنقدر حقیر و ناچیز بود که نتوانست در حد خراشی هم بر چهره انقلاب اسلامی باشد، اما از آنجا که دعوت کنندگان آن خود در برج های آهنین خود نشسته اند و با همراهی رسانه هایی خاص جوانان وطن را به نزاع هم می فرستند، قابل توجه و بررسی است. به راستی آنان تاکنون از خود پرسیده اند که آیا حس انتقام جویی و کینه ورزی، ارزش آن را دارد که جوانان وطن را درگیر نزاعی خانمان سوز با هم بکنند و زندگی هایی را به تباهی بکشانند تا حس قدرت خواهی شان و انتقام گیری شان ارضاء شود؟

به هر حال به نظر می رسد این لجاجت توأم با حماقت دیگر حتی از مفهوم نفاق هم جهش کرده و این شمشیرهای از رو بسته شده که با خیانت های آشکار، کمر به هدم میراث امام و شهدا بسته اند خیال کوتاه آمدن ندارند، که اگر داشتند مگر کم استدلال و منطق و برهان برای فهم بازیچه بودن و در توهم به سر بردن آنان ارائه شد، ولی چه سود؟ هر استدلالی را به بهانه ای و هر مستندی را با نیرنگی در ذهن خود و هوادران خود مخدوش کردند تا توجیهی باشد بر راه باطلشان و زیر بار یک کلمه عذرخواهی از ملت نروند.

و اما یک نکته در پایان:

قطعا ملت شهید داده ایران اسلامی زیر بار خیانت عده ای از خود راضی نخواهد رفت و با تمام توان از حیثیت، انقلاب، نظام و رهبر خود که ثمره خون هزاران شهید این آب و خاک است دفاع خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که عمله های بیگانه دسترنج سی و دو سال زحمت را از بین ببرند. این را هم شما بدانید و هم اربابان خارجی تان. 



 


نوع گلوله‌ای که شهید ژاله با آن ترور شده، در نیروهای مسلح ایران وجود ندارد.

 

علی عبداللّهی معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در گفت‌وگو با فارس، در خصوص ترور دانشجوی بسیجی شهید صانع ژاله به دست جریانات ضدانقلاب گفت: با توجه به اینکه نیروهای ما در روز ۲۵ بهمن اسلحه نداشتند، و نوع گلوله‌ای که این جوان بسیجی را به شهادت رسانده در سازمان نیروهای مسلح ما نیست، باید گفت که این ترور از قبل برنامه‌ریزی شده است.

وی با اشاره به اینکه جریان نفاق سابقه برنامه‌ریزی را برای ترور افراد جهت ایجاد اختلافات قومی و کشته سازی و در نتیجه موج‌سواری داشته است، تصریح کرد: طبق بررسی‌های انجام شده ترور دانشجوی دانشکده هنر دانشگاه تهران که اتفاقا از هموطنان عزیز کردزبان نیز بوده، یک برنامه از قبل طراحی شده است تا بتوانند از این طریق موج‌سواری کنند.

معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه انتخاب دانشجوی کردزبان سنّی دانشکده هنر دانشگاه تهران برای ایجاد اختلافات قومی و کشته‌سازی است،‌ خاطرنشان داشت: طبق بررسی‌هایی که انجام داده‌ایم، معلوم است که شهید ژاله را از قبل انتخاب کرده بودند و انتخاب این فرد حاکی از این است که این اقدام از سوی جریان فتنه از قبل برنامه‌ریزی شده بود.

عبداللّهی همچنین اغتشاشات روز ۲۵ بهمن را تلافی آمریکا از تحولات اخیر مصر و تونس دانست و اظهار داشت: آمریکا آمده بود تا خاورمیانه جدید را بنا نهد ولی به‎خلاف خواست او خاورمیانه اسلامی را شاهد هستیم که تحمل این موضوع برای آنها سخت است. از همین رو می‌بایست برای تلافی کردن این شکست سنگین به هر شکل ممکن که می‌شد کاری انجام می‌دادند ولی با هوشیاری مردم باز توطئه مستکبرین نقش بر آب شد.



 

اخبار رسيده حاكي از افزايش تعداد تشييع كنندگان پيكر شهيد صانع ژاله در چهارراه وليعصر است.

  ‌از مراسم تشييع پيكر شهيد صانع ژاله دانشجوي دانشگاه هنر تهران كه از دقايقي پيش از مقابل دانشگاه هنر تهران واقع در چهار راه وليعصر آغاز شده است، هر لحظه بر تعداد مردم و دانشجويان در محل تشييع جنازه اين شهيد بزرگوار افزوده مي‌شود.

بر اساس اين گزارش، ‌در حال حاضر محوطه دانشگاه هنر تهران مملو از تشييع كنندگان شده است و حاضرين مجبور به حضور در چهارراه وليعصر(عج) شده‌اند و هر لحظه بر تعداد تشييع كنندگان افزوده مي‌شود.

بر اين اساس، چهار دختر منتسب به جريان فتنه نيز در حالي كه موهاي خود را سبز رنگ كرده بودند قصد اخلال در تشييع جنازه شهيد ژاله را داشتند كه با واكنش مردم و دانشجويان مواجه شده و محل تشييع را ترك كردند.

براین اساس خبرنامه دانشجویان درخبری نوشت: نویسنده کتاب "دا" از لحظاتی می گوید که جنازه شهدا توسط منافقین دزدیده می شود که در ذیل می آید:

این بار ناهید همراه مرد جوانی آمده بود. مردی ریز نقش با قدی کوتاه و لاغراندام که پیراهن سفیدش را روی شلوارش انداخته بود. مرد غیر منطقی و سرسختی به نظرم آمد، که نمی شد با او حرف زد، نزدیک که شدند، پرسید خواهر حسینی کیه؟

گفتم: منم. کاری داشتید؟

با لحن سرزنش آمیزی پرسید: می خواهم ببینم چرا می خواید اینجا بمونید؟ با اجازه کی موندید؟

گفتم: این دفعه اولم نیست که اینجا می مونم با اجازه پدرم اینجام. ضمنا اشکال اینجا موندن از نظر شما چیه؟

گفت: اشکال، اشکال که به خاطر خودتون می گیم. اینجا امنیت نداره. شما هم یه خانم جوان هستید. مردها باید بیایند به کارهای اینجا برسند.

گفتم: من این ها رو می دونم. اتفاقا چون اینجا امنیت نداره من می مونم. شهدای ما اینجا تنهان. هیچ کس به فکر حفاظت از اینها نیست. مرد کو بیاد اینجا؟ مرد ها رو بیارید. شما هم خودت بیا واستا ما می‌ریم.

گفت: من که نمی تونم. کلی کار سرم ریخته تازه شهدا محافظت می خوان چی کار؟

گفتم: تشریف بیارید بهتون نشون بدم.

راه افتادیم و رفتیم جلوی غسالخانه شهدایی که راه به راه خوابانده بودیم را نشان دادیم و گفتم: اینها محافظت می خوان. شبها وقتی سگ ها حمله ور می شند، شما کجایی ببینی اینجا چه خبر می شه؟

دیشب کلی حواسمون بوده باز امروز می بینیم سگ ها زمین جنت آباد رو کنده اند تازه سازمان مجاهدین هم از یک طرف.

مردم جنازه بردند بیمارستان طالقانی وقتی رفتند پس بگیرند بیمارستان نداده، گفتند نامه بیارید. معلوم شده نیروهای سازمان مجاهدین جنازه ها رو گرفتن، بردن توی شهر های دیگه به اسم شهدای سازمان مجاهدین تبلیغ کرده اند و جنازه رو خاک کرده اند.

اگر حمله ای بشه چه از طرف سگ چه از طرف منافقین و مجاهدین از این چند تا پیر زن و پیر مرد توی جنت آباد چه کاری بر میاد؟!

گفتنی است شبکه های ضد انقلاب در پی شهادت شهید ژاله اعلام کردند در تشییع جنازه این شهید حاضر خواهند شد.

 



 

پس از پایان مراسم تشییع پیکرپاک شهید صانع ژاله، جمعیت کثیری از مردم در برابر منزل میرحسن موسوی تجمع کردند. 

  این جمعیت همچنان در حال افزایش است. 

دستگیری و محاکمه موسوی و کروبی مطالبه اصلی تجمع کنندگان مقابل درب منزل موسوی است.

 



 

 

آمريكا تلاش دارد تا با منحرف‌كردن حركت مردم مصر و قانع كردن آنها به برخي دستاوردهاي جزئي، مردم را به خانه‌هايشان بازگرداند ولي بعيد است چنين ترفندهايي در مقابل مردمي كه بيدار شده و قدرت و توان تأثيرگذاري خود را متوجه شده است، به نتيجه برسد...

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر انقلاب اسلامي امروز (چهارشنبه) در ديدار پرشور هزاران نفر از مردم آذربايجان با اشاره به حركت رو به گسترش بيداري اسلامي در دنياي اسلام، آن را ثمره شيرين مقاومت و ايستادگي ملت عظيم ايران در 33 سال گذشته دانستند و تأكيد كردند: امروز به بركت ايمان و اسلام، صلابت، عزت، پيشرفت و تأثيرگذاري ايران اسلامي، بيش از هر زمان ديگر درخشان‌تر و عزم ملت براي رسيدن به اوج قله عظمت مصمم‌تر است.

در اين ديدار كه در آستانه سالروز قيام تاريخي مردم تبريز در 29 بهمن سال 56 انجام شد، رهبر معظم انقلاب اسلامي با تجليل از ايمان، اخلاص، پايمردي و بصيرت مثال زدني مردم آذربايجان در طول تاريخ به‏ويژه در مقاطع مختلف نهضت اسلامي و انقلاب اسلامي ايران، افزودند: مهمترين ويژگي حركت مردم تبريز در 29 بهمن سال 56 الگو شدن آن براي حركت‌هاي بعدي ملت ايران بود و اگر قيام 29 بهمن 56 روي نمي‌داد، قيام 19 دي مردم قم به فراموشي سپرده و روند حركت ملت ايران در مسير نهضت اسلامي، متوقف مي‌شد.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مهمترين ويژگي انقلاب اسلامي ايران را نيز الگو شدن آن براي ملت‌ها دانستند و خاطرنشان كردند: علت اصلي فشارهاي گوناگون به جمهوري اسلامي ايران از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون جلوگيري از الگو شدن حركت عظيم ملت ايران بوده است.


ايشان با اشاره به تحريم‌هاي اقتصادي، ترور دانشمندان برجسته علمي و اتهام زني‌هاي گوناگون در زمينه حقوق بشر، تأكيد كردند: همه فشارها و تبليغات براي اين است كه حركت ملت ايران را متوقف كنند و موجب رويگرداني افكار عمومي منطقه و جهان از جمهوري اسلامي ايران شوند، اما به‎خلاف خواسته سلطه‌گران، ايران اسلامي روزبه‎روز قوي‌تر و پيشرفته‌تر شده است.



رهبر معظم انقلاب اسلامي افزودند: هشت سال دفاع مقدس موجب شد سرداران جوان و شجاع ملت ايران امكان بروز بيابند و تحريم‌هاي اقتصادي و علمي نيز باعث شد استعدادها و توانايي‌هاي جوانان شكوفا شود.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مهمترين ويژگي مردم آذربايجان و تبريز را شور و شعور و عزم راسخ همراه با بصيرت دانستند و خاطرنشان كردند: اين ويژگي‌ها از جمله بصيرت همراه با قدرت تحليل بايد همچون 33 سال گذشته در نسل جوان و همچنين نسل‌هاي بعدي حفظ و تقويت شود.


ايشان تأكيد كردند: اگرچه جوان امروز امام(ره) و شهيد باكري‌ها را نديده و دوران سخت 8 سال دفاع مقدس را لمس نكرده است اما فكر، تشخيص و راه جوان امروز همان فكر و مسير سال‌هاي اول انقلاب اسلامي است.


رهبر معظم انقلاب اسلامي با تأكيد بر اينكه بصيرت ايماني، شريان حياتي احياكننده فكرها و دل‌ها است، افزودند: اين بصيرت ايماني بايد همواره ادامه پيدا كند، همان‎گونه كه تاكنون ادامه داشته و تأثير خود را نيز در دنيا گذاشته است.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بيداري اسلامي مشهود كنوني را در منطقه متأثر از حركت ايماني و عزم راسخ ملت ايران دانستند و تأكيد كردند: قضاياي بسيار مهم مصر ناشي از حركت بيداري اسلامي و تحقير سال‌هاي متمادي ملت فهيم، كهن و صاحب تمدن مصر است.


ايشان شكل‌گيري حركت‌هاي عظيم اجتماعي را تدريجي و در طول ساليان متمادي اما بروز آنها را ناگهاني و دفعي دانستند و افزودند: ذلت و تحقيري كه حكومت مصر در طول سال‌هاي گذشته به دليل وابستگي به آمريكا و رژيم صهيونيستي بر مردم تحميل كرد، سرانجام ملت و جوانان مصر را به ستوه آورد و اين‌گونه به‎صورت ناگهاني بروز كرد.


رهبر معظم انقلاب اسلامي، نقش جوانان مصري و ايمان و عزم راسخ آنها را در حركت عظيم مردم، تعيين كننده خواندند و خاطرنشان كردند: حركت مردم مصر با پيشتازي جوانان از مساجد و نمازهاي جمعه آغاز و سرانجام به يك حركت عمومي تبديل شد.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي حضور مردم در صحنه را موجب ناكارآمد شدن ابزارهاي سياسي، نظامي و اقتصادي قدرتهاي زورگو دانستند و افزودند: آمريكايي‌ها مي‌توانند به دولت‌هاي بدون پشتوانه مردمي به راحتي زور بگويند و هرگاه هم كه به سردمداران آنها نياز نداشته باشند به آنها همچون "محمدرضا پهلوي و بن علي " بي‌محلي كنند اما هنگام حضور مردم در صحنه، در مقابل عزم راسخ آنها، نمي‌توانند كاري از پيش ببرند.


ايشان تأكيد كردند: اين اتفاق مهم امروز در مصر روي داده است. البته آمريكا تلاش دارد تا با منحرف‌كردن حركت مردم مصر و قانع كردن آنها به برخي دستاوردهاي جزئي، مردم را به خانه‌هايشان بازگرداند ولي بعيد است چنين ترفندهايي در مقابل مردمي كه بيدار شده و قدرت و توان تأثيرگذاري خود را متوجه شده است، به نتيجه برسد.


رهبر معظم انقلاب اسلامي عامل اصلي عزت و پيشرفت ملت ايران را ايمان و اسلام دانستند و خاطرنشان كردند: تقويت ايمان، همت جوانان و تلاش براي تحقق بيشتر دستورات اسلام در جامعه، زمينه ساز عزت و پيشرفت روزافزون و اصلاح زندگي مادي و معنوي خواهد شد.


در ابتداي اين ديدار آيت الله مجتهد شبستري نماينده ولي فقيه و امام جمعه تبريز در سخناني با گرامي‏داشت حماسه 29 بهمن مردم تبريز در سال 56 و نقش آفريني مردم آذربايجان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامي به‏ويژه 8 دي سال 88 گفت: مردم آذربايجان به‎ويژه تبريز همواره بصيرت و ولايت‏مداري خود را نشان داده اند و در 22 بهمن امسال نيز همگام با اقيانوس عظيم ملت ايران، باشكوه‎تر از هر سال به ميدان آمدند.


 

 

علی عبداللّهی با بیان اینکه جریان نفاق با ترور شهید ژاله که از قبل طراحی شده بود به‎دنبال ایجاد اختلافات قومی و کشته‌سازی بودند، گفت: نوع گلوله‌ای که شهید ژاله با آن ترور شده، در نیروهای مسلح ایران وجود ندارد.
 

 

 

علی عبداللّهی معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در گفت‌وگو با فارس، در خصوص ترور دانشجوی بسیجی شهید صانع ژاله به دست جریانات ضدانقلاب گفت: با توجه به اینکه نیروهای ما در روز ۲۵ بهمن اسلحه نداشتند، و نوع گلوله‌ای که این جوان بسیجی را به شهادت رسانده در سازمان نیروهای مسلح ما نیست، باید گفت که این ترور از قبل برنامه‌ریزی شده است.

وی با اشاره به اینکه جریان نفاق سابقه برنامه‌ریزی را برای ترور افراد جهت ایجاد اختلافات قومی و کشته سازی و در نتیجه موج‌سواری داشته است، تصریح کرد: طبق بررسی‌های انجام شده ترور دانشجوی دانشکده هنر دانشگاه تهران که اتفاقا از هموطنان عزیز کردزبان نیز بوده، یک برنامه از قبل طراحی شده است تا بتوانند از این طریق موج‌سواری کنند.

معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه انتخاب دانشجوی کردزبان سنّی دانشکده هنر دانشگاه تهران برای ایجاد اختلافات قومی و کشته‌سازی است،‌ خاطرنشان داشت: طبق بررسی‌هایی که انجام


تاریخ: چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

 

بالاترین: اگر اين تصاوير و فيلم هايي كه ما مي بينيم اسمش راهپيمايي است، پس هر روز خدا ، در اين سيصد و شصت و پنج روز ، در تهران راهپيمايي است! ... اگر متولیان جنبش سبز صداقت داشتند «مردرندانه» براي حركت براندازانه تقاضاي صدور مجوز از حكومت نمي كردند...

محافل سياسي و رسانه اي ضد انقلاب كه در تدارك آشوبگري ناكام براي 25بهمن نقش آفريني كرده بودند، نسبت به سرخوردگي ناشي از اين اقدام كور و منجر به شكست ابراز نگراني مي كنند.
اگرچه موج «روحيه درماني» و «تلقين» در فضاي رسانه اي ضد انقلاب فعال است، اما برخي از اين محافل معتقدند نبايد دست كم خود را گول بزنند و تا كار افسردگي و سرخوردگي بيخ پيدا نكرده اند چاره اي بينديشند. استناد اين محافل به سر جمع چند عكس و ويدئوي افتضاحي است كه توانسته اند پس از يك هفته تبليغات پرحجم از ترافيك خيابان هاي مركزي شهر تهيه كنند! يكي از بالاتريني ها به طنز نوشت: اگر اين تصاوير و فيلم هايي كه ما مي بينيم اسمش راهپيمايي است، پس هر روز خدا در اين سيصد و شصت و پنج روز در تهران راهپيمايي است. توي اين عكس ها و فيلم ها كه تا چشم كار مي كند موتور و خودرو است. پس مخالفان كجا بودند؟ نكند همين راننده ها مشغول راهپيمايي بوده اند و ما خبر نداريم.
يادآور مي شود بهترين عكسي كه مشتركاً از سوي بي بي سي، جرس، كلمه، راديو فردا و بالاترين درباره سناريوي 25 بهمن مورد استناد قرار گرفته، يكي از تقاطع هاي خيابان انقلاب را با حدود 10 پليس و 20 تا 30 نفر عابر و ده ها خودرو نشان مي دهد!! مجموع اين تصاوير و ويدئوها نيز به تعداد انگشتان 2 دست نمي رسد!

گفتنی است کلمه هرچه در موتور جستجوگر google با عنوان 25 بهمن یا عکسهای 25 بهمن جسجو کرد حتی یک عکس نیز پیدا نکرد! شما هم می توانید با این تفریح جالب را از طریق لینک زیر تکرار کنید!


سرچ گوگل برای عکسهای  25 بهمن

اما يكي ديگر از كاربران بالاترين نوشته است: در نبود رهبر براي جنبش بايد از همديگر بپرسيم خب كه چي؟ بعدش چي؟ همين حالا نوعي سردرگمي پديدار شده و اگر فكري نشود به سرخوردگي هم مي رسد.
ضد انقلاب ديگري مي نويسد: اومديم تو خيابون كه چي؟ دور هم قدم بزنيم؟! آخه من نمي فهمم چرا حركت هاي ما اين قدر عقيم است. خب بابا يه تجمعي، يه حركتي. مي گويند، كه ثابت كرديم زنده ايم. خوب اينو كه خودم هم مي دونستم زنده ام.
سايت ضد انقلابي خودنويس نيز در مطلب مشابهي يادآور شده است: اين هم بيست و پنجم. بعدش چي؟ نمي خواهم كسي رو نااميد كنم ولي كه چي؟ موسوي و كروبي چه كاره اند؟ آيا ما بايد سالي يكي دوبار بياييم و كتك بخوريم [نويسنده خارج كشور حضور دارد!]؟ كماكان بايد حس تهوعي را داشته باشيم كه نه آن طرفي مي شود و نه اين طرفي؟
داريوش سجادي از مخالفان مقيم آمريكا نيز در وبلاگ خود اين گونه نوشته است: سران اپوزيسيون در رويايي شيرين مي گفتند 25 بهمن روز تصاحب ميليوني خيابان هاست، تصوري كه در 25 بهمن چون برف در مقابل خورشيد آب شد و حضور آنان به چند تجمع پراكنده منحصر گرديد. علي رغم اين شهر آشوبي و شعارهاي ساختارشكن، حركت 25 بهمن را بايد به نوعي يك شوخي تاريخي تلقي كرد كه از حجم بالايي از توهم نيز برخوردار بود.
وي ادامه مي دهد: شوخي بود چون ميان حمايت و همبستگي با قيام ملت مصر ظاهراً دچار نسيان شده بودند كه همان كساني هستند كه شعار نه غزه نه لبنان سر مي دادند. كسي كه اين شعار را داده با شفاف ترين صورت در حال اعلام اين اعتقاد است كه ظلم ستيزي و دفاع از مظلوم محلي از اعراب براي او ندارد. بنابراين براي حاملان چنين تفكري مفهومي ندارد تا صداي اعتراض خود را متوجه اقدامات و جنايات ظالمانه اسرائيل يا حسني مبارك عليه مردم غزه و لبنان كنند. لذا در حالي كه طي يك سال گذشته هيچ گاه نشد اين دسته از سبزها در هيچ كجا برائت خود از آن انديشه هاي آپارتايدي را اعلام كنند بر همين اساس ادعاي اعلام همبستگي و حمايت تصنعي امروزشان از مبارزات ظلم ستيزانه مظلومان مصري عليه همان دولتي كه سال گذشته مظالمش در غزه ارزني از تالم در خاطر مبارك ايشان را فراهم نمي كرد؛ چنين نوع دوستي با تاخيري را نمي توان جز «شوخي كردن» با قوه عاقله افكار بين الملل نام ديگري گذاشت؛ توهم آنها همه اين است كه معارضه با جمهوري اسلامي را آسان مي پندارند. آنها چه خوش بدارند و چه خوش ندارند نظام جمهوري اسلامي ايران برخلاف مصر نظامي وابسته به كشورهاي خارجي نيست كه بتوان با فلج كردن آن از طريق شهرآشوبي، اربابان خارجي اش را متقاعد به كنار گذاشتن ايشان كرد. ترش يا شيرين، حكومت جمهوري اسلامي نظامي است مستقر و مستقل و مسلط كه برخوردار از پايگاه مردمي قابل وثوق و اعتنائي نيز هست. حكومت در ايران كماكان برخوردار از يك عقبه مردمي و ثابت قدم و اكثريتي است و اگر خداي نكرده روزي همين نيروهاي نظامي و انتظامي صحنه را بنفع توده هاي طرفدار جمهوري اسلامي خالي كرده و ميدان را عملاً واگذار به شهروندان حامي حكومت و مخالفش كنند چه جدال خون چكاني را مهيا مي كنند. در كنار اين شوخي و توهم جنبش سبز كماكان از عنصر بي صداقتي نيز رنج مي برد. متوليان اين جريان نه با هم مي توانند صادق باشند و نه با خود كه اگر صداقت داشتند «مردرندانه» براي حركت براندازانه تقاضاي صدور مجوز از حكومت نمي كردند.


 
 

 

 
شهيد محمد مختاري22 ساله فرزند اسماعيل روز 25 بهمن در اثر تيراندازي عوامل منافقين به شدت زخمي شده و پس از انتقال به بيمارستان به درجه شهادت نائل شد.

پيكر دومين شهيد اغتشاشات اخير بر روي دستان مردم انقلابي كشورمان تشييع شد.

پيكر شهيد محمد مختاري از ديگر كشته‌شدگان حوادث اخير به دست عوامل منافقين لحظاتي پيش در دستان جمعي از مردم انقلابي كشورمان از مقابل منزل اين شهيد واقع در شرق تهران تشييع شد.

شركت‌كنندگان در اين مراسم تشييع، شعارهاي "كروبي موسوي مرگ به نيرنگتان، خون جوانان ما مي‌چكد از چنگتان "، "لعن علي عدوك ياحسين، كروبي و خاتمي و ميرحسين "، "مرگ بر موسوي "، "مرگ بر كروبي "، "مرگ بر منافق "، "الله اكبر "، و "لا اله الا الله " سر مي‌دادند.

شهيد محمد مختاري22 ساله فرزند اسماعيل روز 25 بهمن در اثر تيراندازي عوامل منافقين به شدت زخمي شده و پس از انتقال به بيمارستان به درجه شهادت نائل شد.

تجمع غيرقانوني فتنه‌گران، عناصر منافقين، سلطنت‌طلبان و اراذل و اوباش در برخي خيابان‌هاي شهر تهران در روز 25 بهمن موجب بروز اغتشاشاتي شد كه با حضور به‌هنگام مردم، فتنه‌گران و ديگر عوامل مزدور مجبور به ترك صحنه شدند.
 
 

- آنچه در بعد از ظهر روز دوشنبه 25 بهمن در برخي مناطق مرکزي تهران رخ داد با همه نمونه‌هاي قبلي آن (که در طول سال گذشته شاهد بوديم)  به شدت متفاوت بود.

2- آشوب‌ها و ناآرامي‌هاي سال گذشته تا حدودي تحت تاثير فضاي دو قطبي انتخاباتي قرار داشت و از اين رو فضاي عمومي و جنس شعارها (خصوصا در حوادث تابستان سال گذشته) به نوعي به ماجراي انتخابات بازمي‌گشت! (هر چند دخالت رژيم صهيونيستي و دولت‌هاي آمريکا و انگلستان و فرانسه در حوادث سال 88 اظهر‌من‌الشمس بود و بدون ترديد مسئوليت اصلي اين حوادث برعهده رژيم‌هاي فوق و در يک کلام استکبار جهاني و صهيونيسم بين‌الملل است!)

3- اما در حالي که 13 ماه از دي 88 مي‌گذشت و ديگر شبهه‌اي در خصوص انتخابات باقي نمانده و بالا و پايين جنبش آمريکايي - صهيونيستي سبز! ( حيف رنگ سبز!) بر همه آشکار شده بود به دعوت دو عنصر مفلوک، بازي‌خورده  به آخر خط رسيده، عده‌اي خرابکار حرفه‌اي، سازمان يافته، و افسار دريده به چند خيابان مرکزي تهران هجوم آورده و جان و مال مردم را هدف وحشي‌گري‌هاي خود قرار دادند! آنهايي که معناي عبارت وحشي‌گري را درک نمي‌کنند بايد معناي اين واژه را از دانش‌آموزان مدرسه دخترانه مکتب‌الزهرا(س) (واقع در خيابان آذربايجان) سوال کنند! وقتي عربده‌کشان مست از باده «بي‌بي‌سي» با کندن موانع فلزي وسط خيابان و با سنگ و چاقو و... حمله به مردم را آغاز کردند و چشم‌هاي اسکبار و نفس‌هاي بند آمده و صورت‌هاي از ترس سفيد شده دختربچه‌ها و دانش‌آموزان اين مدرسه بهترين نشانه وحشي‌گري گرگ‌هاي  دست‌آموز موساد بود! دختربچه‌هايي که راه بازگشت به خانه‌هايشان از سوي محاربين مسدود شده و مفري براي خود نمي‌ديدند! و البته جرم اين محرز بود و مجازاتشان نيز معلوم!
چه جرمي بالاتر از شرکت در راهپيمايي 22 بهمن امسال؟ چه جرمي بالاتر از زندگي شرافتمندانه در نظام جمهوري اسلامي؟
و صد البته که مجازات اين جرايم در قاموس استکبار، دريده شدن با چنگ و دندان محاربين متصل به سيا و موساد تعيين شده بود!

4- شکل و آرايش و نوع حملات و خرابکاري‌هاي محاربين 25 بهمن تهران دقيقا يادآور عملکرد محاربين و منافقين خلق در 30 خرداد و 5 مهر ماه 1360 بود!
حملات سازماندهي شده به مردم و درگيري حرفه‌اي با نيروهاي ضد شورش! و البته هجوم وحشيانه به هرکسي که چهره‌اي حزب‌اللهي داشت!
از آن پيرمرد متديني که قصد حفاظت از تصوير رهبر انقلاب را داشت تا آن نوجوان باغيرت بسيجي که براي دفاع از دين و اعتقاداتش با دست خالي به وسط خيابان آمده بود! تلاش‌هاي چندين باره و ناموفق محاربين براي به اسارت درآوردن!! نيروهاي ناجا و بسيج تنها يک نشانه از هدايت شده بودن اين حرکت است.

5- شعارهاي محاربين 25 بهمن نيز همگي هدايت و سازماندهي شده بود. هدف فقط و فقط ولايت فقيه بود! و البته زحمت اين شعارها را نيز سايت‌هاي رژيم صهيونيستي کشيده بودند!

6- حوادث عصر 25 بهمن 89 حجت را بر همه حتي ديرفهم‌ترين افراد نيز تمام کرد!
غاصبان «تل آویو» و حاکمان کاخ‌هاي سياه واشنگتن و لندن از اسلام و نظام اسلامي و محوريت آن بسيار خشمگين و عصبي‌اند! زلزله در ارکان نظام‌هاي زنجيري و مطيع صهيونيسم و استکبار در يک ماه اخير و به دنبال آن تقويت جدي مواضع جهان اسلام و انقلاب اسلامي چنان ذهن و زبان حاکمان مستکبر غرب را برآشفته ساخت که براي تسکين خود و تغيير جهت حوادث و منحرف ساختن افکار عمومي جهان از سه دهه ديکتاتوري در جهان عرب با پشتيباني مستقيم جهان ليبرال - دموکراتيک غرب!! چاره‌اي جز توسل به «عمرسعد» و «شمر» 88 نديدند! و البته «عمرسعد» و «شمر» هميشه در پيش و پس خود «خولي» و «سنان بن انس» و «حرمله» دارند! عصر 25 بهمن حرمله‌ها و خولي‌ها و کفتارهاي آل واشنگتن چند خيابان تهران را به آتش و خون کشيدند.  به جا ماندن دو شهيد و تعداد افزون‌تري مجروح در حوادث اين روز  نشان ديگري از سازماندهي دقيق حوادث اين روز است!

7- ديگر اميدي به هدايت دو بازيچه شيطان نيست! ديگر اين دو به آخر خط و  به مرز جنون رسيده‌اند! ديگر زمان آن رسيده که اين دو «خرمهره» بازي شيطان بزرگ براي نفس کشيدن  و آلودن هوا هم از نظام اسلامي اجازه بگيرند!
ديگر حتي يک خط بيانيه هم نبايد صادر شود! توبه گرگ مرگ است! به حرمت تمامي مادراني که در حوادث 25 بهمن از فرط نگراني بچه‌مدرسه‌اي‌هايشان جان به لب شدند، به حرمت مردم بي‌گناهي که امنيت خاطر و اموالشان طعمه آتش خشم کفتارهاي آمريکايي و اسرائيلي شد و به حرمت مقدس‌ترين محور نظام اسلامي که هدف جسارت فرزندان نامشروع سرويس‌هاي جاسوسي آمريکا و انگلستان  و رژيم صهيونيستي قرار گرفت بايد حکم محارب درباره تمامي عوامل و مسببين حوادث 25 بهمن 89 تهران اعمال شود! بنا به فرمايش حضرت روح‌الله: درنگ امروز فرداي اسارت‌باري به دنبال خواهد داشت!

8- اجراي حکم الهي درباره محاربين 25 بهمن ماه 89 هيچ ربطي به مسايل سياسي و جناحي و انتخاباتي و... ندارد!
اگر هر فرد ديگري نيز مرتکب چنين جناياتي شد بايستي به عنوان محارب مورد محاکمه قرار مي‌گرفت!
صرف نظر از همه حوادث و سوابق، 25بهمن 89 روز محاربه با نظام اسلامي بود!
و اين محاربه پاسخي در حد نهروان مي‌طلبيد!
چشم فتنه بايد از کاسه بيرون بيايد!
 
 

سوال 1- اگر مسعود رجوي به مناسبتي از وزارت كشور جمهوري اسلامي درخواست مجوز راهپيمايي كند و هواداران خود در داخل ايران را در ساعت خاصي به حضور در خيابان خاصي فرا بخواند، آيا كسي خواسته او را اجابت خواهد كرد؟

پاسخ: گروه رجوي به دليل جنايات گسترده در دهه 60 و همدستي با صدام، آنقدر نزد مردم ايران منفور است كه هيچكس جرأت نمي كند به طور علني از مريم يا مسعود رجوي حمايت كند و خواسته منافقين را اجابت نمايد.

سوال 2- آيا از جمعيت 75 ميليون نفري ايران هيچكس طرفدار گروه‌هاي رجوي يا تندر يا ريگي يا پژاك يا سلطنت طلب نيست؟

پاسخ: نه اينكه اصلاً هيچكس نباشد اما تعداد اين عده نسبت به كل مردم ايران تقريباً هيچ است و با توجه به سابقه و ماهيت تروريستي اين گروهكها، البته نيروهاي انتظامي و اطلاعاتي هرگز اجازه هيچ تحركي به آنها نمي دهند.

سوال 3- اگر همين طرفداران اندك گروه‌هاي محارب، اميدي و فرصتي براي عرض اندام و تجمع و عمليات پيدا كنند آيا از اين فرصت استفاده نخواهند كرد؟

پاسخ: اگر اميدوار شوند و انگيزه و امكان پيدا كنند، طبعاً از فرصت براي اعلام وجود و تجمع و عمليات استفاده خواهند كرد.

البته لازم به يادآوري است از همان ابتداي پيروزي انقلاب سرويس‌هاي جاسوسي غرب به مخالفان موثر جمهوري اسلامي پناه و امكانات داده و آنها را براي هرنوع خرابكاري و ضربه نظام مجهز كرده‌اند. در اين مدت اين افراد چندان هم بيكار نبوده‌اند. آنها از انفجارهاي و عمليات تروريستي اوايل دهه 60 گرفته تا جاسوسي براي صدام و بعد خبر چيني هسته‌اي براي غرب و اين آخر سري هم ترور دانشمندان هسته‌اي را در كارنامه دارند. همدستانشان هم در سيستان و آذربايجان غربي عمليات‌هاي تروريستي بعضاً تكان دهنده‌اي انجام داده‌اند.

سوال 4- اگر يكي از مسوولان سابق نظام كه زماني خدماتي كرده، به مناسبتي از وزارت كشور جمهوري اسلامي درخواست مجوز راهپيمايي كند و هواداران خود  را در ساعت خاصي به حضور در خيابان خاصي فرا بخواند، اما همين طرفداران گروه‌هاي محارب با هماهنگي قبلي از فرصت اين فراخوان استفاده كرده و در مركز تهران آشوب و ناامني ايجاد كنند و به عمليات تروريستي دست بزنند، آن وقت تكليف چيست؟

پاسخ: اگر آن مسوول سابق، عمداً و با اطلاع از استقبال سران گروه‌هاي محارب و تروريست چنين دعوتي را انجام داده يا بدون اطلاع چنين كاري كرده اما پس از معلوم شدن تدارك تروريست‌ها براي سواستفاده از اين تجمع، از دعوت خود عقب نشيني نكرده باشد، قطعاً همدست همان تروريست‌ها و در جنايات آنها شريك است.

سوال 5- آن جمعيت بزرگي كه در 25 خرداد 88 به فراخوان موسوي و كروبي به خيابان آزادي تهران آمد، چرا 25 بهمن در صحنه حاضر نشد. آيا عدم حضور آنها به دليل غيرقانوني بودن تجمع و حضور گسترده نيروهاي امنيتي در خيابان نبود؟

پاسخ: اولاً تجمع بزرگ 25 خرداد 88 هم بدون مجوز و با حضور گسترده پليس ضد شورش برگزار شد. ثانياً آن تجمع ناشي از باور پذير بودن دروغ بزرگ تقلب در انتخابات بود. در آن شرايط كه احساسات و هيجان به شكل بي‌سابقه‌اي بالا رفته بود و طرفداران موسوي به شهادت نتايج انتخابات در ‹شهر تهران› اكثريت بودند، به دنبال پرچم ‹‹ راي من كجاست›› راه افتادند. بعدها كه نزديكان موسوي رسماً اعتراف كردند سندي براي تقلب و جابجايي گسترده آرا در اختيار نداشتند و نمي‌توانستند ادعاي خود درباره تقلب گسترده در انتخابات را ثابت كنند، اكثر قريب به اتفاق تجمع كنندگان 25 خرداد 88 به تدريج پراكنده شدند.

در تجمعات بعدي هواداران موسوي به تدريج هواداران گروهكهاي ضد انقلاب و محارب و تروريست نفوذ كردند و كار به جايي رسيد كه در فراخوان 25 بهمن89، تقريباً فقط هواداران گروهكهاي تروريست يا سلطنت طلب به ميدان آمدند.

سوال 6- طبق اصل 27 قانون اساسي مگر برگزاري تجمعات آزاد نيست؟ چرا به موسوي و كروبي و ديگر مخالفان اجازه تجمع داده نمي‌شود؟

پاسخ: طبق همان اصل 27 قانون اساسي و ديگر قوانين ناشي از قانون اساسي، برگزاري تجمع و راهپيمايي، مشروط است و به موافقت وزارت كشور هم نياز دارد.

در شرايطي كه سرويس‌هاي جاسوسي غرب با تمام توان سعي دارند به داخل كشور تروريست و بمبگذار نفوذ دهند و داخل كشور را ناامن كنند و به آشوب بكشند، طبيعي است كه وزارت كشور نبايد هم با درخواست راهپيمايي‌اي موافقت كند كه راديوي اسرائيل برايش زمينه سازي تبليغاتي مي‌كند.

در واقع موسوي و كروبي نبايد مدعي اصل 27 قانون اساسي باشند چرا كه طي يكسال و نيم گذشته اين دو نفر بزرگترين ضربه را به جنبه مردمسالاري نظام زدند. آنها علناً و رسماً زمينه حضور ميداني تروريست‌هاي مجاهدين خلق و تندر را فراهم آوردند و راه را براي استفاده تروريست‌ها از تجمعات خياباني فراهم كردند.

 در شرايطي كه موساد و سيا در داخل تهران تروريست مسلح نفوذ داده اند، بايد به وزارت كشور حق داد كه حتي با تجمعات صنفي عادي هم به سختي مجوز دهد چه رسد به تجمعي كه راديو اسرائيل و تلويزيون مجاهدين خلق و گروهك‌هاي تروريستي وهابي براي آن تبليغ مي كنند.

سوال7- با وجودي كه موسوي و كروبي خدمات زيادي به نهضت امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي كردند، چرا امروز علناً و عملاً براي عمليات تروريستي زمينه چيني مي كنند و در قبال تشويق پرشور رسانه‌هاي انگليسي و آمريكايي و اسرائيلي و وهابي و حتي تروريست‌هاي مجاهدين و ريگي و پژاك و... سكوت كرده‌اند؟ چطور ممكن و قابل باور است كه كساني آنقدر مقرب به انقلاب، اينطور با منفورترين دشمنان انقلاب براي عمليات آشوب و ناامني و ترور همدست شوند؟

پاسخ: اولاً چنين موضوعي در تاريخ بي سابقه نيست. در صدر اسلام زبير يكي از نزديكترين صحابي رسول‌الله (ص) بود و آنقدر به علي (ع) ارادت داشت كه جزو اهل بيت آن حضرت محسوب مي شد و حتي جزو معدود نزديكان امام علي(ع) بود كه در تشيع جنازه حضرت زهرا(س) شركت داشت اما همين زبير به واسطه فرزند نااهل و ناخلفش عبدالله، از راه راست آنقدر منحرف شد كه به روي حضرت علي (ع) شمشير كشيد.

نمونه ديگر: شمر ابن ذي الجوشن در جنگ صفين، در سپاه حضرت علي(ع) شمشير مي‌زد و مجروح شد و چيزي نمانده بود تا در ركاب حضرت علي(ع) شهيد شود. اما همين مجاهد و ياور حضرت علي(ع) آن فاجعه بزرگ را در كربلا پديد آورد.

در اول انقلاب هم شاهد انحراف و سقوط 180درجه برخي مقربان امام خميني(ره) بوده ايم. بني صدر در سال 57 يار نزديك امام خميني(ره) تلقي مي‌شد. قطب زاده هم كه اندكي پس از پيروزي انقلاب اعدام شد، جزو هواداران نزديك امام بود و حتي در پرواز تاريخي 12 بهمن 57 به همراه امام از پاريس به تهران آمد...

درباره دليل رسيدن موسوي و كروبي به اين سرنوشت شوم هم البته قضاوت بسيار مشكل است و بايد زمان بگذرد و روشن شود كه چرا اين دو نفر كه زماني خدماتي به انقلاب كرده بودند، امروز به ننگ و ذلت همدستي با مريم رجوي و خوش خدمتي براي اسرائيل تن داده‌اند...

به همين دليل هم هميشه بايد دعا كنيم خدا آخر و عاقبت ما را ختم به خير فرمايد.
 

 



 

 
شركت‌كنندگان در مراسم تشييع پيكرشهيد صانع ژاله در قطعنامه پاياني خود تاكيد كردند: كاسه صبر دانشجويان انقلابي لبريز شده و به قوه‌قضائيه مهلت داده مي‌شود تا با منافقان و سران فتنه سريعا برخورد كنند در غير اين صورت دانشجويان به دعوت ملت لبيك گفته و بساط سران فتنه را بر مي‌چينند.

 در پايان مراسم تشييع پيكر پاك شهيد "صانع ژاله "، قطعنامه پاياني اين مراسم توسط يكي از دانشجويان دانشگاه تهران قرائت شد.

در بخشي از اين قطعنامه آمده است: ۲۲ بهمن امسال اوج غم و ماتم استكبارجهاني بود و در جاي جاي ايران اسلامي شور و شوق عظيم ملت ايران را مشاهده كرديم اما نوكران حلقه به گوش آمريكايي دست به كار شده تا كام ملت‌هاي آزاده جهان را تلخ كنند.

در ادامه اين قطعنامه خاطرنشان شده است: فتنه‌گران با پررويي تمام در روز ۲۵ بهمن با شيطان بزرگ تشكيك مساعي كرده و با دعوت از منافقان، سلطنت‌طلبان و تروريست‌ها قصد مقابله با جبهه حق عليه باطل را داشتند اما دوباره نقشه آنان نقش بر آب شد.

در بخش ديگري از اين قطعنامه تاكيد شده است: اغتشاشات ۲۵ بهمن امسال تنها عاملي جهت سنگين‌تر شدن پرونده سران فتنه و حاميان آنان است.

در ادامه اين قطعنامه با اشاره به اينكه اكنون سران فتنه، استكبار جهاني، منافقان و سلطنت‌طلبان با تنفس مصنوعي هم ديگر توان مقابله با ملت ايران را ندارند، تصريح شده است: اغتشاشات روز ۲۵ بهمن غمي بزرگ را براي ما فراهم كرد و يار دبستاني ما به شهادت رسيد. اين برادر شهيد از اهل تسنن و از خطه دليرمردان پاوه بود كه از اعضاي بسيج شهر پاوه بود.

در پايان اين قطعنامه با تسليت و تبريك شهادت صانع ژاله از دانشجويان دانشگاه هنر تهران، تاكيد شده است: دانشجويان دانشگاه‌هاي كشور اعلام مي‌دارند كاسه صبر دانشجويان انقلابي لبريز شده و به قوه‌قضائيه مهلت مي‌دهيم تا با منافقان و سران فتنه سريعا برخورد كنند در غير اين صورت دانشجويان كشور به دعوت ملت ايران لبيك گفته و بساط سران فتنه را بر مي‌چينند.



 

 

به گزارش کلمه ، سردار سرلشكر محمد علي جعفري فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صبح امروز در دهمين جشنواره تحقيقات سپاه با عنوان "سلمان فارسي " با بيان اينكه امروز شاهد پيروزهاي مستمر انقلاب اسلامي در عرصه خاورميانه به خصوص در ميان كشورهاي عربي هستيم، تصريح كرد: اينها همان موفقيت‌هايي است كه سال‌ها پيش امام راحل آن را براي ما ترسيم فرمودند و ما چشم به انتظار اين موفقيت‌ها بوديم.


جعفري گفت: امروز اسلام در يك مقطع حساس در حال رشد است و خوشا به حال آنان كه در اين راه با شناخت و معرفت قدم برمي‌دارند.

وي با بيان اينكه انقلاب اسلامي نيازهاي متفاوتي دارد، گفت: برطرف كردن اين نيازها مستلزم مجاهدت، سخت‌كوشي و تلاش رزمندگان در عرصه‌هاي علمي، تحقيقاتي و نوآوري است كه مي‌تواند به صورت عميق نيازهاي انقلاب ونظام را در اين مقطع برطرف كند.

فرمانده كل سپاه همچنين با تاكيد بر اينكه البته ما هنوز در ابتداي راه قرار داريم، خاطرنشان كرد: امروز در عرصه امنيتي و دفاعي شاهد دستاوردهاي بي‌نظيري هستيم اما بايد بدانيم كه تلاش براي فناوري‌هاي جديد بايد ادامه پيدا كند و در اين صورت با مجاهدت رزمندگان در عرصه‌هاي دفاعي علاوه بر حفظ آمادگي ديگر نيازي به تكرار تجربه‌هاي گذشته نخواهيم داشت.

جعفري با بيان اينكه اين دانش و تجربه‌ها مي‌تواند به كشورهاي ديگر كه چشم اميد به جمهوري اسلامي دارند، منتقل شود، ادامه داد: سپاه يك نهاد انقلابي است كه بايد در همه عرصه‌ها فعاليت كند كه البته بعد از اتمام جنگ سرمايه‌گذاري‌هاي خوبي در عرصه علم و فناوري داشت كه به موفقيت‌هاي چشمگيري رسيد.

وي خاطرنشان كرد: ‌اين راه طولاني است و هر چه در اين زمينه ما به زيرساخت‌ها توجه كنيم، آيندگان بهره بيشتري خواهند برد.

فرمانده كل سپاه ادامه داد: برخي اين اقدامات در ابتدا با ابهام، ترديد و مخالفت شروع شد اما پس از چند سال كه نتايج آن به دست آمد، همه به اين باور رسيدند كه اين اقدامات درست بوده است.

جعفري گفت: براي مثال براي ورود سپاه به عرصه اقتصادي ابتدا مخالفت‌هايي مي‌شد اما امروز مي‌بينيم كه اگر اين اقدامات توسط سپاه پاسداران صورت نمي‌گرفت ما با مشكلات زيادي روبرو مي‌شديم.

وي با تاكيد بر اينكه نگاه ما به فعاليت‌هاي علمي بايد به عنوان يك جهاد مقدس باشد، خاطرنشان كرد: ما بايد تكليف‌محور باشيم نه نتيجه‌محور و تجربه نشان داده موفقيت‌هاي مراكزي كه با اين نگاه كار مي‌كند اصلا قابل مقايسه با ديگر مراكز نيست.

فرمانده كل سپاه خاطرنشان كرد: البته در راه جهاد علمي بايد سختي‌ها را تحمل كرد و از راحتي بگذريم‌ و زماني كار ما ارزش پيدا مي‌كند كه براي رضاي خدا باشد.

جعفري در پايان با بيان اينكه به زودي پروژه‌هايي شبيه به معجزه اعلام خواهد شد كه مختص انقلاب اسلامي است، افزود:در صورت افتتاح اين پروژه‌ها دنيا به شگفتي واداشته خواهد شد چرا كه اين پروژه‌ها در هيچ كجاي جهان وجود ندارد و اولين آن در آينده نزديك به اطلاع ملت ايران خواهد رسيد.


 
 

به گزارش کلمه ، هادي قوامي نماينده مردم اسفراين در مجلس شوراي اسلامي كه صبح امروز (چهارشنبه) به عنوان چهارمين ناطق ميان دستور در صحن علني مجلس سخن مي‌گفت، اظهار داشت: حماسه 22 بهمن 89 بر اساس عشق و ارادت به امام راحل (ره) و آرمان‌هاي مقدس انقلاب اسلامي و پيروي از ولايت مطلقه فقيه با عظمتي ستودني به دست تواناي مردم رشيد و هميشه در صحنه ايران اسلامي به وجود آمد و تقارن آن با اخبار پيروزي مردم مصر و فرار يكي از عاملان نظام سلطه، شيريني اين جشن را دوچندان كرد.

وي همچنين ضمن تقدير و تشكر از اين حضور چند ده ميليوني ملت در 22 بهمن 89، گفت: اين حضور ملت برگرفته از آگاهي و بصيرت، در مقابل عظمت اين ملت سر تواضع فرود مي‌آوريم و خداوند را شاكريم.

قوامي ادامه داد: با همه اين شيريني‌ها در كام ملت ايران و مظلومين جهان، متأسفانه شاهد بوديم كه برخي از ايادي دروني استكبار كه در فتنه سال گذشته نوكري خود را به مستكبرين و دوري‌شان از خط امام و خروجشان بر همگان ثابت كردند، در سناريوي جديد در حالي كه حاضر نشدند تا در روز ملي 22 بهمن همراه با ملت ايران براي دفاع از ملت‌هاي آزاده به ميدان بيايند، به اسم حمايت از مردم مصر و تونس روز 25 بهمن را كه يادآور اتفاقي در سال 58 است كه منافقين عليه امام راهپيمايي تشكيل دادند، اين روز را متأسفانه زنده كرده و لكه ننگي براي تاريخ ثبت كردند.

به گفته وي، فتنه‌گران در 25 بهمن، به خيابانها آمدند تا خوراك تبليغاتي شبكه‌هاي صهيونيستي و آمريكايي را فراهم كنند، لذا از قوه قضاييه انتظار برخورد سريع و قاطعانه با عاملان اصلي فتنه اخير را دارم چراكه با توجه به فرمايشات رهبر معظم انقلاب، نخبگان سياسي كه قانون را زيرپا مي گذارند، چه بخواهند و چه نخواهند، مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و رفتارهاي غيرقانوني هستند و كساني كه اغتشاش مي‌كنند به فرموده حضرت امام مفسدفي الارض هستند.

اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس عنوان كرد: از دستگاه قضايي انتظار مي‌رود به نداي حق طلبانه ملت ايران در 9 دي و 22 بهمن امسال پاسخ دهد و كساني كه فتنه 88 و 25 بهمن 89 را سازماندهي كردند را هر چه زودتر به عنوان مفسد في‌الارض محاكمه كند.

وي در خاتمه با اشاره به مشكلات حوزه انتخابيه‌اش، گفت: با توجه به سفر دوم هيئت دولت به خراسان شمالي، انتظار مي‌رود كه با توجه به شاخص‌هاي عقب‌ماندگي اين استان در زمان تقديم لايحه بودجه 90 اعتبار تملك‌دارايي‌هايي استان خراسان شمالي به 150 ميليارد تومان افزايش يابد تا بتوانيم شاخص‌هاي عقب ماندگي اين استان را به متوسط شاخص هاي كشوري نزديك كنيم.


 
 

مجتبي شاكري، عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در گفت‌وگو با کلمه، درخصوص اغتشاشات 25 بهمن، در چند نقطه تهران كه توسط فتنه‌گران رخ داد، گفت: مردم بعد از فاجعه‌اي كه در عاشوراي سال گذشته ايجاد شد، نظر قطعي خود را دادند و اين انتظار از دستگاه‌هاي ذي‌‌ربط است كه به وظيفه خود عمل كنند.

وي با اشاره به اينكه دستگاه‌هاي ذيربط در برخورد با فتنه‌گران نبايد از مردم فاصله بگيرند، اظهار داشت: انتظار مردم اين است كه با مجموعه‌اي كه عنوان تقلب را رقم زده، حماسه بزرگ ملت را خدشه‌دار كرده و دعوت به حضور در خيابان‌ها، درگيري، ضرب و شتم و تعرض به جان و مال مردم كرد، قوه قضائيه براي محاكمه وارد عمل شود.

عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، گفت: بايد شرايطي فراهم شود تا مردم، محاكمه سران فتنه را مشاهده كنند.

وي افزود: اكنون با گذشت يك و نيم سال از انتخابات، سران فتنه مجددا به طور رسمي با موساد، سيا و ام آي شش (MI6)، همسو هستند، اين سازمان‌‌ها بر روي سران فتنه سرمايه‌گذاري مي‌كنند و با ايجاد امكانات اينترنت و ماهواره، فضاي داخل را سازماندهي مي‌كنند، فتنه گران نيز از بي بي سي، درباره شعارها و نحوه حركت دستور مي‌گيرند.

شاكري تصريح كرد: ضد انقلاب بودن موسوي و كروبي محرز شده است و آنها سردمدار حركتي شده‌اند كه به دروغ ماجراي مصر را علم كرده‌اند و در صفي قرار دارند كه نتانياهو، اوباما و ساركوزي قرار دارند.

وي با بيان اينكه سران فتنه تكليف خود را با اسلام مشخص كرده‌اند، گفت: آنها تفكر ملي‌گرايي و ضد اسلامي را رقم زدند؛ جمهوري ايراني، مخالفت با اسلام و جوهره اسلام ناب مورد اشاره امام(ره) است.

عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، اظهار داشت: كساني كه لفظ اسلام را براي نظام برنتابيدند، چطور مي‌توانند طرفدار قيام مردم مصر باشند، شعار نه غزه نه لبنان، به طور كامل مشخص مي‌كند كه اينها در صف مقابل فلسطين، لبنان و قيام مردم مصر ايستاده‌اند.

وي در پايان تصريح كرد: انتظار جدي مردم از دستگاه‌هاي ذي ربط اين است كه با توجه اينكه مجلس نيز به طور جدي شعارهاي مشخصي را سر دادند كه مردم در 9 دي سال گذشته مطرح كردند؛ لذا وقت آن است كه قوه قضائيه و شوراي امنيت ملي كشور تكليف اين جريان ضد انقلاب را مشخص كنند.


 
 

غلامرضا كرمي نماينده مردم كرمان در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با کلمه ، با اشاره اقدامات جريان فتنه در اغتشاشات روز 25 بهمن، خطاب به خواصي كه مصلحت نمي‌دانند سكوت خود را در حمايت از نظام و انقلاب اسلامي در برابر جريان فتنه‌بشكنند، گفت: سكوت به معناي تائيد جريان فتنه است و هيچ‌ترديدي وجود ندارد كه جريان ضدانقلاب فتنه، از آمريكا و رژيم صهيونيستي براي براندازي جمهوري اسلامي ايران ماموريت دارد.

وي با اشاره به راهپيمايي باشكوه مردم در 22 بهمن، افزود: آمريكا و اسرائيل براي تحت‌الشعاع قرار دادن راهپيمايي 22 بهمن و تشبيه ايران به مصر به ايادي ايراني خود دستور داده بود كه براي اغتشاش فراخوان بدهد اما حضور آگاهانه مردم توطئه‌ آنها را خنثي كرد.

عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس شوراي اسلامي در ادامه از هاشمي رفسنجاني خواست تا در برابر فتنه‌گري‌ها موسوي و كروبي سكوت نكند و گفت: آقاي هاشمي بايد بدانند كه عدم موضع‌گيري در برابر فتنه‌گران، موجب خواهد شد كه مردم وي را همراه سران فتنه بدانند.

كرمي با اشاره به انتخابات آتي هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري گفت كه سكوت هاشمي رفسنجاني در برابر فتنه‌‌گران در نتيجه انتخابات هئيت رئيسه خبرگان تاثير مستقيم خواهد داشت.

وي همچنين گفت: مردم خواهان محاكمه سران فتنه هستند و اين موضوع امروز به يك مطالبه عمومي تبديل شده است كه انتظار مي‌رود قوه‌قضائيه به اين مطالبات مردمي توجه كند.


 
 

محمدرضا باهنر در گفت‌وگو با کلمه ، درباره اغتشاشات 25 بهمن كه در تعدادي از نقاط تهران به دعوت سران فتنه رخ داد، گفت: حوادث اتفاق افتاده در اين روز قابل توجيه نيست؛ چراكه اغتشاشگران فكر مي‌كردند كه مي‌توانند با حمايت رسانه‌هاي خارجي حركتي را انجام دهند.

وي افزود: موسوي و كروبي مسئول خون‌هاي ريخته شده هستند، آنها با سوء‌استفاده از مداراي نظام، آشوبگران را مجددا دعوت به تجمع و اغتشاش كردند.

دبير كل جامعه اسلامي مهندسين، تصريح كرد: با توجه به حمايت قاطبه نمايندگان مجلس از محاكمه سران فتنه اين انتظار از قوه قضائيه مي‌رود تا اشد مجازات را براي عوامل اغتشاشات 25 بهمن و قبل از آن در نظر گيرد.

وي با تشبيه آشوب‌هاي خياباني اوايل انقلاب از سوي منافقين با عملكرد يك سال گذشته فتنه‌گران گفت: سران فتنه از سال گذشته و پس از اعلام نتايج انتخابات، با مطرح كردن اتهاماتي عليه نظام و توهين به مقدسات ديني و انقلابي در روزهاي عاشورا و قدس، موجبات ناراحتي و نارضايتي مردم را به وجود آوردند و تداوم اين رفتارها و پايبندي به اشتباهات، غيرقابل اغماض است.

نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در پايان خواستار موضع‌گيري خواصي شد كه موضع خود را در برابر فتنه‌گراني كه نظام را مورد هدف قرار داده‌اند، روشن نساخته و تاكنون سكوت اختيار كرده‌اند.


 
 

کلمه: پس از افتضاحی که جریان فتنه سبز در روز 25 بهمن در تهران به وجود آورد میرحسین موسوی که عامل اصلی شهادت دو تن و زخمی شدن تعداد زیادی از هم میهنان ما است در پیامی از عاملان به وجود آورنده این افتضاح، تقدیر و تشکر کرد! نکته تعجب برانگیز این است که موسوی این اقدام سبزها را در چارچوب انقلاب اسلامی و احیای آرمان های انقلاب اسلامی معرفی کرد! وی در انتهای این پیام این گونه نوشت:

«جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته و اهداف اصلی آن احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل و مطالبات آزادی خواهانه و متکثر ملت شریف ایران بوده و همواره تلاش کرده است که از راههای مسالمت آمیز، اهداف خود را با تاکید براصل بنیادین کرامت ذاتی انسان و به رسمیت شناختن حق ملت برای حاکمیت بر سر نوشت خود و اجرای بدون تنازل قانون اساسی دنبال کند. این همراه کوچک شما ضمن تبریک به مناسبت پایداری خیره کننده مردم، شهادت فرزندان عزیز شما ملت سر فراز را تسلیت می گویم .»


 

جالبی ماجرا در این است که هواداران او و اعضاء جریان سبز که خودشان را بهتر از موسوی می شناسند با انواع و اقسام جملات به وی حمله کرده و عصبانیت خود را از این جملات بی سر و ته نشان دادند. که ما را چه به آرمان امام و انقلاب!

سایت ضد انقلاب «خودنویس» در مطلبی با عنوان «پیامی منسوب به موسوی، با اما و اگرهای فراوان» نوشت:

در روز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، تعداد زیادی از کسانی که به خیابان‌ها آمدند، مخالفان ولایت فقیه و رهبری نظام بودند و نگاهی به دور از اصلاح‌طلبان داشتند. اما انتشار بیانیه‌ای منسوب به میرحسین موسوی از سوی سایت کلمه که به شدت در راستای بیانیه حزب مشارکت و سخنان هاشمی رفسنجانی بود، تعدادی از روزنامه‌نگاران افراد نزدیک به جنبش سبز را با تعجب بسیاری روبرو کرد.


 

برخی از فعالان آنلاین، متن نامه را تفرقه انگیز دانسته‌اند. یکی از این فعالان می‌نویسد: «در اینکه حق دارند بگویند هرچه می خواهند بحثی نیست ، اما از منظر سیاسی متن هوشمندانه ای نیست و تفرقه انگیز است . خیلی ها به موسوی و کروبی انتقادات فراوان دارند ، اما می دانند گفتنش در این روزها از درایت بدور است و گرنه بحث بر سر حق و ناحق نیست . متن این نامه قدری ناشیانه است و بهمین دلیل شک برانگیز». یکی دیگر می‌گوید: «من به صحت این بیانیه شک دارم».

یکی دیگر در فیس‌بوک نوشته است: «این بیانه را مشاور حقوقی و ارشد موسوی، اردشیر امیر ارجمند، صادر کرده است. در این شک نکنید. به چند دلیل اولا آنچه در باره‌ی پیروزی برای جنبش مردم آمده‌ است چند روزی است که از طرف این شخص مدام تکرار می شود. آنچه که موج سواری بیگانه‌ها نامیده شده، روز ٢٥ بهمن از چند طرف از ایشان خواسته شده بود که بیانیه‌ای صادر شود تا جلوی سوء استفاده حکومت گرفته شود.


 

به نظر می رسد که توهمات موسوی و کروبی روز به روز در حال افزایش است. آخر چگونه می توان عمل سبزها را در چارچوب انقلاب و آرمان های انقلاب دانست در حالی که به اذعان خود سبزها در همین روز 25 بهمن مهم ترین شعار آنان «مرگ بر ولایت فقیه» بوده است. آنان عکس امام خمینی را پاره کردند و به زنان محجبه حمله ور شدند. آیا اینها هم در چارچوب آرمان های انقلاب اسلامی بوده است؟ از طرف دیگر محسن کدیور، عضو اصلی اتاق فکر لندن و مشاور جریان فتنه سبز چند روز پیش در پاسخ به خبرنگاری که از او سوال پرسیده بود مدل مطلوب حکومتی شما چیست جواب داد: «مدل دموکراتیک سکولار»!

به گزارش خبرنگار بولتن درگیری شدیدی بین اندک هواداران باقی مانده سبزها در فضای سایبر در گرفته است به طوری که به نظر می رسد ریزش های شدیدی در بین همین تعداد محدود صورت بگیرد.


 
 

 
 

جلسه علني روز چهارشنبه مجلس براي شركت نمايندگان در تشييع جنازه پيكر دانشجوي شهيد فتنه روز 25 بهمن تعطيل شد.  
   
به گزارش  ايرنا حجت الاسلام و المسلمين محمد حسن ابوترابي فرد نايب رييس اول مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني روز چهارشنبه مجلس گفت: تعدادي از نمايندگان تقاضا داشتند براي اعلام انزجار نسبت به جناياتي كه توسط صحنه گردانان و بازيگران فتنه اتفاق افتاد و منجر به زخمي شدن تعدادي از مردم و همچنين شهادت 2 دانشجوي بسيجي شد امروز در مراسم تشييع جنازه اين دانشجويان شركت كنند.

وي در ادامه پايان جلسه علني را در ساعت 15/10 اعلام كرد.



 

 

مراسم تشييع پيكر پاك شهيد ژاله به راهپيمايي عظيم عليه سران فتنه تبديل شده است.

به گزارش فارس در ح


تاریخ: چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


گفتگوی اختصاصی جوان آنلاین با یکی از مصدومین حوادث روز گذشته

 


 

گفتگوی اختصاصی جوان آنلاین با یکی از مصدومین حوادث روز گذشته


 

در پایان واجدی متذکر شد این پیغام را از طرف بنده یه کور دلان بدهید که: سر خم می سلامت شکند اگر صبوحی



یکی از مصدومان شب گذشته پروژه آشوب صهیونیستی درگفتگو با خبرنگار«جوان آنلاین»، گوشه ای از اعمال زشت فتنه جویان مدعی را بیان کرد.
شهاب الدین واجدی که به عنوان عکاس خبری در صحنه درگیری های روزگذشته حضور داشت به خبرنگار«جوان آنلاین» گفت: بنا بر رسالت خبری و پوشش اتفاقاتی که در سطح شهر روی داده بود، برای تصویر برداری به مرکز شهر و خیابان انقلاب رفته بودم.اولین صحنه ای که در خیابان جمالزاده مشاهده کردم،سناریوی تکراری آتش زدن سطل آشغالها و خسارت به اموال عمومی بود.
وی ادامه داد: به سمت میدان آزادی که حرکت کردیم در تقاطع نواب موتورسیکلتم خاموش شد که ناگهان عده ای با سنگ و چماق به سمت ما حمله کردند و ما را مورد ضرب و جرح قرار دادند.
وی افزود: از نکاتی که بسیار بنده را متاثر کرد فحاشی های زشتی بود که این افراد به ما می کردند که نشان دهنده اهداف و نیات آنها بود و به خوبی روشن نمود که این مدعیان در چه پایه ای از فهم و شعور قرار دارند.
واجدی ادامه داد:از نکات دیگر آتش زدن موتور شخصی ما و سرقت اموال مان شامل گوشی های موبایل و دوربین عکاسی بنده بود.
در پایان واجدی متذکر شد این پیغام را از طرف بنده یه کور دلان بدهید که:
سر خم می سلامت شکند اگر صبوحی
 

 



 

حرکت امت حزب الله به سوی منزل کروبی و موسوی

 

 


حرکت امت حزب الله به سوی منزل کروبی و موسوی

جمعی از امت حزب الله که در اعتراض به فتنه گران و پادوهای آشوب اسرائیلی در مقابل مسجد ارگ تهران تجمع کرده بودند،به سمت منزل مهدی کروبی جهت بیان اعتراضات خود رهسپار شدند.

این جمع از امت حزب الله که بیش از 2000 نفر می باشند،بر این باورند که موسوی و کروبی متهم اصلی کشته شدگان حوادث پس از انتخابات هستند و باید با آنان برخورد شود.
گفته می شود این جمعیت قرار است به سوی منزل میرحسین موسوی نیز حرکت کنند.



 

حمایت آشکار اوباما از اغتشاشگران تهران
حمایت آشکار اوباما از اغتشاشگران تهران

رئیس جمهوری آمریکا در تداوم مواضع تفرقه جویانه این کشور به طور آشکارا از اغتشاشگران روز گذشته در تهران حمایت کرد.




"باراک اوباما" بار دیگر در خصومت با ایرانیان بر حمایت از آنچه وی ادامه اعتراضات در ایران خواند حمایت کرد.

رئیس جمهوری آمریکا در موضعی تفرقه افکنانه و مداخله گرانه مدعی شد: ایرانی ها باید شجاعت لازم برای بیان آزادی را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند.

وی همچنین در دخالت آشکار در موضوعات منطقه ای و با هدف انحراف انقلاب ملت مصر گفت: نشانه های مثبتی در مصر می بینیم. کشورهای خاورمیانه ضرورت تغییرات را احساس کرده اند.
 


 

نامه شجونی به هاشمی رفسنجانی
نامه شجونی به هاشمی رفسنجانی

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشت: آقای هاشمی به سرعت از موسوی و کروبی فتنه‌گر و محارب اعلام برائت کنید.

 حجت‌الاسلام جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز طی نامه‌ای به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز نسبت به عدم اعلام برائت وی از سران فتنه هشدار داد.

بر اساس این گزارش، وی در ابتدای این نامه با بیان اینکه هاشمی رفسنجانی دارای سوابق چشمگیر انقلابی است، خطاب به وی نوشت که اگر می‌خواهد از گذشته خود حراست کند باید همین امروز از فتنه‌گران اعلام برائت کند چرا که موسوی و کروبی دشمنان جهان اسلام هستند و صهیونیست‌ها را خرسند کرده و مسلمانان سراسر جهان را نگران کرده‌اند.

 

شجونی با بیان اینکه آقای هاشمی رفسنجانی آخرین فرصت خود را برای اعلام برائت از موسوی و کروبی نباید از دست بدهد، نوشت: تا زمانی که آقای هاشمی از موسوی و کروبی اعلام برائت نکرده باشد، بنده حساب وی را با سران فتنه‌ جدا نخواهم دانست.

 

دبیر کل جامعه وعاظ با بیان اینکه موسوی و کروبی بدون امید به همراهی هاشمی رفسنجانی جرأت جسارت به ارزش‌های ملت ایران را نداشته و ندارند، به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هشدار داد در صورت عدم اعلام برائت ملت ایران دیگر هاشمی رفسنجانی را به دامن انقلاب جای نخواهنشد داد.

 

وی همچنین در این نامه نوشته است ‌که روحانیت برای فدا شدن در راه ولایت فقیه آمادگی کامل دارند و هر فردی در مقابل نظام اسلامی بایستد با واکنش شدید روحانیت مواجه خواهد شد.

 

شجونی در بخش پایانی نامه خود خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشت: آقای هاشمی من با شما دوستی دیرینه دارم و دوستانه می‌گویم که ملت ایران شما را جزو حامیان فتنه ۸۸ می‌داند که البته بنده نیز با ملت ایران هم عقیده هستم؛ اگر شما چنین نظری ندارید فرصت را از دست ندهید و به سرعت با موسوی و کروبی فتنه‌گر و محارب که حق‌شان اعدام در ملاء عام است اعلام برائت کنید. ناگفته نماند که دعا کرده‌ام جان نا قابل خویش را در راه مبارزه با سران فتنه به مقام معظم رهبری هدیه کنم.



 

چه کسی گرای 25 بهمن را داد؟
چه کسی گرای 25 بهمن را داد؟

روز ۲۵ بهمن اگر چه به اذعان رسانه های غربی برای گروهک های ضد انقلاب و فتنه گران دستاورد مشخصی نداشت اما مجموعه ای عوامل حکایت از طراحی ویژه دشمنان تاریخی ملت ایران برای اجرای این سناریو دارد.

به گزارش مهر، بعد از موضع گیری مقامات ارشد ایران پیرامون تحولات مصر ، سخنگوی کاخ سفید در واکنشی اظهار می دارد که وقتی مقامات ایران درباره تظاهرات در مصر چنین اظهاراتی دارند باید دید این حکومت با مخالفان خود چگونه برخورد می کند!

یک روز بعد از این گرا و چراغ سبز سخنگوی کاخ سفید دو نفر از بازیچه های فتنه که حالا به مدد خوش خدمتی در حادثه ۲۵ بهمن به درجه "بازیگری" ارتقا پیدا کرده اند درخواستی برای راهپیمایی در حمایت از مردم مصر صادر میکنند.

نکته عجیب این است که این درخواست راهپیمایی سه روز بعد از راهپیمایی مرسوم و سالانه ۲۲بهمن درخواست شده و نکته سئوال بر انگیز نیز همین بود که چرا اگر هدف راهپیمایی در حمایت از مردم مصر است این حمایت همچون مردم ایران در راهپیمایی ۲۲بهمن اعلام نشد؟

نکته عجیب تر این است که در روز ۲۲ بهمن حکومت دیکتاتوری مبارک در مصر سقوط کرد و اگر بنا بر حمایت از مردم مصر بود چرا تغییری در این درخواست صورت نگرفت؟!

مگر جز این است که طبق اعلام طراحان این سناریو قصد راهپیمایی ۲۵بهمن حمایت از مردم مصر در مقابل رژیم مبارک بوده راس این رژیم که چند روز قبل از قرار ۲۵ بهمن برکنار شد!

اما اگر از زاویه دیگر به این موضوع نگریسته شود مشخص است که هدف اصلی سناریوی حمایت از مردم مصر اعلام وجود مجدد فتنه گران در کشور بود چراکه در راهپیمایی این روز هیچ شعاری در حمایت از مردم مصر سر داده نشد .

ذوق زدگی ضدانقلاب

با اعلام درخواست بازیچه های سابق فتنه برای راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن رسانه های ضد انقلاب ذوق زده شده و و با حرارت خاصی اخبار مرتبط با این موضوع را دنبال کردند.

نسخه ای که کاخ سفید پیچید

از سوی دیگر دولت امریکا که تاکنون بی محابا در امور داخلی ایران دخالت کرده و همواره سعی بر سوء استفاده از تحولات ایران را داشته است با دستپاچگی نسبت به درخواست راهپیمایی ۲۵ بهمن واکنش نشان داد و خواستار موافقت با آن شد.

از این گذشته کاخ سفید برای حمایت از راهپیمایی غیر قانونی ۲۵ بهمن در توئیتر صفحه اختصاصی باز کرد و خواستار تاخیر در به روز رسانی این سایت و عدم اختلال در فعالیت آن تا روز چهارشنبه شد.

از این گذشته صفحه جداگانه ای نیز در فیسبوک راه اندازی شد تا شاید امریکا بتواند راحت تر پیاده نظامش را در تهران ارنج کند.

رسانه های بیگانه به نقل از مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا با اشاره به تلاش سران فتنه برای راه اندازی راهپیمایی در ۲۵ بهمن به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس و مخالفت وزارت کشور با صدور مجوز در این خصوص نوشتند: حکومت ایران چیزی را برای مردم غیرقانونی می داند که ادعا می کرد برای مردم مصر شرافتنمدانه است.

تام دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری ایالات متحده روز شنبه با صدور بیانیه ای از حکومت ایران خواست به مردم این کشور اجازه دهد همانند معترضان مصری از حق جهانی برگزاری اجتماعات مسالمت آمیز، تظاهرات و ارتباطات برخوردار شوند.

از سوی دیگر رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید که در واکنش به رخدادهای سیاسی اخیر ایران صحبت می کرد، گفت حکومت این کشور باید به مردم اجازه دهد تظاهرات مسالمت آمیز برگزار کنند. گیبز با اشاره به تحولات اخیر در ایران گفت حکومت این کشور از اراده مردم در هراس است!

جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا هم در سخنانی از حکومت ایران خواست به برای راهپیمایی مجوز بدهد و زندانیان سیاسی را آزاد کند.

تامی ویتور سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده نیز گفته است که موج اخیر بازداشت ها و تلاش دولت ایران برای مسدود کردن مجاری بین المللی اطلاع رسانی نشانه دورویی رهبران ایران است.

گفتنی است این اظهارات از سوی مقامات امریکایی در حالی صورت می پذیرد که مهدی کروبی نیز پیش از این در اظهار نظری گفته بود عدم صدور مجوز از سوی نظام در خصوص راهپیمایی ۲۵ بهمن نشانگر فریبکاری در حمایت از مردم مصر و تونس است!

تنفس مصنوعی به بقایای جند الشیطان

البته غیر از رسانه های ضد انقلاب و دولت های معاند با نظام ایران گروهک های تروریستی که آشکارا دست به جنایت و قتل و کشتار می زنند نیز نسبت به راهپیمایی ۲۵ بهمن ابراز احساسات کرده و از آن حمایت کردند تا نشان دهند تا چه اندازه سطح آرمان های آنان با این راهپیمایی هماهنگ است.

گروهک تروریستی ریگی با پخش ویدئویی، ضمن اعلام حمایت از فراخوان اغتشاش در روز ۲۵بهمن اعلام کرد: ما کسانی را داریم که آماده‌اند به سینه‌هایشان بمب ببندند و این جنایتکاران را به سزای اعمال ننگین و منفورشان برسانند.

عملکرد رسانه های بی طرف غربی و طنین صدای ملت ایران!

شبکه خبری بی.بی.سی فارسی وابسته به وزارت خارجه دولت بریتانیا نیز که تنها چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران با هدف اطلاع رسانی آزاد(!) در خصوص مسائل ایران راه اندازی شده بود برخلاف برنامه هر روز خود که از ساعت ۱۷ برنامه خود را آغاز می کند از ساعت ۱۵ روز دوشنبه ۲۵ بهمن به پخش تصاویری از حضور نیروهای انتظامی در سطح شهر تهران پرداخته و با به نمایش گذاشتن تصاویر آرشیوی اغتشاشات سال گذشته سعی کرد تا آتشی را که از ۲۳ خرداد سال گذشته برافروخته بودند، شعله ورتر کند.

اما نکته جالب در برنامه های این روز شبکه بی.بی.سی فارسی جدای از پخش تصاویر آرشیوی ارتباط صوتی یکی از ایرانیان معترض با این شبکه بود. وقتی که مجری این شبکه در گفتگو با جوانی ایرانی که مدعی بود "شاهد عینی" تظاهرات میلیونی ملت علیه حکوت ایران است از او خواست تا درخصوص اتفاقات این روز گزارش دهد، جوان تماس گیرنده گفت: من سکوت می کنم تا صدای جمعیت و شعارهایشان را خود شما بشنوید. اینجا بود که مجری همیشه خندان این شبکه با حیرت صدای شعارهای جمعیتی که یکصدا می گفتند: "بی.بی.سی حیا کن مملکتو رها کن" و "مرگ بر انگلیس" را شنید و با دستپاچگی ارتباط را قطع کرد.

له له منافقین برای ابراز وجود

البته منافقین نیز که همواره این نوع تحرکات را فرصتی برای اعلام وجود محدود می دانند و در اغتشاشات قبلی نیش خود را به ملت زده اند در خصوص ۲۵ بهمن هم بیکار ننشسته و ضمن حمایت معنوی از طراحان و فرمانبرداران این قضیه در پس پرده نیز عوامل خود را سازماندهی کردند که نتیجه آن شهادت یک بسیجی و مجروح شدن تعدادی از نیروهای امنیتی در روز ۲۵ بهمن بود.

سلطنت طلبان هم بدشان نیامد!

رسانه ها و چهره های وابسته به رژیم سرنگون شده پهلوی که روابط برادرانه ای با رژیم سادات پدر معنوی حسنی مبارک دیکتاتور تازه مخلوع این کشور داشت هم از راهپیمایی به اصطلاح علیه مبارک اعلام حمایت کردند و رضا ربع پهلوی و مقام‌های ارشد کاخ سفید با حامیان مبارک که قرار بود برای خارج کردن او از انزوا به خیابان بیایند، اعلام حمایت و پیوستگی کردند.

رضا ربع پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران با انتشار بیانیه‌ای از فراخوان سران داخلی فتنه برای اغتشاش در روز دوشنبه حمایت کرد و گفت: امیدوارم که رژیم در مخالفت با راهپیمایی مسالمت آمیز شما برای شرکت در شادکامی مردم آزاده و آزاد شده‌ی مصر اصرار نورزد.

حمایت یکپارچه منافقین، گروهک ریگی، سلطنت‌طلبان و مقام‌های کاخ سفید از درخواست عوامل داخلی فتنه در حالی است که آخرین حضور خیابانی جدی این جریان در سطح خیابان در روز عاشورای ۸۸ بود که عوامل میدانی و حرمت‌شکن آن روز نیز عمدتاً از منافقین و بهایی‌ها بودند.

در هر صورت طراحی راهپیمایی ۲۵ بهمن اقدامی ابلهانه بود که تنها دستاورد آن وارد شدن خدشه به جایگاه ایران در منطقه آن هم در شرایط حساس کنونی بود که بسیاری از ملت ها انقلاب مصر و تونس را نشئات گرفته از انقلاب ایران میدانند.


 

سخنان پناهیان درباره حوادث 25 بهمن
سخنان پناهیان درباره حوادث 25 بهمن

استاد حوزه و دانشگاه گفت: ملت ايران به خوبي مي‌دانند سران فتنه و فتنه‌گران هم داستان با آمريكا بوده و به دنبال انقلاب مخملين هستند.
  حجت‌الاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان اساتيد حوزه و دانشگاه بعد از اقامه نماز ظهر و عصر امروز (سه‌شنبه) 26 بهمن در مسجد دانشگاه تهران گفت: پست‌ترين منافقان و رذل‌ترين انسان‌ها نيز مي‌توانند تظاهر به اخلاق كنند و با اجراي گزاره‌هاي اخلاقي سعي كنند تا به خود وجاهت ببخشند.

وي با اشاره به اينكه در آخرالزمان تنها يك مبارزه آن هم اخلاق در مقابل ايمان، از سوي دشمنان طرح‌ريزي مي‌شود، افزود: دشمنان اسلام با امام زمان(عج) نيز به وسيله اجراي گزاره اخلاقي سطحي مبارزه خواهند كرد.


پناهيان با بيان اينكه در حال حاضر دشمنان اسلام به وسيله اجراي پروژه اخلاق‌مداري به جنگ با اسلام مي‌پردازند، خاطرنشان كرد: عبدالكريم سروش در دولت خاتمي معتقد بود بايد به سوي جامعه اخلاقي حركت كنيم چون ارزش‌هاي معنوي را در جامعه به خوبي مشاهده مي‌كرد.


اين استاد حوزه و دانشگاه در ادامه تصريح كرد: سروش و حاميان آن معتقد بودند بايد جامعه اخلاقي شود اما سخني از اشاعه جامعه اسلامي به ميان نمي‌آورد.


وي در ادامه گفت: سروش با سخنان خود مبني بر اخلاق‌مداري در جامعه به روشني تاكيد داشت كه پيامبراكرم(ص) دروغگو بوده و نظريه‌هاي ايشان فقط مربوط به خود است و از وحي نيست.


پناهيان تاكيد كرد: همچنين سروش ادعا داشت كه پيامبراكرم(ص) مكار است؛ حال كساني كه زشت‌ترين تهمت‌ها را به اول شخص عالم خلقت مي‌زنند چطور مي‌توانند جامعه را به اخلاق‌مداري دعوت كنند؟


وي با بيان اينكه خاتمي را كه نمي‌توان ميان انديشمندان به حساب آورد و در فرصتي بادآورده رئيس‌جمهور ايران شد، گفت: ايجاد اخلاق در جامعه چه سودي براي فتنه‌گران دارد؟ ايجاد اين اخلاق‌مداري‌ها در فتنه 88 خود را نشان داد و فتنه‌گران فردي را معرفي كردند كه به هيچ عنوان به عزت اسلامي توجهي نداشت و اكنون نيز سعي دارد با گزاره‌هاي اخلاقي به فتنه‌گري‌هاي خود ادامه دهد.


پناهيان اظهار داشت: آيا فتنه‌گران مسئوليت شهادت دانشجوي بسيجي را كه روز گذشته به شهادت رسيد،‌ قبول خواهند كرد؟ حال كه اجازه نداديم اين فتنه‌گران به فتنه‌گري‌هاي خود ادامه دهند ميزان حضور منافقان را در ميان آنها مي‌بينيم.


وي با تاكيد بر اينكه فتنه‌گران بستري را فراهم كردند تا منافقان وارد صحنه شوند، خاطرنشان كرد: فتنه‌گران خانواده زندانيان سياسي را به ديدار با علماي قم بردند تا بتوانند فرد عالم عوامي را پيدا كنند تا از آنها حمايت كند.


پناهيان اظهار داشت: فتنه‌گران خون شهداي انقلاب و جنگ تحميلي را نمي‌بينند اما فقط به فكر زندانيان سياسي خود هستند.


اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان اينكه اين وضعيت تا موقعي ادامه دارد كه مصلحت برخورد با آنان باشد، گفت: اساسا انتخاب منتظري به عنوان قائم مقام رهبري نيز مصلحت بود و امام(ره) از ابتدا با انتصاب وي به عنوان قائم مقام رهبري مخالف بودند.


وي افزود: يكي از عوامل پذيرش مصلحت در جامعه جهالت عامه است و عدم تحمل مردم نيز يكي ديگر از عوامل پذيرش مصلحت است اما غير از اين 2 عامل، عامل ديگري مصلحت را بر جامعه تحميل مي‌كند و آن نخبگان جامعه هستند.


پناهيان تاكيد كرد: نه تنها مخالفت خواص جامعه مصلحت را تحميل مي‌كند، گاهي اوقات تحميل مصلحت به جهت سكوت موذيانه نخبگان جامعه است و اگر مصلحت‌هايي را براي محاكمه فتنه‌گران نداريم به جهت سكوت نخبگان جامعه است كه بايد اين سكوت شكسته شود و از آنان سؤال شود كه چرا سكوت مي‌كنند؟


اين استاد حوزه و دانشگاه تصريح كرد: نخبگان جامعه در پاسخ به اين سؤال كه اگر بگويند مخالف محاكمه فتنه‌گران هستند در ميان مردم بي‌آبرو خواهند شد و اگر بگويند موافق محاكمه فتنه‌گران هستند، زمينه عدالت و محاكمه فتنه‌گران فراهم خواهد شد.


وي با بيان اينكه ديدگاه‌هاي بين‌المللي را نمي‌توان از عوامل تحميل مصلحت بر جامعه دانست، اظهار داشت: ملت ايران به خوبي مي‌دانند سران فتنه و فتنه‌گران هم داستان با آمريكا بوده و به دنبال انقلاب مخملين هستند.


پناهيان در پايان خاطرنشان كرد: حمايت آمريكا از فتنه‌گران روشن است و دليل اينكه با آنان برخورد نمي‌شود تنها سكوت نخبگان است.


 

هاشمی برای منافقین پول می فرستاد
هاشمی برای منافقین پول می فرستاد
روز گذشته "محمدحسین صفارهرندی" وزیر فرهنگ و ارشاد دولت نهم و نماینده مجلس در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد پیرامون اهمیت و چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی به بحث و گفتگو پرداخت.
 
وی حقیقت شروع انقلاب و شکل گیری آن را از سال 42 دانست و در همین مورد گفت: در سال 1342 مردی از جنس متفاوت در جامعه ظهور کرد
 
وی در تشریح انقلاب گفت: در ابتدای شروع مبارزات امام موجی به مخالفت با ایشان برخاستند که این مخالفت هم زمینه ساز طرفداری بیشتری در مراحل بعدی از امام شد. امام اساسا به مبارزات پارلمانیستی معتقد نبود.
 
به عنوان نمونه دولت مصدق که نمونه ای از دولتهای وفادار به سلطنت بود برداشتشان این بود که می توان شاه را متقاعد کرد که به سلطنت قانع باشد و سیاست را بسپارد به کسانی که می توانند کشور را در حد پارلمانی در دست بگیرند.
 
امام اساسا به مبارزه در چهارچوب رژیم اعتقاد نداشت  و روش امام از نوع مبارزه ی احزاب و گروه ها و گروهک ها نبود .
 
پس از 15خرداد 1432 گروه هایی چون "موتلفه" و "مجاهدین اسلامی" تشکیل شدند. سال44 حزب ملل اسلامی رفت و کادر آن دستگیرشدند که اعضای آن هنوز در قید حیات هستند مثل آقای حجتی کرمانی و آقای منصوری و...
 
در همان زمان گروهای دیگری هم شکل گرفتند که مبارزات زیرزمینی خود را برای تغییر وضع موجود ادامه می دادند به تبع در آمریکای لاتیین هم گروه های مارکسیستی برای تغییر وضع موجود به وجود آمده بودند و در کشور ما هم بچه های مسلمان و مسجدی بودند که پای درس آیت الله طالقانی می رفتند و سیاست ها را در مکتب آزادی آموخته بودند. و بعد ها به گروههایی تبدیل شدند که شیوه ی مارکسیستی  را در دستور کار خود قرار دادند(مجاهدین خلق،فداییان خلق)و در آستانه ی دهه ی   50ضربه ی بزرگی  به این گروه ها وارد شد که کادرها یشان دستگیر شدند دوره ای کار اینها  به صورت زیرزمینی در حد محدود و کار چریک ادامه یافت.

همان اوایل کار مجاهدین خلق اینها در صدد ارتباط  با امام بودند و آقای طالقانی را به وساطت به نجف فرستادند و آقای طالقانی  آز آنها تعریف کرد.


حضرت امام آنها را به حضور پذیرفتند و قرار شده بود سه هفته مواضعشان را برای امام روزی یکی دو ساعت بگویند  و آنها در اغلب این جلسات نهج البلاغه را برای امام می خواندند پس از21روز امام به اینها می گویند راه این نیست که شما در پیش گرفته‌اید و اینگونه به جایی نمی رسید. امام نفوذ زیادی در کشور داشت و آنها نیاز زیادی  به امام داشتند و از طرفی هم امام را برای نیاز مالیشان میخواستند و میخواستند امام را راضی کنند که متدینین به  آنها کمک کنند و از اموال خود برای مبارزه به آنها بدهند.

 در ابتدا که اینها خط اسلام داشتند آقای رفسنجانی رابط اینها با بازار بود و پول سهم امام را به بازار میداد تا برای اینها وسایل مبارزه فراهم کند.

سال 54 عده ای از اعضای مارکسیست بین این سازمان نفوذ کردند.مرحوم لباف زیردست ساواک افتاد وشهید شد و ازاین سازمان چیزی جز سازمانی مارکسیستی با اعلام موضع صریح باقی نماند.


انعکاس این خبرها در جوانان نوعی حالت سرخوردگی و حیرت را به وجود آورد و همچنین بسته شدن حسینیه ارشاد برای افراد مذهبی که روشنفکر بودند هم باعث ناراحتی و سرخوردگی بود(در سال 52).این حسینیه توسط افراد برجسته ای مثل مطهری برپاشده بود وبا پیوستن شریعتی گرمتر شده وباعث جذب جوانان شد. این نحوه ی مبارزه به نوعی ناکام و عقیم ماند از آنجا توجه ها جلب شد به سمتی  که اما به عنوان یک رهبر سازمان دهندگانی که از مکتب وسیع فکری سیراب می شدند و به سمت روحانیت رفت پیوند میان جریان دانشگاهی و حوزوی مقدمات یک روش تازه برای مبارزه با رژیم را فراهم کرد و ...


درسال 56 شهادت فرزند دوم امام به صورت شعله های خشم مردم  خود رانشان داد. اجرای مراسم ختم هرروز درجایی از کشور سبب شد که تفکرات امام خمینی (ره) فرصت بیشتری یابد انتشارنامه های امان با عنوان امام کاشف الخطا به  به طور وسیع بین مردم ((نظریه ولایت فقیه)) این حضور به تدریج جدی تر شد. اتفاقا اولین بار در مسجد ارگ عنوان امام برای رهبر انقلاب  به کاربرده شد آن کسی که این عنوان را مطرح کرد یک طلبه ی جوان و خوش سخن بود مطالعات دانشگاهی اش درحد لیسانس بود و کسی نبود جز دکتر حسن روحانی.


رابطه یک رهبر و امت شکل گرفت برخلاف روش های مبارزاتی سابق که تلاش می شد یک نماینده به مجلس برود یا دولت تشکیل شود این برای انهدام رژیم تلاش می شد نظامی به وجود آمد که از همان ابتدا نشان داد که میخواهد با دشمنی جمهوری اسلامی وارد شود دلیل عمده ی  نوشته شدن آن مطلب حرکت و موجی بود که در استقبال از شخصیت امام در رسانه آغازشده بود و رژیم برای ضربه زدن به امام دستورداده بود آن مطلب را در روزنامه ی اطلاعات بزند.


بعد ازآن مسیر مبارزات در دست کسانی افتاد که خواستار امام بودند شبکه ی وسیع روحانیت در سراسر کشور امکانی بود که در هیچ کجای کشور هیچ حزبی اینگونه نبود از هر مسجدی روحانی بود و این روحانی وصل میشد به مرجعی یا روحانی دیگر.

 پس از ورود امام به ایران در سال 57، در25بهمن بعضی از گروههای سیاسی مثل چریکی و مجاهدین خلق آمدند به سمت خیابان ایران محل استقرار امام و گفتند میخواهیم با امام حرف بزنیم اعلام موضع کنیم و بگوییم ما برای رسیدن به این نقطه شهید دادیم تلاش کردیم  و درتاسیس حکومت جدید ما باید جایگاهی داشته باشیم و حق خود را میخواهیم از همان ابتدا سهم خواهی آغاز شد، درحالی که آنها به این مبارزه اصلا اعتقادی نداشتند و درسرکوب 15خردادطعنه می زدند که مبارزه پیچیدگی هایی دارد که شما نمی دانید.

دوران حکومت شریف امامی و انجام تغییر تاریخ هجری دینی به تاریخ شاهنشاهی  2535.2536رخ داد که دوسال پس از این واقعه شریف امامی تاریخ را به هجری شمسی بازگرداند. یکی ازمراجع وقت اعلام کرد که به حمدالله  به خواستمان رسیدیم و تاریخ عوض شد گویی مردم برای همین فقط خون ریختند.


زمان شاه ساعت12 ظهر اذان میگفتند و ساعت شرعی را متوجه نبودند بعد از مدتی شریف امامی اعلام کرد ساعت شرعی را اعلام میکنیم  و باز این روحانی(منتظری )گفت:خب بحمدالله این هم حل شد.این نشانه ی عدم بصیرت این روحانی است که دلیل مبارزه  را نفهمیده بود.


هر اتفاقی می افتاد مردم نظر امام را از شبکه های روحانی می پرسیدند مسجدها پاتوق وکانون بودند. انقلاب باید نهادسازی می کرد شبکه های حکومتی را کامل میکرد و به واسطه ی فقدان سابقه افراد متدین و کار آمد در حکومت به دلیل کار نکردن آنها در حکومت غاصب. حالا باید کارگزارانی مشخص شوند که حکومت موقت برای همین بود. مثلا داریوش فروهر در دوران مصدق بود. جوان ملی به سرعت جایگاه خود را در دولت تازه تاسیس یافت و فهمید حکومتی که  با خدا تشکیل شده نمیتواند از مشرب غیرخدا سیراب شود و فهمید که این خواسته خیلی زود جواب دارد. زمانی که دولت شهید رجایی شکل میگیرد.2 سال بعداز انقلاب ترکیب دولت از عناصر بی بدیل بود. مثل دکتر قندی مجتهد مسلم  و دکترای  الکترونیک وزیرپست  و تلگراف شهید رجایی بود با سن کمتر از20سال این مسیر متوجه شد. همان موقع بنی صدر رجایی را به خشک مغز بودن  متهم  میکرد و فکرمیکردند مگر می شود درشرایط امروز نظامی را ایجاد کرد و براساس اسلام اداره اش کرد؟ امروز ثابت شده که اگر در سیمای انقلاب امثال شهید رجایی نبودند امروز کسانی نبودند که برای تاسیس نظام اسلامی درجهان اعلام آمادگی میکنیم به نهضت شاب در مصر که رجوع میکنیم  میبینیم که میگویند در ایران یک دوستی پیاده شده که باید آن را اجرا کنیم مارکسیست ها چریک میفرستادند به سبک آقای چه گوارا که برود به عنوان انقلاب معرفی کنند.


درست درشرایطی که ایران جایگاه خود را نشان داده عده ای اعتراض می کنند و آن معنی اش عصا زدن زیر بغل آمریکاست و میخواهند انتقام آمریکایی راکه در قاهره مانده درخیابان آزادی بگیرند وپروژه ی اسب تروایشان را نقش برآب شد.


آقای خاتمی چند روز پیش گفته این بازی که موسوی وکروبی راه انداخته اند دوسر باخت است اگر مجوز بدهند چه زمانی میتوانیم  یک دهم جمعیت 22بهمن را در خیابان جمع کنیم.


ولی آقای موسوی و کروبی مشکل اصلی شان حماقت است. چون خط اصلی را  از آن طرف به آنها میدهند.آن طرف  میگوید چطور خروج مردم مصر از طرف ایران خوب است آن وقت خود مردم اعتراض میکنند به راست؟ شماکه اعتقادی به جهان  وطن در اندیشه ی اسلامی ندارید(نه غزه نه لبنان )وقتی میگویند که ما به حمایت ازمردم مصربه خیابان ها می آییم چه معنی دارد؟ آمریکا در شرایط ویژه واقع شده و کارش ازحد بحران (ICu) گذشته ودر (ccu) رفته و حتی مسکن ها ی قوی کارساز نیست. وقتی همه ی جهان اسلام میگوید ما میخواهیم ازدست آمریکا راحت شویم100هزار نفر بگویند آمریکا. چه دردی از آمریکا دوا میکند؟!

 

نقش VOA و BBCدر آشوب های دیروز
نقش VOA و BBCدر آشوب های دیروز
یک منبع آگاه در گفتگو با «ندای انقلاب» به سردرگمی اولیه و ابتدایی شبکه های تلویزیونی غربی در مواجه با پوشش اخبار راهپیمایی آشوب صهیونیستی اشاره کرد و گفت این سردرگمی که در نهایت به شدت گرفتن تبلیغات آنهم دریک محور مشترک منتهی شد بیش از پیش از وجود یک اتاق فکر عملیاتی مشترک میان این شبکه ها پرده برداشت.

وی دراین زمینه گفت:شبکه های تلویزیونی ای همچون بی بی سی فارسی و VOA در ابتدای پوشش خبری خود از آشوب صهیونیستی 25 بهمن در ابتدا به صورت عادی با رویدادها شکل گرفته برخورد کرده و تصریح می کردند که تجمعات اندک بوده وبه شکل عادی روند خود را طی می کند اما بلافاصله با ورود اتاق فکرعملیات برای هدایت مستقیم تر این آشوب ها این شبکه ها در چرخشی آشکار و با عبور از استراتژی موزائیکی ،به آگراندیسمان رویدادها پرداخته و تصریح کردند که این آشوب ها گسترده،با حمایت های مردمی و در آستانه تبدیل شدن به یک قیام است!

این منبع آگاه در خاتمه تصریح کرد دلایل تاخیر ورود این اتاق فکر به صحنه عملیات را تلاش برای برخی هماهنگی ها با پادوهای داخلی عنوان کرد.




تاریخ: سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 42
بازدید ماه : 140
بازدید کل : 8940
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1